۹ صبح دوشنبه ۲۹ شهریور ماه امسال ماموران کلانتری ۱۳۷ نصر در جریان یک ماجرای اسید پاشی در منطقه گیشا قرار گرفتند و با حضور در محل حادثه مشخص شد عامل اسید پاش پس از اقدام سیاهش طعمه اش را سوار بر خودرو کرده و به بیمارستان انتقال داده است.

مرد همسایه در تحقیقات ابتدایی به ماموران گفت: ساعت ۹ صبح بود که صدای سوختم سوختم دختر جوانی را از حیاط خانه شنیدم و دیدم که دختر جوان داخل دور حیاط می دود و هومن نیز شلنگ آب به دست داشت و روی دختر جوان آب می ریخت تا اینکه یک خودرو جلوی در خانه توقف کرد و دختر جوان و هومن سوار بر آن از محل خارج شدند.

بدین ترتیب تیمی از ماموران اداره ۱۶ پلیس آگاهی تهران به دستور قاضی شهریاری برای ردیابی عامل این اسیدپاشی وارد عمل شدند.

در این مرحله ماموران به سراغ دختر جوان در بیمارستان مطهری رفته و آرزو ۲۴ ساله که به سختی حرف می زد به ماموران گفت: ۳ سال پیش با هومن در منطقه پونک آشنا شدم و احساس می کردم هومن به غیر از من با دختر دیگری در ارتباط است و روز حادثه وقتی در خانه هومن بودم بر سر این موضوع با هم جر وبحث کردیم که ناگهان پسر مورد علاقه ام ظرف پلاستیکی را که داخلش مایع اسید لوله بازکنی بود را روی من ریخت که از شدت سوزش شروع به داد و فریاد کردم.

وی افزود: هومن مرا سوار بر خودروی آژانس کرد و پس از انتقال من به بیمارستان پا به فرار گذاشت.

کارآگاهان در این مرحله به ردیابی عامل اسید پاش پرداختند و پی بردند که وی پس از اقدام سیاهش به خانه یکی از آشنایانش در منطقه هفت تیر رفته است.

ماموران در گام بعدی به سراغ دایی هومن رفته و وی به ماوران گفت: مدتهاست که خواهرزاده ام به خاطر اعتیادش جدا از مادرش زندگی می کند و در خانه پدری اش که به او ارث رسیده زندگی می کند و شنیده بودیم که مدتی است با یک دختر جوان زندگی می کند و هر با هم در آن خانه مواد مخدر مصرف می کنند تا اینکه ساعت ۱۰ صبح روز حادثه هومن به سراغ من آمد و گفت که بدخت شدم.

وی افزود: هومن آشفته بود و ادعا کرد که روی یک دختر اسید ریخته و از من درخواست پول کرد که ۵۰ هزار تومان در اختیارش قرار دادم و بدون هیچ حرفی پا به فرار گذاشت و نمی دانم به کجا رفته است.

ردیابی های پلیسی ادامه داشت تا اینکه ماموران ساعت ۱۵ روز چهارشنبه ۳۱ شهریور ماه محل تردد این جوان اسید پاش را در منطقه یافت آباد شناسایی کردند و هومن در عملیات غافلگیرانه ماموران دستگیر شد.

صبح امروز- شنبه ۳ مهرماه – هومن برای تحقیقات بیشتر پیش روی بازپرس مدیر روستا لب به اعتراف گشود.

چطور با آرزو آشنا شدی؟

۳ سال پیش بود که آرزو در منطقه پونک آشنا شدم و پس از مدتی به هم علاقه مند شدیم و خاطرخواهش شدم.

در این مدت با هم زندگی می کردید؟

من تنها زندگی می کردم ولی بیشتر اوقات آرزو به خانه من می آمد و با هم مواد می کشیدیم.

سابقه داری؟

یکبار به عنوان مظنون به سرقت دستگیر شدم.

با آرزو اختلاف داشتی؟

آرزو همیشه از خانواده اش و وضعیت مالی خانوادگی اش صحبت می کرد و فکر می کردم زن زندگی است و می توانیم با هم ازدواج کنیم ولی پس از مدتی متوجه دروغ پردازی هایش شدم.

دروغ پردازی؟

پس از مدتی متوجه شدم آرزو با ارازل و اوباش خطرناکی در ارتباط است و بعضی اوقات درباره قمار کردن و میهمانی های شبانه اش حرف می زد که همین حرفها باعث شد تا دستش پیش من رو شود.

هزینه زندگی ات را از کجا تامین می کردی؟

وضعیت مالی خوبی دارم و در یک املاک کار می کردم و و در این ۳ سال همه خرجی آرزو با من بود و یکبار هم با در دست داشتن کارت بانکی ام اقدام به برداشت ۲۵ میلیون تومان کرد و زمانیکه من متوجه این کارش شدم از من عذرخواهی کرد و به خاطر علاقه ای که به او داشتم چشم پوشی کردم و به دوستی مان ادامه دادیم.

قصد داشتید با هم ازدواج کنید؟

خیلی دوستش داشتم ولی چون دیدم با افراد خلافکار رفت و آمد دارد بیخیال ازدواج شدم و می خواستم کمکش کنم تا زندگی خوبی داشته باشد و همیشه نصیحتش می کردم تا با یک مرد خوب آشنا شود و ازدواج کند.

پس چرا اسید ریختی ؟

نمی دانستم مایع درون ظرف اسید است.

از روز حادثه بگو؟

شب قبل از حادثه آرزو به خانه من آمد و تا صبح با هم بودیم که آرزو برای اینکه مرا حساس کند صدای ضبط شده اش در یک مراسم قمار بازی را برایم پخش کرد و در مورد فردی به نام علی صحبت می کرد که همین باعث شد تا با او جروبحث کنم که از روی عصبانیت بطری پلاستیکی را که روی کابینت آشپزخانه بود به سمتش پرت کردم که ناگهان آرزو شروع به جیغ زدن کرد و می گفت سوختم.

در ظرف را باز کردی؟

نه، ولی فکر کنم در ظرف باز بود.

اسید را از کجا تهیه کرده بودی؟

نمی دانستم داخل ظرف اسید است و بعد از حادثه فهمیدم آرزو برای خرید باز کردن لوله فاضلاب اسید چاه بازکن خریده و داخل ظرف پلاستیکی ریخته است.

چرا ظرف پلاستیکی را به سمت آرزو پرت کردی؟

من سابقه بیماری روانی دارم و مدتی نیز در بیمارستان تحت نظر بودم و روز حادثه از شدت عصبانیت کنترلم را از دست دادم و برای ساکت کردن آرزو ظرف پلاستیکی را به سمتش پرت کردم.

پس از اسید پاشی چه کردی؟

در حالیکه آرزو در خودش می پیچید به داخل حیاط رفتم شیر آب را باز کرده و روی صورتش ریختم و سپس او را به بیمارستان انتقال دادم.

بنا به این گزارش، بازپرس محسن مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران دستور داد تا متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره ۱۶ پلیس اگاهی تهران قرار گیرد.

ماجرای اسید پاشی در منطقه گیشا/همسرم آرزو با مردان قمار میکرد دیگر تحمل نداشتم+عکس

بازدید مطلب: 13