شما هم یک جورهایی جوجه مرغابی هستید؟

شما هم یک جورهایی جوجه مرغابی هستید؟

عبارات مهم : خوردن غذا – داستان

حکایت آموزنده از مولانا

شما هم یک جورهایی جوجه مرغابی هستید؟

دست تقدیر روزی ، تخمی غریبه را هل داد کنار تخم های مرغی خانگی . جوجه ها که از سر تخم بیرون آوردند مرغ از همه جا بی خبر دید که یکی از جوجه ها سر و وضعی متفاوت با بقیه دارد.

به چشم مرغ و جوجه هایش، آن جوجه متفاوت، نه قشنگ بود ، نه با استعداد و به همین علت او را به حساب نمی آوردند. تا این که روزی جوجه ها، جهت خوردن غذا و درس گرفتن از مادر به خارج از منزل رفتند.

مرغ داشت به فرزند ها یاد می داد که آب خطر دارد و اگر در آن بیفتند غرق می شوند که جوجه متفاوت داخل آب پرید ولی غرق نشد چون او جوجه مرغابی بود.

مولانا در این داستان به مخاطبانش گوشزد می کند که همه آدم ها مثل جوجه مرغابی اند و جزئی از دریای وحدانیت. به همین علت گرچه اسیر دنیای مادی که مرغ خانگی تمثیلی از آن است شده است اند ولی آخر باید راه ارزش را به سوی سرمنشا مهم پیدا کنند.

منبع: jamejamonline.ir

واژه های کلیدی: خوردن غذا | داستان | حکایت | مولانا | شهر حکایت