اطلاعیه سایت
حتما عناوین زیر و مطالب انتهای صفحه را ببینید !!!
رکورد بیشترین لایک عکس در اینستاگرام توسط سلبریتی جنجالی شکسته شد + عکس
معما و تست هوش عبور از رودخانه + پاسخ
محمد رضا گلزار و مهناز افشار کنار دیگ نذری اربعین + عکس
حضور علی کریمی در برنامه خندوانه رامبد جوان
جدیدترین عکس ساره بیات / حامد بهداد در سفر به کانادا + تصاویر
تصاویر زننده و داغ چکامه چمن ماه و مانی کسرائیان + GEM
تصاویر جذاب مدلینگ شدن بهنوش بختیاری برای برند پاندورا
عکس های مدلینگ شدن آناهیتا نعمتی
عکس های جدید پوریا پور سرخ و مهراوه شریفی نیا بازیگران سریال کیمیا
جنایت جدید داعش : نصف کردن خبرنگار سوری از وسط + عکس
ماجرای کادر پزشکی بیمارستان خمینی شهر اصفهان و بخیه صورت کودک فقیر + کاریکاتور
زندگینامه شهید منصور ستاری از زبان دخترش
زندگینامه شهید منصور ستاری از زبان دخترش
شهادتش غيرمنتظره بود
شهيد سرلشكر منصور ستاري متولد ۱۳۲۷ شهرستان ورامين بود و او در سال ۱۳۴۶ با پايان يافتن تحصيلات متوسطه وارد دانشكده افسري شد و پس از پايان دوران آموزش به درجه ستوان دومي نائل شد. سال ۱۳۵۰ براي گذراندن دوره عملي كنترل رادار، راهي كشور آمريكا شد و پس از يك سال به ايران بازگشت و به عنوان افسر شكاري نيروي هوايي مشغول به كار شد.
۳ سال بعد يعني در سال ۱۳۵۴ در كنكور سراسري شركت كرد و در رشته برق و الكترونيك پذيرفته شد، اما با شروع جنگ تحميلي در حالي كه بيش از چند واحد به پايان تحصيلات دانشگاهي اش باقي نمانده بود، دفاع از ميهن را ترجيح داد و تحصيل را رها كرد. سرانجام در سال ۱۳۶۵ به عنوان فرماندهي نيروي هوايي ارتش معرفي شد و تا هنگام شهادت عهدهدار اين امر خطير بود و سرانجام اين انسان خلاق و مشتاق پس از گذراندن ۴۶ بهار پربار در سال ۱۳۷۳ به ديدار يار شتافت. اين شهيد ۴ فرزند به نامهاي دكتر ستاري فرزند پسر ايشان رئيس سازمان بهينهسازي مصرف سوخت، دكتر شبنم ستاري، پزشك متخصص زنان، دكتر سحر ستاري، دندانپزشك و خانم مهندس ستاري، فوقليسانس مهندسي كامپيوتر از دانشگاه تهران هستند. براي اين كه با افكار اين شهيد بزرگوار آشنا شويم پاي صحبتهاي فرزند ارشد اين شهيد دكتر شبنم ستاري مينشينيم.
با توجه به اين كه فرزند ارشد شهيد ستاري هستيد، ميخواهيم از خاطراتتان در مورد اين شهيد براي ما بگوييد.
پدرم نسبت به من نظارت بيشتري داشتند چون فرزند اول ايشان بودم و دوران مدرسه من از پيش از انقلاب و جنگ شروع شد. اما بعد از شروع جنگ اين نظارت قطع شد. در اصل ما ايشان را از همان روزها از دست داديم. شايد اگر جنگ پيش نميآمد كمتر متوجه ميشديم كه فرزند يك نظامي هستيم و پدر ما مسووليتهاي سنگيني برعهده دارد. در آن دوران هميشه منتظر خبر بدي از ايشان بودم. البته خيلي ناگوار است كه يك كودك دبستاني هر زمان به اين فكر باشد كه پدرش را از دست خواهد داد.
از پدر كمتر خبر داشتيم، ايشان هيچ وقت اسرار نظامي را در خانه بازگو نميكرد و تنها خبر عملياتها را از طريق راديو و تلويزيون متوجه ميشديم. عمليات هم كه تمام ميشد منتظر بوديم كه يا ايشان به خانه بيايند يا خبري از ايشان بياورند.
آنچه از پدرم به ياد دارم آن است كه با جان و دل و اخلاص به ماموريت ميرفت و هيچ كار ديگري برايشان اولويت نداشت. حتي خاطرم هست كه مادر از حج مراجعت كرد و پدر ماموريت بود و نتوانست به استقبال ايشان برود. البته ما هم سعي ميكرديم در شرايطي كه قرار داشتيم در كنار پدر باشيم و مادر هم از ما ۴ فرزند كه در سنين و شرايط مختلف بوديم، از نظر درسي و احساسي در كنار مسووليتهاي خانه به خوبي از ما نگهداري كنند.
مهمترين خصوصيت پدرتان چه بود؟
پدر من انسان بسيار فعالي بودند و هميشه تصورم بر اين است كه چطور ميتوانم اين قدر فعال باشم. شايد ميدانستند كه طول عمرشان زياد نخواهد بود. براي ايشان ۲۴ ساعت، به اندازه ۴۸ ساعت ارزش داشت و استفاده ميكردند.
پدرم در كارهاي منزل بسيار دخيل بودند، به طوري كه تمام كارهاي تاسيساتي منزل را انجام ميدادند، لولهكشي، برقكشي و نقاشي ساختمان تا كارهاي جزييتر حتي كاغذ ديواري خانهمان را پدر انجام ميدادند.
موكت كردن منزل و نجاري همه را خودشان انجام ميدادند. ايشان تابلو نقاشي هم كشيدهاند كه آخرين تابلو نقاشي ايشان بعد از شروع جنگ تا زمان شهادت نيمهكاره باقيماند. شايد هر كدام از اين هنرهايي كه نام بردم نياز به كلاس و آموزش داشت ولي ايشان با اعتماد به نفس و بدون گذراندن دورههاي آموزشي اين كارها را انجام ميدادند، همه اينها از خودباوري بالاي ايشان نشات ميگرفت همين خصوصيت در زمان جنگ با شجاعت و رشادت در مديريت نشان دادند. تا جايي كه ميدانم و شنيدهام كه خيلي از ابتكارهاي ايشان در دانشگاههاي جنگ تدريس ميشود.
بايد بگويم، آن چيزي كه در قالب بسيار بزرگ به عنوان شجاعت ميشناسيم من در قالب كوچك به عنوان كودك در شخصيت پدرم به عنوان شجاعت ميديدم.
ايشان بيشتر آنچه كه ميدانستند خودآموز بود، در منزل هميشه مشغول كاري بودند يعني يا درحال نجاري يا نقاشي و به كارهاي ديگر ميرسيدند و در كنار اين مسائل جوابگوي تمام افراد آشنا و فاميل هم بودند. زماني كه فصل امتحان ميشد، منزل ما شلوغ بود در مقاطع مختلف اشكالات و مسائل خود را از طريق پدرم حل ميكردند. چون ايشان رشته برق و الكترونيك در دانشگاه تهران را گذرانده بودند ولي با شروع جنگ درس را رها كردند. حتي بعد از جنگ دوستانشان بدون اطلاع، ايشان را در دانشگاه ثبت نام كردند ولي پدرم نپذيرفتند چون مسووليت بزرگي را برعهده داشتند.
در زمان تصدي سمت خود چطور بودند؟
شهيد ستاري در تمام سمتهايي كه بودند امكان تحصيل را براي تمام همردهايهاي خود فراهم ميكردند. ايشان اعتقاد داشتند كه به دانش بسيار بالايي نياز دارد و بايد به دانش روز متكي باشد. خودشان هم در مراحل مختلف كاري دانش به روزي داشتند بخصوص آن زمان كه اينترنتي در كار نبود و از نظر اطلاعاتي و اقتصادي در تحريم بوديم ولي ايشان اطلاعات به روزي داشتند كه در مسافرت به كشورهاي ديگر همه فرماندهان آنها را به تعجب واميداشتند. اين دانستن مشروط بر اين است كه مطالعه بالايي داشته باشد. در دوران تحصيل هر وقت كه از خواب بلند ميشدم تا درس بخوانم ميديدم كه چراغ اتاق كار پدر روشن است و ايشان مشغول مطالعه هستند.
هميشه به دنبال راه حل ميگشتند و هيچ وقت احساس شكست نميكردند و باور داشتند كه خواستن توانستن است. خيلي از تحقيقاتي كه در زمان فرماندهي ايشان انجام شد برگرفته از دست نوشتههاي ايشان است.
ايشان درزمان حضورشان در نيروي هوايي ديد چند جانبه داشتند. به همه چيز توجه ميكردند. اولين هواپيمايي كه در ارتش ساخته شد، در زمان فرماندهي ايشان بود. آن موقع به اين باور رسيديم كه در كشور ميتوان هواپيما ساخت. تاريخچه نيروي هوايي در زمان ايشان نوشته شد و ۳ فيلم سينمايي در زمان ايشان ساخته شد و بارها و بارها فيلمنامه را روي ميز ايشان ميديدم با اين همه كار فيلمنامهها را ميخواندند. فيلم دايره سرخ آخرين فيلمي بود كه ساخته شد. با وجود همه اين فعاليتها هيچ جا اسم و نام ايشان را نميبينيم چون به دنبال شهرت نبود و تنها آرزويشان اين بود كه بتواند خدمت كند. مسائل رفاهي پرسنل شان بسيار براي ايشان مهم بود. فروشگاههاي رفاهي شمس كه مخفف نام ايشان است و بعد از شهادت اين نام بر فروشگاهها اطلاق شد. ايشان فكر ميكردند كه با رفاه ميتوانند پرسنل نيروي هوايي را به كار راغبتر كرده و تمركز آنها روي مسائل ديگر نباشد.
خاطرهاي كه از زمان كودكي از پدرتان به ياد داريد، براي ما بگوييد؟
اولين ميز تحرير من را پدرم ساخت يا مثلا اولين آتاري را پدرم برايم ساخت اين براي من بسيار لذتبخش بود. آن زمان رايج نبود كه چنين چيزي در خانه داشته باشيم.
مدرسه تيزهوشان ميرفتم و جهشي درس خوانده بودم و خيلي پيگير من بودند. به همراه پدر به مدرسه ميرفتيم هر روز صبح او به دانشگاه ميرفت و من را به مدرسه ميرساند و در راه درس و جدول ضرب تمرين ميكرديم.
در زمان جواني چطور؟
خاطرهاي كه از ايشان به ياد دارم اين بود كه در نزديك زمان شهادت پدرم نامزد كردم و يادم است كه با پدرم درباره مهريه سوال كردم، پدر خيلي جالب بود كه پدر سوال كردند كه ميدانيد مهريه مادرتان چقدر است گفتم: نه! نميدانم. گفتند: مهريه مادر شما فلان قدر است. در آن زمان مهريه مادر شما بسيار بالا بود ولي الان اين رقم ارزش دارد. تا حالا ديديد كه در اين مورد در خانه صحبتي كنيم. پس مهريه كم ارزشترين چيزي است كه وجود دارد. ما اصلا در مورد مهريه صحبتي نداريم و اصلا صحبتي در مورد اين مساله سوالي نشد.
خبر شهادت شهيد ستاري را چطور به شما دادند؟
خبر شهادت ايشان غيرمنتظره بود با اين كه سالها منتظر اين خبرها بوديم. ازدواج رسمي نكرده بوديم و ابتدا خبر شهادت را به همسرم داده بودند. از من پرسيدند كه از دفتر پدر آمدهاند تا من را به آنجا ببرند اشكالي ندارد؟ سوال كردم، شما فكر نميكنيد كه اتفاقي براي پدر افتاده باشد؟ همسرم گفتند كه فكر نميكنم اگر اين طور بود به ما ميگفتند.
از طرفي به مادر هم گفته بودند كه پدر در راه سفر تصادفي داشتند، ايشان الان در بيمارستان هستند، در همين گير و دار خبر شهادت ايشان را از راديو شنيديم. چون كسي نتوانست خبر شهادت را مستقيم به ما بدهد.
ايشان درباره نسل آينده صحبتهايي داشتهاند، شما فرازهايي از صحبتهاي ايشان را براي ما بگوييد.
پدر هيچ وقت از رفتن صحبت نميكرد چون به قدري با انرژي مثبت صحبت ميكردند كه اجازه نميدادند كه اين تفكر در ذهن ما ايجاد شود. اما بيشترين چيزي كه از ما انتظار داشتند اين بود كه انسانهاي صادق و مخلص و سعي كنيم تا جايي كه ميتوانيم در خدمت مردم باشيم.
ايشان با مردم بودن را بيشتر ميپسنديدند. هميشه تاكيد داشتند كه مطالعه داشته باشيم و از خيلي از موفقيتهاي ما خوشحال ميشدند. سعي كرديم كه جوابگوي انتظارات ايشان باشيم. پدرم طوري برخورد ميكردند كه اين موفقيتها كمتر از چيزي است كه بايد باشد. تنها وظيفه شما همين است.
زندگینامه شهید منصور ستاری از زبان دخترش
-
محسن افشانی بازیگر سینما تلویزیون به خاطر حمل سلاح در پیج اینستاگرام خودش ب
-
ماجرای تیراندازی در فرودگاه مهرآباد/ آیا داعش در این حمله دست داشته است؟
-
بررسی گروگانگیری در بیمارستان به علت عدم پرداخت هزینه
-
علت فراموش کردن ۲۵ مسافر هواپیما توسط خلبان+پیام عذرخواهی
-
وضعیت خسارت و تعطیلی مدارس بر اثر سیل در آذربایجان شرقی+عکس
اخبار
آرشیو-
چذابه امروز وضعیت مرزهای عراق آخرین وضعیت مرزهای خوزستان شلمچه مهران
آخرین وضعیت مرزهای عراق شلمچه باز و چذابه موقتا بسته شد / تلاش برای رفع مشکل ادامه دارد استاندار خوزستان: پایانه مرزی شلمچه برای تردد زائران اربعین حسینی باز است همچنین مرز چذابه به صورت موقت از سوی کشور عراق بست...
-
ندیم امیری ؛ بازیکن افغانتبار تیم ملی فوتبال آلمان کیست و چطور به این تیم دعوت شد؟
-
سود نجومی که بانک ها از وام مردم به جیب میزنند!
-
خانواده میترا استاد نجفی را بخشیدند!
-
والیبال بازی کردن گلزار و علی کریمی در باشگاه
گالری عکس
آرشیو-
کافه اینستا با فریبا نادری زن ستاره مشهور ایرانی
اینستاگرام فریبا نادری | بازیگر معروف | فریبا نادری | اینستاگرام | بازیگر | تصویر | آخرین | اینستا کافه اینستا با فریبا نادری دراین قسمت از کافه اینستا مروری داریم بـه آخرین فعالیت هـای زن فری...
-
مدگردی با سحر قریشی | جالب ترین استایل های سحر قریشی
-
متن های تبریک تولد+ عکس نوشته خاص تولدت مبارک عشقم
-
عکس نوشته و جملات سنگین و معنا دار | سخنان بزرگان
-
سوپر استارها در کنسرت مهران مدیری | خواندن ترانه سوغاتی مرحوم هایده