هیچ می دانی فرصتی که از آن بهره نمی گیری ،آرزوی دیگران است.(جک لندن)
خوش آمدید - امروز : پنج شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • A
    خانه » اخبار » اخبار جامعه و عمومی » حقوق بدهید، املاک نجومی پیشکش!/ کارگران شهرداری

    حقوق بدهید، املاک نجومی پیشکش!/ کارگران شهرداری

    خیلی‌های‌شان مناظره را ندیده‌اند و باور نمی‌كنند چنین چیزی گفته شده است باشد، جوان‌ترهایی كه روی گوشی‌های‌شان خبر رسان تلگرام دارند و خبرهای مناظره را شنیده‌اند هم طاقت

    حقوق بدهید، املاک نجومی پیشکش!/ کارگران شهرداری

    خیلی‌های‌شان مناظره را ندیده‌اند و باور نمی‌كنند چنین چیزی گفته شده است باشد، جوان‌ترهایی كه روی گوشی‌های‌شان خبر رسان تلگرام دارند و خبرهای مناظره را شنیده‌اند هم طاقت شنیدن دوباره آن را ندارند و گاهی جواب می‌دهند و گاهی هم سكوت می‌كنند.

    آقای قالیباف ، ملک نمیخواهیم حقوقمان را بدهید

    روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت: میان گرمای ظهر اردیبهشتی تهران، کارگران فضای سبز شهرداری همین که می‌شنوند یکی از نامزدها در آخرین مناظره انتخاباتی، عصر جمعه گفته« ما املاک نجومی دادیم؟ ما دادیم به کارگران رفتگر»، لبخندی تلخ می‌زنند که به زهرخند می‌رسد.

    عبارات مهم : نامزد ریاست جمهوری – سیب زمینی
    خیلی‌های‌شان مناظره را ندیده‌اند و باور نمی‌كنند چنین چیزی گفته شده است باشد، جوان‌ترهایی كه روی گوشی‌های‌شان خبر رسان تلگرام دارند و خبرهای مناظره را شنیده‌اند هم طاقت شنیدن دوباره آن را ندارند و گاهی جواب می‌دهند و گاهی هم سكوت می‌كنند. این در حالی است كه قبل‌تر از این همان نامزد در یكی از مصاحبه‌های انتخاباتی‌اش گفته بود «من قول می‌دهم در دولتم بازنشسته‌ها هیچ‌وقت دلواپس یخچال‌های‌شان نباشند. یعنی هر وقت در یخچال‌شان را باز كردند پر باشد.» جمله‌ای كه خیلی از كارگران پارك واكنش متفاوتی در مقابلش دارند. لبخند، تكان دادن سر، سكوت، خشم و…

    حقوق‌مان را بدهید، ملك نمی‌خواهیم

    محمدآقا، كارگر فضای سبز شهرداری پایتخت کشور عزیزمان ایران سخت مشغول جابه‌جا كردن پشته علف‌های هرزی است كه ساعتی پیش با دستگاه چمن زنی تراشیده و روی هم انباشته هست. دانه‌های عرق از موهای مشكی و خیسش شره می‌كند و از شیار پیشانی به چهره‌اش می‌ریزد. همین كه پرسش را می‌شنود به پهنای صورت می‌خندد و دوتا دندان زردرنگ جلوی دهانش میان صورت تیره‌اش بیرون می‌زند. می‌گوید: «دروغ می‌گویند. تو یخچال ما گوشت كه هیچی، میوه هم پیدا نمی‌شه. یخچال خالی خالیه. صبح‌ها كه بیدار می‌شوم در یخچال را باز نمی‌كنم تا شرمنده زن و بچه‌ام نشوم. من٦٧ سالمه و از ٥ تا بچه‌ام دوتای‌شان ازدواج كرده‌اند. سال‌هاست كه اینجا دو شیفت كار می‌كنم. شیفت‌های ما هشت ساعته است.

    برای هر شیفت به ما یك میلیون و ١٠٠ هزار تومان می‌دهند و این دومیلیون و ٢٠٠ هزار تومان به جایی نمی‌رسد. با این سن و سال باید كار كنم، نمی‌توانم بروم سر كوچه گدایی كنم؟» محمد آقا مدام سرفه می‌كند، گاهی ماسك سفیدرنگی را از جیبش بیرون می‌آورد و روی دهانش می‌گذارد. به یكی از كارگران سبزپوش كه مشغول جابه‌جایی پشته علف‌های هرز داخل وانتی است كه گوشه پارك متوقف شده، اشاره می‌كند و می‌گوید: «این از ساعت ١٢ تا هشت شب اینجا كار می‌كنه هشت تا ١٠ شام می‌خورد و دوباره می‌رود سر كار تا ساعت ٧ صبح. ٧ می‌خوابد و دوباره ١٢ ظهر می‌آید سر كار» یكی دیگر از كارگران حرف‌های‌مان را می‌شنود و از همان دور فریاد می‌زند: «حقوق‌مان را بدهند ما املاك نجومی نمی‌خوایم.»

    ما یخچال نداریم

    سلیم، كارگر ٤٥ ساله شهرداری جارویش را به دست گرفته و با تكه‌ای از مقواها و كاغذهایی كه از هوا آب برداشته به سمت سطل زباله برابر پارك می‌رود. هنگامی که پرسش را می‌شنود می‌خندد و كلاه لبه دارش را روی سرش جابه‌جا می‌كند. می‌گوید: «حقوقم ماهی یك میلیون و صدهزار تومان است و بیمه هم نیستم. ما كارگرهای افغان را به هیچ قیمت بیمه نمی‌كنند.» آرام صحبت می‌كند و میان حرف‌هایش جاروی توی دستش را تاب می‌دهد. می‌گوید: «من دو شیفت كار می‌كنم و حقوقم را جهت زن و بچه‌ام در افغانستان می‌فرستم. پیمانكار جهت ما یك منزل كوچك در پاچنار اجاره كرده كه شب‌ها ١٥ نفری آنجا می‌خوابیم. یخچال هم نداریم. روزها همین جا یك كنسرو لوبیا می‌خریم و با نان بربری می‌خوریم تا فردا صبح.»

    سیب زمینی گوشت غذای ما است

    عباس آقا تكه‌ای نان بربری به دست از در ورودی پارك وارد می‌شود و از دكه نگهبانی تكه‌ای روزنامه می‌گیرد تا نانش را داخل آن بگذارد. عجله دارد كه هر چه سریعتر به سیب‌زمینی‌هایی كه روی پیك‌نیك گوشه پارك سرخ‌شان كرده برسد و ناهارش را بخورد؛ می‌گوید: «من ناهار سیب زمینی پخته، سرخ كرده یا نان و پنیر می‌خورم.» راجع به محتویات یخچال خانه‌اش كه می‌پرسم سرش را پایین می‌اندازد و می‌گوید: «من ناهارم را اینجا می‌خورم و زن و بچه‌ام در منزل هم غذای‌شان همین هست. گوشت و مرغ در یخچال‌های ما پیدا نمی‌شود. سیب زمینی گوشت غذای ماست كه خدا را شكر زیاد هم هست.»

    دو سه تا ظرف نخود لوبیا و عدس پخته

    پیرمرد سبزپوش سه تا دونات هزار تومانی از دستفروش برابر ایستگاه مترو خریده. تند تند یكی از دونات‌ها را باز می‌كند و دوتای دیگر را در جیب روپوشش می‌گذارد. با دوتا گاز دوناتش تمام می‌شود و هنگامی که می‌شنود كه این نامزد قرار است بعد از ریاست‌جمهوری یخچال خالی بازنشسته‌های كشور را پر كند می‌گوید: «من ٣٠ سال است كه رفتگرم اگر بیمه‌ام را رد می‌كردند الان بازنشسته می‌شدم و با پای علیل مجبور نبودم كار كنم.» راجع به موجودی یخچال خانه‌اش هم می‌گوید: «دو سه تا ظرف نخود لوبیا و یه ظرف عدس پخته.»

    ماهی یك‌بار گوشت می‌خوریم

    جوانی ٣٥ ساله كه ٦ سال است در شرکت خدمات شهری شهرداری مشغول به كار هست. می‌گوید: «حقوق‌های ما را بدهند، نمی‌خواهد یخچال‌های‌مان را پر كنند.» یكی دیگر از نیروهای خدماتی پارك كه میانسال است حرف‌های‌مان را می‌شنود و با خنده جلو می‌آید و می‌گوید: «ما ماهی یك‌بار گوشت می‌خریم و می‌خوریم. حالا كه تابستان در راه است و هوا گرم شده است توی یخچال پر از پارچ و بطری آب خوردن است.» توی یخچال و فریزرمان هم كدو و بادمجان و سبزی سرخ شده است زیاد هست. وقت‌هایی كه گوجه ارزان می‌شود همه را با هم سرخ می‌كنیم و می‌خوریم. ولی قوت به دست و پای‌مان نیست و پول دكتر و دوا هم نداریم بدهیم» جوان ادامه می‌دهد: «هر چی سنگه روی سر رفتگرها گذاشته‌اند.»

    ما مدیر نیستیم املاك را به مدیرها داده

    محمود آقا كارگر ٤٢ساله مشغول آبیاری چمن‌های پارك هست. از سوراخ شدن شیلنگ آب عصبانی هست. می‌گوید باید قسمتی از آن را ببرد و دو سر شیلنگ‌ها را به هم بچسباند. مناظره را ندیده و اصلا باور نمی‌كند كه این نامزد ریاست جمهوری راجع به املاك نجومی چنین چیزی را گفته باشد. عصبانی می‌شود و می‌گوید: «این نامزد گفته املاك نجومی را به مدیران داده. ما كه مدیر نیستیم.» ساعت از دو بعدازظهر گذشته. كارگران كنار یكی از كانكس‌های شهرداری روزنامه‌های باطله را كنار هم پهن كرده‌اند و یكی یكی غذاهای‌شان را از ظرف‌های‌شان بیرون می‌آورند. كنسرو لوبیا، گوجه فرنگی و خیارهای خرد شده، سیب‌زمینی و تخم‌مرغ پخته، یك كاسه عدسی و قالبی پنیر. یكی یكی لقمه می‌گیرند و از ریز و درشت مشكلات زندگی‌های‌شان به همدیگر می‌گویند.

    حقوق بدهید، املاک نجومی پیشکش!/ کارگران شهرداری

    منبع: روزنامه اعتماد

    خیلی‌های‌شان مناظره را ندیده‌اند و باور نمی‌كنند چنین چیزی گفته شده است باشد، جوان‌ترهایی كه روی گوشی‌های‌شان خبر رسان تلگرام دارند و خبرهای مناظره را شنیده‌اند هم طاقت

    واژه های کلیدی: نامزد ریاست جمهوری | سیب زمینی | سیب زمینی | شهرداری | روزنامه | روزنامه | یخچال | لوبیا

    اخبار

    آرشیو

    گالری عکس

    آرشیو

    اس ام اس های تازه

    آرشیو

    آهنگ های پیشواز

    آرشیو
  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • کتاب های الکترونیک اورجینال
  • کتاب اورجینال
  • دانلود فایل های زبان اصلی بیماری های مغز و اعصاب
  • منابع اورجینال رباتیک
  • چاپ کتاب آمازون
  • خرید کتاب خارجی
  • خرید کتاب های زبان اصلی علم شیمی
  • هاردکپی کتاب های سرمایه گذاری
  • خرید کتاب زبان اصلی فیزیک
  • خرید کتاب زبان اصلی فیزیک کوانتومی