خداوند آزادی را آفرید و انسان بردگی را.
خوش آمدید - امروز : جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • A
    خانه » اخبار » اخبار جامعه و عمومی » ازدواج موقت جهت ضرورت است یا هوسبازی؟

    ازدواج موقت جهت ضرورت است یا هوسبازی؟

    آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به حمله تند شیخ‌الأزهر به مکتب اهل بیت(ع) در عنوان ازدواج موقت، نامه سرگشاده‌ای صادر کرد.

    ازدواج موقت جهت ضرورت است یا هوسبازی؟

    آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به حمله تند شیخ الأزهر به مکتب اهل بیت(ع) در عنوان ازدواج موقت، نامه سرگشاده ای صادر کرد.

    پاسخ آیت الله مکارم شیرازی به شیخ الازهر

     به نقل پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی، این مرجع تقلید در پاسخ به بیانات تند شیخ الأزهر، «احمد الطیب» به مکتب اهل بیت(ع) در عنوان ازدواج موقت نامه سرگشاده ای صادر کرد که در متن آن آمده است:

    عبارات مهم : ازدواج موقت – پیامبر
    «بسم الله الرحمن الرحیم

    فاضل ارجمند، برادر دکتر احمد الطیب

    شیخ الأزهر شریف (دامت تأییداته)

    السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

    امیدوارم که در سلامتی و تندرستی به سر ببرید و خداوند در انجام واجبات مقدس در خدمت به دین و امت اسلامی پشتیبان و حامی شما باشد؛ آیا که خداوند شنوا و اجابت کننده است!

    ما هر لحظه تلاش های سازنده شما در جهت تحکیم روابط برادرانه میان قشرهای متفاوت امت اسلامی را ستوده­ ایم؛ آیا که این تلاش­ ها، تلاش­ هایی مبارک جهت از بین بردن شکاف در ساختار استوار و مستحکم امت اسلامی هست، و با این کارها به کسانی که قصد سوئی نسبت به اسلام دارند مجالی نمی­ دهد!

    تاریخ، مواضع شجاعانه و حکیمانه شما در مقابله با تلاش­ های بنیاد شکست خورده وهابیت جهت تسلط بر الأزهر شریف و استفاده از آن جهت پیشبرد اهداف شوم خود را ثبت خواهد کرد.

    این مواضع شما جهت هر لحظه به عنوان کارنامه ­ای درخشان و پر تلألو در تاریخ الأزهر شریف باقی خواهد ماند.

    برادر بزرگوار! خبرگزاری­ ها نطق تلویزیونی شما در رابطه با عنوان ازدواج موقت را پخش کردند، من صریح می­ گویم که این سخنان هم موجبات شگفتی بنده را فراهم ساخت و هم باعث نارضایتی و ناراحتی بنده گردید؛ لیکن این زبان و ادبیات سخن گفتن را در جنابعالی سراغ نداشتیم. سخنان شما تند و جنبش کننده بود. حال آنکه شما از گذشته تا کنون، همواره خواهان میانه روی، رعایت انصاف و تکیه بر منطق برتر بوده ­اید!

    سخنرانی شما در تلویزیون مصر، به مثابه هجمه ای تند و سنگین به مکتب اهل بیت(علیهم السلام) در عنوان ازدواج موقت بود. بلکه در این سخنان به تمام مفتی­ های اهل تسنن که قصد داشتند بر اساس این موضع فتوا بدهند نیز حمله شده است ­است؛ آیا که شما صدور اینگونه فتواها را خیانت دانسته اید، و این برخورد عجیبی است که مطلقا در تاریخ فقه اسلامی سابقه ندارد! «ابن عباس» -همان­طور که مشهور است- به جایز بودن آن (ازدواج موقت) فتوا می­ داد، آیا به نظر شما درست است که به آن برچسب خیانت بچسبانید؟ آیا در این اقدام، تهمت زدن و انکار حقیقت نهفته نیست؟!

    لازم است –در این رابطه- توجه شریف تان را به نکات زیر جلب نماییم:

    ۱- ازدواج موقت وسیله ای جهت سوءاستفاده هوس­بازان و همجنس بازان نیست! به همین علت در پرسش­ هایی که از ما مطرح می شود، ما فتوا داده ایم که ازدواج موقت تنها در صورتی جایز است که ضرورت ایجاب کند، به عنوان نمونه زمانی که فرد از خانواده اش دور است و بیم آن می­ رود که اگر از این حکم یاری نجوید، در دام فسق و فجور گرفتار آید، یا اینکه فردی مجرد است و با وجود نیاز مبرم جنسی، امکان ازدواج دائم جهت او فراهم نیست! بر این اساس اگر ازدواج موقت را ازدواج ضرورت بنامیم، به اشتباه نرفته ایم!

    روایاتی که در این عنوان از اهل بیت (علیهم السلام) به دست ما رسیده هست، بر این مطلب دلالت دارد.

    ۲- در پایین شواهدی از شخصیت­ های برجسته اهل سنت در مورد آرای «ابن عباس» ذکر می ­کنیم، این شواهد حاوی اشارات مهم و پرمغزی است که شاید تصویر مشهور در ذهن عموم فقها نسبت به گفتمان ازدواج موقت را بشکند:

    «الزیعلی» در کتاب «تبیین الحقائق» در شرح این جمله (و بطل نکاح المتعه/ ازدواج موقت باطل اعلام شده است است) صریحا می­ گوید:

    «مالک گفته است: ازدواج موقت جایز هست؛ لیکن امری شرعی است بعد باید به عنوان یک حکم باقی بماند تا اینکه ناسخی جهت آن پیدا شود. حکم به حلّیت به وسیله ابن عباس در مورد این مسأله مشهور است و بسیاری از صحابه یمنی و مکی وی نیز در این مسأله از او تبعیت کرده­اند. در این زمینه، به این آیه قرآن استناد شده است ­است: “فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ” (و زنانی را که متعه می‏ کنید مهر آنها را، واجب است بپردازید). «عطاء» به نقل از «جابر» می­­ گوید که ما در وقت رسول خدا (صلی الله علیه و سلم) و ابوبکر و نیمی از دوران خلافت عمر حکم ازدواج موقت را اجرا می­ کردیم، سپس بنا به گفته­ی «ابوسعید الخدری»، «عمر» مردم را از این کار بازداشت، ولی شیعه همچنان به این حکم اعتقاد است».[۱]

    «ابن رشد» در کتاب «بدایة المجتهد» گفته است:

    «بیشتر صحابه و فقهای تمامی کشورها، این حکم را حرام دانسته ­اند. حکم به حلّیت به وسیله ابن عباس در این زمینه مشهور است و صحابه مکی و یمنی وی نیز در این حکم از او تبعیت نموده ­اند، و نقل کرده ­اند که «ابن عباس» در سخنان خود به این آیه: “فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ”، و این عبارت “إلی أجل مسمی” استناد می ­نمود، از «ابن عباس» نقل شده است است که گفت: حکم ازدواج موقت جز رحمت و مهربانی از سوی خداوند _ عز وجل _ نیست، که با این حکم به امت محمد(صلی الله علیه و سلم) ترحّم نموده ­است، و اگر «عمر» مردم را از این حکم نهی نمی­ کرد کسی جز شقی مجبور به زنا نمی­ گردید».[۲]

    «الثعلبی» در کتاب «الکشف و البیان» آورده است:

    «… گفتم: جز عمران بن الحصین، عبدالله بن عباس و بعضی از شاگردانش و گروهی از اهل بیت کسی ازدواج موقت را جایز نمی­داند».

    سپس در مورد ازدواج موقت می­ گوید:

    «در مورد این آیه اختلاف نظر ایجاد شد که محکم است یا منسوخ؟ ابن عباس گفت: این آیه محکم است و حکم به جواز ازدواج موقت داد».[۳]

    «الزرقانی» در شرح خود بر «الموطاء» می­ نویسد:

    «در ادامه این سخن خود (جز رافضی ­ها بقیه مخالف هستند) می­ گوید که گروهی از صحابه مانند جابر، ابن مسعود، ابوسعید، معاویه، اسماء بنت ابوبکر، ابن عباس، عمرو بن الحویرث، سلمه و نیز گروهی از تابعین، حکم ازدواج موقت را جایز دانسته ­اند. در مورد اینکه آیا ابن عباس نظر خود را به حرمت این حکم عوض کردن داده است یا نه، اختلاف نظر ایجاد شده است بود که «ابن عبد البر» گفت، شاگردان مکی و یمنی وی این مسأله را حلال می دانند».[۴]

    «ابن حزم» در «المحلّی» می­ گوید:

    «حلال شمردن این حکم بعد از رسول خدا(صلی الله علیه و سلم) به وسیله بعضی از سلف (رضی الله عنهم) اثبات شده است هست. این افراد که بعضی از صحابه(رضی الله عنهم) نیز به شمار می­ روند، عبارتند از: أسماء بنت ابوبکر صدیق، جابر­ بن عبدالله، ابن مسعود، ابن عباس، معاویة بن ابی سفیان، عمرو بن حریث، ابوسعید الخدری، سلمه، معبد ابنا أمیة بن خلف…»[۵]

    «ابن تیمیه» در «مجموع الفتاوی» آورده است:

    «ازدواج موقت در مقایسه با ازدواج دائم از سه جنبه بهتر است… دومین علت این است که، ابن عباس و گروهی از سلف این کار را جایز می­ دانند». [۶]

    «السرخسی» در «المبسوط» می­ گوید:

    « مسأله ازدواج موقت … ما این مسأله را باطل می­ دانیم، ولی «مالک بن أنس» بر اساس نظر ابن عباس(رضی الله عنه) آن را جایز می ­داند».[۷]

    این شواهد و مطالب، نظر «ابن عباس» و گروهی از صحابه، تابعین و فقهای اهل تسنن را نشان می­ دهد، آیا با توجه به این مطالب درست است که هرکس فتوای جایز بودن ازدواج موقت را صادر کند او را بدان توصیفات زشت و زشت بخوانیم؟!!!

    ۳- در سخنان­تان گفتید: «… این مسأله ازدواج موقت هست، و عقدی که با این قصد خوانده شود بنا بر اجماع اهل سنت باطل است…».

    شما در این عبارت ادعای اجماع نموده ­اید، حال آنکه ادعای اجماع با این سبک و سیاق و بعد از ادله ­ای که در بالا ارائه شد، خالی از تکلّف و آمیختگی با اظهار نظرهای شخصی نیست؛ یکی از علمای شما نیز به این مطلب اشاره کرده است و می­ گوید:

    «حرام دانستن این مسأله از سوی فقهای اهل سنت حالتی شبه اجماع دارد، می­ گوییم: شبه اجماع؛ لیکن نقل شده است است که ابن عباس(رضی الله عنه) این مسأله را جایز می ­داند، همچنین زیاد شاگردانش مانند، عطاء و طاووس و ابن جریح نیز حکم به جواز آن داده ­اند… .

    … ابوبکر نیز در مورد این مسأله، نظری متفاوت ]با نظر شما[ دارد؛ او گفته ­است: ازدواج موقت مکروه است و نه حرام؛ لیکن «ابن منصور» از «احمد» در این مسأله سؤال کرد و او در پاسخ گفت: دوری از آن نزد من پسندیده ­تر است و گفت: ظاهر این سخن دلالت بر کراهت ازدواج موقت دارد نه حرام بودن آن…». [۸]

    این است اوضاع آن اجماعی که ادعا شده است است! سبک و سیاق فقه اقتضا می­ کند که گفته شود: قول مشهور نزد علمای اهل سنت بر حرمت این مسأله است!

    سپس اظهار داشته ­اید: [شیعه دوازده امامی با اهل سنت به مخالفت برخاسته ­اند و ازدواج موقت را مباح شمرده اند، و بر اساس روایاتی که در دست دارند و برداشت شخصی از بعضی آیات قرآن بنا بر این عقیده عمل کرده­اند، ولی علمای اهل تسنن سخن آنان را رد و تکذیب کرده ­اند، در این رابطه دکتر «علی حسب الله» در پاسخ به آنان (شیعه) می­ گوید:

    «هرگاه خواستید عقیده خود را توجیه کنید، به قرآن استناد نکنید؛ لیکن در قرآن حتی یک کلمه هم وجود ندارد که نشان بدهد این ازدواج مباح است…»].

    نکته قابل توجه در اینجا این است که شما به اجماع تمام اهل سنت بر بطلان ازدواج موقت تأکید کرده­ اید، و این را دلیلی جهت خود قرار داده ­اید، حال آنکه از یک توصیه غفلت نموده ­اید، تمامی ائمه اهل بیت به جایز بودن ازدواج موقت فتوا داده ­اند، و فقهای آنان نیز همگی این مسأله را جایز دانسته ­اند، بر این اساس: آیا به نظر شما درست است که بدون در نظر گرفتن اجماع دوم، اجماع اول را معیار قرار داد؟ با اینکه شما در مصاحبه با شبکه «النیل» اظهار داشتید که پیرو نظر شیخ مغفور «محمود شلتوت» مذهب امامی به عنوان پنجمین مذهب شمرده می­ شود، و انتقال از دیگر مذاهب به این مذهب اشکالی ندارد، و این انتقال همانند انتقال از مذهب مالکی به شافعی صحیح است!

    دلیل نادیده گرفتن و انکار اجماع دوم چیست؟!

    و بدتر از آن، این سخن شماست: «علمای اهل سنت سخن آنان (شیعه) را رد و تکذیب نموده ­اند» و در ادامه آن، بیانات دکتر «علی حسب الله» را آورده ­اید!

    این سخن، سخنی عجیب هست؛ لیکن صرف ادعایی بیش نیست! و از کی تا حالا علمای مسلمان ادعا را به عنوان علت در احتجاجات پذیرفته ­اند؟ این تنها یک صحبت است که به هیچ علت و برهانی تکیه و استناد ندارد، و در نتیجه نه ثمره ­ای دارد و نه دردی را دوا می­ کند!

    علاوه بر آنچه گفته شد، مطلبی نیز از عمر بن الخطاب مشهور است که گفت:« … در وقت پیامبر(صلی الله علیه و آله) دو متعه وجود داشت که من از آن دو نهی می ­کنم و کسی که آن را انجام دهد مجازات می­ کنم: متعه زنان و متعه حج …». [۹]

    ما در اینجا سخن «عبدالله بن عمر» در مورد متعه حج را آنگونه که در «سنن الترمذی» آمده هست، نقل می­ کنیم:

    «…ابن شهاب به نقل از سالم بن عبدالله و او به نقل از مردی شامی می­ گوید، شنیدم مردی شامی از عبدالله بن عمر در مورد متعه حج می ­پرسد، عبدالله در پاسخ گفت: حلال هست، مرد شامی گفت: پدرت از آن نهی کرده بود، عبدالله پاسخ داد: اگر پدر من آن را حرام کرده باشد و پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) آن را وضع کرده باشد، به نظر تو باید دستور پدر من اجرا شود یا دستور رسول خدا؟ مرد پاسخ داد: دستور رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، و عبدالله گفت: این حکم را رسول خدا وضع نموده است».

    «الألبانی» منبع این حدیث را صحیح می ­داند.

    ما نیز در متعه زنان از دستور پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) پیروی می­ کنیم و دستور عمر را همانند فرزندش عبدالله به کناری می­ نهیم!

    و باید بگوییم که در موضع عبدالله بن عمر نسبت به رأی پدرش علت واضح و آشکاری نهفته هست؛ لیکن تأکید می­ کند که تصمیم ممنوعیت این دو متعه تصمیمی بود که عمر شخصا انجام داد، و بیانگر نظر رسول خدا در این دو مسأله نیست، همان­طور که «عمر» خودش نیز قبلا بر این مطلب تأکید کرده بود. بر خلاف آنچه که فخر رازی و امثال او در این رابطه ادعا می ­کنند. در نتیجه تلاش­ های «فخر» و هم قطارانش در توجیه این کار «عمر» بی نتیجه مانده ­است! [۱۰]

    شایان ذکر است که «عبدالله بن عمر» با این بیانات خود ابهام­زدایی نموده هست؛ و از امری بی­ نهایت مهم پرده برداشته ­است. امری مبنی بر اینکه در مسأله حرام دانستن متعتین، این گروه، به بهانه نسخ آیه­ و روایات منسوب به پیامبر و همچنین ادعای اجماع بر این حکم را مستمسکی جهت توجیه موضع «عمر» نسبت به این مسأله قرار دادند. در حقیقت آنان اصل را به شخص دادند و جهت میراث و سنن اسلام نقشی فرعی و حاشیه ­ای قائل شدند. حتی از این میراث در جهت دفاع از شخص خلیفه «عمر»، استفاده نمودند.

     به نظر می­رسد که این شیوه یک رویکرد دائم و همیشگی در ادبیات این طیف بوده هست. رویکردی که متاسفانه بسیارخطرناک است!

    ۴- تصویری که شما از ازدواج متعه در احکام شیعه ارائه می­ دهید تصویری ناقص، تحریف شده است و ناهمگون هست، که با آنچه لزوم رعایت امانت علمی در نقل قول نظر افراد اقتضا می­ کند، همخوانی ندارد! اجازه بدهید تا صریح با شما سخن بگویم، شما در این مورد با زبان سیاستمداران سخن گفته ­اید! حال آنکه در ابتدای تصدی امامت الأزهر در کنفرانس گفتگوی ادیان در واشنگتن وعده دادید که: «اختلاف میان ما و شیعه مانند اختلاف میان من به عنوان یک سنی مالکی با یک سنی حنفی است… و ما بر این مطلب تأکید می­ کنیم و به آن پایبند هستیم و از ورود این پرسشها به بازی­های سیاسی ممانعت بعمل می­ آوریم» بعد چه شد که از آن سخنان روی برگردانید؟

    امیدواریم که اوضاع و احوال به مجرای طبیعی خود برگردد، و با زبان مورد پذیرش علما سخن بگوییم، و در پرسشها مهم و اساسی امت به اصول گفتمان سازنده پایبند باشیم!

    شما در مورد ازدواج موقت گفته ­اید:

    «ازدواج موقت عبارت است از یک دیدار موقت میان زن و مرد که تنها با نشانه ارضای شهوت صورت می­ گیرد…».

    هدف از ازدواج موقت تنها ارضای شهوت نیست، بلکه یک نیاز عاطفی مبرم نیز وجود دارد که شاید اهمیت آن از خاموش ­ساختن آتش شهوت کمتر نباشد! در بالا گفتیم که این ازدواج مختص شرایط اضطراری هست؛ یعنی کسانی که تحت فشار شدید و کشنده جنسی هستند به گونه ­ای که اگر از این امر اجتناب کنند، ممکن است تا مرز جنون پیش بروند! بنابراین اگر نشانه از ازدواج موقت برطرف کردن مسئله جنسی میلیون ­ها زن و مرد باشد خود جهت شرعی بودن این نشانه کفایت می­ کند!

    ۵- در صحبت شما آمده است:

    «… کدام زن آزاده ­ای است که این ذلت را بپذیرد؟ آیا این کار به معنای فروش جسمش به یک مشت پول نیست؟ تفاوت او با فاحشه ­ها چیست؟! …».

    بسیار متأسفم. آیا ازدواج موقت در صدر اسلام و زمانی که پیامبر(صلی الله علیه و آله) دستور آن را صادر کردند، خفت و ذلت جهت زن آزاده به شمار می­رفت و به معنای فروختن جسم او بود و آیا زن آزاده فاحشه محسوب می­ شد؟! این مسأله در حال حاضر نیز اینگونه هست. بنابراین، ازدواج موقت یک نیاز مبرم از سوی دو طرف عقد است که آنها را وامی­دارد تا به محض اراده، عقدی را جاری سازند که به موجب آن هر کدام از آن دو جهت مدتی از یکدیگر بهره مند شوند. در ازدواج دائم نیز شرایط اینگونه است! اندوه من نسبت به اینکه حکم خدا با این اوصاف توصیف می­ شود فراوان است و نهایی ندارد، هرچند که فرض کنیم این حکم از‌بین‌برده‌شده است!

    ازدواج موقت همان ازدواج دائم هست، و تنها بعضی شروط آن مستثنی شده است هست. این مسأله هم امر عجیبی نیست، بعضی از فقهای اهل سنت ازدواج مسیار (ازدواج در مسافرت) را مشروع می ­دانند. در این ازدواج پرداخت نفقه به زن و تأمین مسکن وی استثنا شده است هست، و فقهای اهل سنت با آزادی کامل در این مورد فتوا صادر کرده­اند و هیچ کس آنان را به موجب این فتوا متهم به خیانت ننموده ­است! چه فرقی میان این دو وجود دارد؟

    اما در مورد بحث آرامش، مودت و مهربانی ­ای که در سخنان شما آمده است باید بگویم، این موارد حکمت ازدواج محسوب می­ شود، و حکم ازدواج بر مدار آن نمی­ گردد؛ آیا که عدم حصول آن در ازدواج دائم نیز منجر به ابطال این ازدواج نمی­ شود. علاوه بر اینکه گاهی اوقات تمامی این موارد در ازدواج موقت نیز محقق می ­شود؛ لیکن این ازدواج جهت یک روز و دو روز نیست؛ بلکه گاهی عقد جهت چند ماه یا چند سال نیز جاری می­ گردد، و بر این اساس، امکان تحقق آرامش، مودت و مهربانی در ازدواج موقت نیز وجود دارد. بنابراین، این موارد علت مناسبی جهت تکذیب مشروعیت ازدواج موقت فراهم نمی­ سازد.

    ۶- از جمله مواردی که در صحبت شما ذکر شده است عبارتند از:

    «الأزهر اعتقاد است: ازدواج موقت حرام و همانند فحشا است».

    آیا درست است که الأزهر شریف، فتوای یکی از مذاهب پنج­گانه ­ای که به رسمیت می­ شناسد را فتوایی ملازم با فحشا توصیف نماید؟!

    در «صحیح مسلم» آمده است که پیامبر خدا سه بار به «عام اوطاس» جواز ازدواج موقت داد… . [۱۱]

    آیا _ العیاذ بالله _ پیامبر مجوز فحشا صادر کرده است؟!

    «جابربن عبدالله» در حدیثی که در «صحیح مسلم» نیز آمده، گفته است:

    «ما در وقت پیامبر، ابوبکر و عمر حکم ازدواج متعه(موقت) را اجرا می­ کردیم».[۱۲]

    همچنین در صحیح مسلم به نقل از وی(جابر) آمده است:

    «ما در وقت پیامبر و ابوبکر حکم ازدواج متعه را انجام می ­دادیم، تا اینکه «عمر» در قضیه «عمرو بن حریث» مردم را از اجرای این حکم نهی کرد…». [۱۳]

    آیا جابر بن عبدالله و دیگر صحابه مرتکب فحشا می­ شدند؟!

    عجیب این است که بعد از این همه بزرگنمایی و تکذیب در جهت حرام بودن ازدواج موقت، فقهای اهل تسنن گفتند:

    « علی رغم بطلان این مسأله، احکامی بر آن مترتب می­ شود که عبارت است از:

    ۱- در ازدواج موقت، طلاق بر زن واقع نمی­ شود و ایلاء، ظهار و لعانی نیز وجود ندارد. در این ازدواج طرفین از یکدیگر ارث نمی­برند، و جهت هیچکدام از آنها حکم احصان ثابت نمی­ شود، و همچنین جهت کسی که سه بار زنش را طلاق داده باشد، ازدواج موقت با آن زن مباح نیست.

    ۲- در ازدواج موقت تا زمانی که مرد اقدام به دخول نکرده هست، حقوقی از قبیل مهریه، متعه و نفقه بر عهده او قرار نمی گیرد، و اگر دخول صورت گرفت زن از حق مهرالمثل برخوردار می ­شود. و اینکه در مذهب شافعی و سخنی منسوب به «احمد» و در نقلی از مذهب مالکی از مهر مسمّی نام برده شده­ است بدان علت است که قید وقت در تعیین مقدار مهریه تأثیر دارد. نظر حنفیه بر این است که اگر به زن دخول شود، در صورتی که مهر مسمّی وجود داشته باشد، از میان مهر مسمّی و مهر المثل، هر کدام که کمتر است به او تعلق می گیرد و اگر مهر مسمّی وجود نداشته باشد، مهر المثل به او تعلق می­گیرد حالا می خواهد هر چه قدر باشد. ولی مالکیه و حنابله بر این اعتقادند که با دخول، مهر المسمّی جهت او ثابت می شود و این نظر اللخمی مالکی است.

    ۳- اگر زن در جریان ازدواج موقت صاحب فرزند شود، نسب آن فرزند به واطئ برمی ­گردد، چه آن مرد این ازدواج را ازدواجی درست بداند یا نه؛ لیکن او در شرایط شبه عقد واقع شده است است و زن با او هم­بستر گردیده ­است. مدت وقت معتبر جهت تعیین نسب از وقت دخول محاسبه می­شود، و فتوای حنفی­ ها بر این اساس استوار است.

    ۴- در ازدواج موقت نیز، بعد از دخول، همان محرمیت­ هایی که در ازدواج دائم بین زن و مرد و والدین و فرزندانشان بوجود می آید، حاصل می شود.

    ۵- کسی که اقدام به ازدواج موقت نماید چه زن و چه مرد، محکوم به حد نمی­ شود؛ لیکن حدود در صورت وجود شبهه برداشته می­شود (الحدود تُدرأ بالشبهات). شبهه­ در اینجا همان مسأله اختلافی بودن حکم این نوع ازدواج هست، لذا اگر کسی با علم به اینکه این کار حرام است مرتکب آن شود، تعزیر می­ شود؛ آیا که مرتکب معصیت شده است هست. ولی حد و کفاره ­ای بر او ثابت نمی ­شود. [۱۴]

    در پایان، بار دیگر این مطلب را تکرار و تأکید می ­کنیم که ازدواج موقت، پاسخی در جهت ارضای جنون جنسی و گرایشات جنون آمیز سرکش نیست، بلکه _ بر اساس مکتب اهل بیت (علیهم السلام) _ راه حلی است که خداوند جهت درمان پرسشها موجود در جوامع بشری تعیین نموده­ هست، _ این راه درمان، از روایات اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) به دست می­ آید- این مسأله در دایره موارد اضطراری جای دارد و نه در دایره توهمات گناه ­آلود و آمیخته به فسق و فجور.

    مطلب بعد این است که شما از دختران و پسران درخواست نموده ­اید که بپرسند چه کسی فتوای مباح بودن ازدواج موقت را صادر نموده است:

    «بپرسید چه کسی حکم مباح بودن ازدواج موقت را صادر نموده هست، از او بپرسید آیا این حکم را جهت دختر خودت می­ پسندی؟ زمانی که نپذیرفت به او بگویید: در مورد دختران مسلمان نیز تقوای الهی پیشه کن…».

    اولا: پیامبر خدا که پایه و اساس این حکم را بنیان نهاد نسبت به این پرسش و این توبیخ شایسته­ تر است!

    دوما: همان­طور که گفتیم ازدواج موقت جهت موارد اضطراری در نظر گرفته شده است ­است، و بدین معنی نیست که هرکس در این زمینه فتوا دهد مبتلای به این مسأله هست؛ لیکن او در جایگاهی نیست که او را با این سؤالات مؤاخذه نماییم! البته اگر نشانه از این سؤالات ایجاد مسئله و به حرج انداختن کسی که این فتوا را داده است نباشد!

    علاوه بر این­ها، گمان نمی­ کنم سبک و سیاق جنبش و جوسازی روشی پسندیده و مثمر ثمری در بررسی پرسشها فقهی موجود باشد!

    به همین دلیل، شایسته است که اینگونه پرسشها جدی و مهم در مراکز علمی – پژوهشی و از طریق مباحثات علمی و منطقی متقن و به دور از هرگونه تعصب مذهبی بررسی شود، سپس نسبت به درستی یا نادرستی آن حکم شود، نه اینکه با زبانی وسوسه برانگیز و خشم ­آلود در رسانه ­ها مطرح­ شود و مورد سوء استفاده افرادی قرار گیرد که چشم دیدن هیچ خیر و خوبی جهت اسلام و مسلمانان را ندارند!

    ما امیدواریم که همگی _ در این شرایط سخت و دشواری که امت اسلامی را دردمند ساخته ­است _ جهت خاموش ساختن تریبون­ هایی که بر آتش فتنه مذهبی و انتشار نفرت و کینه می­ دمند تلاش کنیم و از شما اخبار نیکو و طیب همانند نامتان (طیب) بشنویم که اتحاد و انسجام را درپی داشته باشد و اختلاف و تفرقه را کنار بزند! و خداوند و پیامبرش و مسلمانان شریف را خشنود سازد، همان­طور که قبلا نیز اینگونه بیانات را از زبان شما شنیدیم، و جهت جنابعالی سرانجام بخیری و عمری طولانی همراه با تندرستی آرزومندیم!

    در پناه خدا باشید

    والسلام علیکم ورحمة الله

    برادر شما ناصر مکارم شیرازی

    ۲۰ شوّال ۱۴۳۸ هـ ق / ۱۵ جولای ۲۰۱۷م»

     

    ازدواج موقت جهت ضرورت است یا هوسبازی؟

    گردآوری: گروه خبر سیمرغ
    seemorgh.com/news
    منبع: isna.ir

     

    واژه های کلیدی: ازدواج موقت | پیامبر | ازدواج | عبدالله | پیامبر | خبر | اجتماعی |

    اخبار

    آرشیو

    گالری عکس

    آرشیو

    اس ام اس های تازه

    آرشیو

    آهنگ های پیشواز

    آرشیو
  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • منابع اورجینال رباتیک
  • کتب خلبانی زبان اصلی
  • هاردکپی کتاب های دندانپزشکی
  • کتاب های پزشکی مولکولی اورجینال
  • جعبه هدیه کتاب
  • دانلود فایل های زبان اصلی خودرو
  • چاپ کتاب اورجینال
  • دانلود فایل های زبان اصلی ریاضی فیزیک
  • افست کتاب لاتین
  • کتب چشم پزشکی زبان اصلی