حوادث چون روزها سپری می شوند.
خوش آمدید - امروز : جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • A
    خانه » اخبار » اخبار جامعه و عمومی » با استناد به قرآن می توان دیه زنان و مردان را برابر کرد

    با استناد به قرآن می توان دیه زنان و مردان را برابر کرد

    تفاوت دیه میان زنان و مردان از آن‌دست موضوعاتی است که همواره مورد بحث فقها و همچنین مردم بوده است لیکن هیچ‌گاه موافقان این موضوع، دلایل فقهی قطعی و یقین‌آوری جهت اذهان عمومی ارائه نکرده‌اند.

    با استناد به قرآن می توان دیه زنان و مردان را برابر کرد

    تفاوت دیه میان زنان و مردان از آن دست موضوعاتی است که همواره مورد بحث فقها و همچنین مردم بوده است لیکن هیچ گاه موافقان این موضوع، دلایل فقهی قطعی و یقین آوری جهت اذهان عمومی ارائه نکرده اند.

    تفاوت دیه زن و مرد را عقل تایید نمی کند

    تفاوت دیه میان زنان و مردان از آن دست موضوعاتی است که همواره مورد بحث فقها و همچنین مردم بوده است لیکن هیچ گاه موافقان این موضوع، دلایل فقهی قطعی و یقین آوری جهت اذهان عمومی ارائه نکرده اند. به این مهم زمانی زیاد توجه می شود که زنان عنوان جنایت قرار می گیرند و خانواده های مقتولان خواستار قصاص قاتلان می شوند. در چنین حالتی به علت یکسان نبودن دیه زنان و مردان، خانواده مقتول باید نصف دیه را به خانواده قاتل بدهد تا بتواند قاتل را قصاص کند. این دغدغه در چند روز اخیر و با کشته شدن دو دختر خردسال به نام های «آتنا» و «بنیتا» بسیار مطرح شده است هست. از این رو جهت بررسی دلایل چنین حکمی، ساعتی چند با حجت الاسلام «حسین خادمیان» به گفت وگو نشستم.

    عبارات مهم : زنان و مردان – خانواده
    تساوی دیه زنان و مردان موضوعی است که همواره در محافل فقهی محل بحث و تردید بوده هست. این عنوان به فراخور رخدادهای متفاوت از جمله قتل هایی که بازتاب اجتماعی پیدا می کنند، مورد توجه عموم مردم نیز قرار می گیرد. چنانچه بعد از به قتل رسیدن دو دختر خردسال در روزهای اخیر مردم نسبت به پرداخت فاضل دیه از سوی خانواده های مقتول حساس شده است اند. نظر حضرتعالی در خصوص تفاوت دیه زنان و مردان چست؟

    پویایی و قدرت استنباط از شاخصه های بالنده فقه شیعه هست. در فقه شیعه بزرگی و عظمت فقهای پیشین، مانع ظهور و بروز نبوغ فقهای دیگر نیست. در خصوص تساوی دیه زنان و مردان باید به منابع استنباطی فقه شیعه نگاه کرد. کتاب، سنت، عقل و اجماع ادله ای هستند که می توان بر اساس آن ها به حکم واقعی در این باب دست یافت. در قرآن هیچ عنوان صریحی مبنی بر تفاوت دیه میان زنان و مردان وجود ندارد. حتی خداوند در آیه۹۲ سوره «نسا» می فرماید: «هیچ مومنی حق ندارد مومنی دیگر را بکشد، مگر به خطا. حال اگر کسی مومنی را به اشتباه به قتل برساند، باید(در کفاره آن) یک برده مومن را آزاد کند و خون بهایی هم به کسان او بپردازد؛ مگر آنکه صاحبان خون او را ببخشند و اگر ورثه مقتول مومن، از مردمی باشند که بین شما و آنان عداوت و جنگ هست، همان آزادکردن برده مومن کافی است و اگر مقتول از قومی باشد که بین شما و آنان پیمانی برقرار هست، باید برده ای مومن را آزاد و خون بهایی به کسان او تسلیم کند و کسی که نمی تواند برده ای آزاد کند، به جای آن دوماه پی درپی روزه بگیرد. این بخشایشی از ناحیه خداست که خدا همواره دانای فرزانه بوده است». در این آیه خداوند تنها از خون بها سخن گفته و در آن تفاوتی میان زنان و مردان قایل نشده است و تنها جهت کسانی که در جنگ با مومنان یا از اهالی کفر باشند، تفاوت قایل شده است هست. در روایات نیز تنها یک روایت مستند در باب دیه وجود دارد که در آن میان زن و مرد تفاوتی وجود ندارد. شیخ «عاملی» در وسایل الشیعه می گوید که پیامبر نوع دیه وقت جاهلی را امضا کرد و میزان آن را همان ۱۰۰شتر مقرر در پیش از اسلام قرار داد و هیچ صحبتی از جنسیت در عنوان دیه به میان نیامده هست. با دقت در این روایت، درمی یابیم که پیامبر حتی اهلیت افراد را نیز لحاظ کرده ولی در بحث جنسیت سخنی نگفته است.

    برخی از فقها با استناد به بعضی از روایات، قایل به تفاوت دیه زنان و مردان هستند. آیا روایات استنادی آن ها از اعتبار مورد نیاز برخوردار است؟

    منکر این موضع نیستم که بعضی از روایات بر نصف بودن دیه زنان نسبت به مردان تاکید دارند ولی اگر در آن روایات نیک بنگریم، درمی یابیم که خیل عظیم آن ها قابل خدشه اند. به طور مثال از قول امام صادق(ع) نقل کرده اند: «دیه المرأه نصف دیه الرجل». این روایت از نظر سندیت و رجالی مورد خدشه است لیکن شخصی به نام «محمدبن عیسی» آن را نقل کرده هست. کسی که به شدت بزرگان رجال آن را تضعیف کرده بودند و در وثاقت او تردید داشتند. هنگامی که از چنین شخصی روایت نقل شده است هست، نمی توان بر اساس آن واکنش‌ها کرد؛ به خصوص زمانی که حق مردم در میان هست. روایتی به نام صحیحه «ابان بن تغْلب» در این باب بسیار مورد استفاده قرار می گیرد که آن هم از حیث سندیت مسئله دارد. در آن روایت مطرح شده است است که امام صادق(ع) برابری دیه زن و مرد تا ثلث دیه کامل و نصف بودن دیه در میزان بیش از ثلث را مطرح کرده هست. در آن روایت ابان بن تغلب به امام می گوید که این حکم، الهی نیست. حتی اگر بر اساس همین روایت هم بخواهیم بحث کنیم، باید بگوییم که که ابان بن تغلب هنگامی که از حرف امام تعجب می کند، یعنی پیش از آن چنین حکمی وجود نداشته هست. تغلب انسان معمولی ای نبوده هست. امام صادق(ع) به او گفته است که تو فقط در مسجد بنشین و فتوا صادر کن یا بعد از فوتش، فوت او را بسیار تلخ دانسته هست، یعنی علاوه بر دانش فقاهتی اش، وی بسیار مورد وثوق بوده هست. بر اساس این روایت توصیه دیگری نیز وجود دارد. حضرت بعد از سخن تغلب به او می فرماید که از خدا بترس و قیاس نکن. قابل پذیرش نیست که ابان بن تغلب با آن همه دانش فقهی نداند که بااهمیت ترین عنوان در فقه شیعه طرد قیاس هست. با این اوصاف بعید است که امام صادق(ع) به او چنین حرفی زده باشد. بعد این روایت نیز از اساس دچار ایراد است و نمی توان به آن استناد کرد. هرچند بعضی از فقهای بزرگ نیز این روایت را قبول دارند ولی بزرگی فقهای پیشین نباید مانع نبوغ و استنباط محققان و فقهای اعصار بعد شود. جالب است که یکی از روایت کنندگان این صحیحه، «عبدالرحمن بن حجاج» هست؛ کسی که از سوی علمای رجال به نحوه حیرت آوری طرد شده است است.

    به نظر می رسد تفاوت دیه زن و مرد را عقل نیز تایید نمی کند. آیا می توان حکم عقل را باعث برابری دیه زنان و مردان دانست؟

    همین طور هست. بسیاری از فقها به اعتبار عقل در این مهم اظهار تعجب کرده اند. حقیقت این است که در بازخوانی حقوق زنان و مردان تفاوتی وجود ندارد. بعضی در مقام توجیه گفته اند ما تعبدا تفاوت دیه میان زنان و مردان را پذیرفته ایم. آن ها می گویند چون حکم، حکم خداست باید اجرا شود. ولی اولا، در اینکه تفاوت دیه زنان و مردان حکم خدا باشد، تردید است و ثانیا، عقل چنین موضعی را رد می کند. حتی اگر به اجماع نیز توجه کنیم، وحدت کلامی وجود ندارد. چنانچه فقیه بزرگی چون «محقق اردبیلی» در کتاب «مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان»، هنگامی که از دیه زن و مرد سخن می گوید، در اجماع شیعه بر این عنوان تردید دارد. دیگر آنکه اساسا اجماع در باب دیه منقول است و حکم منقول حجیت ندارد. می دانیم هنگامی که حکم در کتاب و سنت وجود نداشته باشد، سراغ اجماع می رویم. در هیچ زمانی بر نصف بودن دیه زن نسبت به مرد اجماع وجود نداشته هست. بنابر این هنگامی که به کلیت آیات قرآن و روایات نگاه می کنیم، می بینیم که تفاوتی در دیه زن و مرد وجود ندارد. حتی با استناد به قرآن باید گفت که دیه زنان و مردان باید یکسان باشد. دیگر آنکه روایاتی كه بر روی آن ها اجماع وجود ندارد، نمی توانند از حیث اصولی و استنباطی موجب تفاوت دیه زن و مرد شوند. جالب است در همان روایت مبلغ خاصی جهت دیه مقرر شده است هست، در حالی که فقها آن مبلغ را نپذیرفته اند. قابل پذیرش نیست که بخشی از یک روایت را بپذیریم و بخش دیگر آن را کنار بگذاریم. اگر روایتی واقعا سندیت دارد، مورد نیاز است که همه آن اجرا شود و اگر بخشی را خدشه دار می دانیم یعنی تمام آن روایت دچار اشکال هست. به خصوص زمانی معضل دوچندان می شود که حق الناس در میان باشد. نباید بر اساس روایتی خدشه دار با حق مردم بازی کرد. حتی شاید بتوان گفت که استناد به چنین روایاتی ایستادگی در برابر نص قرآن است.

    وضعیت فقهی دیه اعضا چگونه است؟

    در دیه اعضا بعضی می گویند که بر اساس روایتی تا ثلث دیه میان زن و مرد تفاوتی وجود ندارد و بیش از آن دیه اعضای زن نصف اعضای مرد خواهد بود. در این عنوان نیز بعضی از فقها ایراد وارد کرده اند که معصوم چنین سخنی را نگفته هست. در برابر بعضی دیگر از فقها در توجیه نصف بودن دیه اعضا مباحث اقتصادی را بیان کرده اند که چنین توجیهاتی نشان دهنده فقدان علت نزد ایشان هست. روایاتی که موافقان تفاوت دیه زن و مرد مطرح می کنند، هم از حیث سندیت دچار خدشه اند و هم از حیث متنی مسئله دارند.نکته دیگر که در باب برابری دیه باید بگویم این است که بسیاری از روایات شاذ است و در استنباط فقاهتی نمی توان به روایات شاذ استناد کرد.

    بسیاری از فقها در شمارش ادله اربعه، اجماع را بر عقل مقدم می دانند ولی حضرتعالی عقل را جلوتر از اجماع برشمردید. علت تقدم عقل بر اجماع از نظر شما چیست؟

    وقتی به روایات مراجعه می کنیم، درمی یابیم که حجت کبرای خدا بر انسان، عقل هست. عقل تا جایی محترم است که خداوند حجیت عقل را برتر از رسولش می داند. در تقدم عقل بر اجماع دو توصیه بسیار مهم هست؛ نخست آنکه در حوزه تبیین اصول، هنگامی که عقل موضوعی را امضا کرد، می توان به استنباط دست یافت. دومین علت برتری عقل بر اجماع آن است که اجماع همواره در معرض خطاست. اجماع عموما مبتنی بر نقل های گذشتگان است و در مقام عمل نمی توان صحت نقل ها را دریافت ولی عقل با علت مواجه هست. از این رو به صراحت باید گفت که عقل بر اجماع مقدم است.

    مجموعه این بحث ها ما را به این نتیجه می رساند که تعدیل در متشابهات فقهی ضرورت دارد لیکن اولا فقه پویای شیعه چنین قابلیتی را دارد و ثانیا جامعه خواستار انطباق احکام با مقتضیات روز هست. آیا فقها در این مهم نقش موثری ایفا نمی کنند؟

    مرحوم شیخ «مرتضی انصاری» که خود به فتاوی فقهای بزرگ عصر خویش ایراد وارد می کرد، در کتاب «مکاسب» می گوید که نظردادن خلاف آرای فقهای پیشین جسارت می خواهد و به صورت تلویحی چنین کاری را ناپسند می دانست. ولی این سخن چندان درست نیست لیکن جهت حفظ پویایی فقه شیعه و دین اسلام، ضرورت دارد که تحقیق و استنباط وجود داشته باشد. تحقیق ثمره فقهای گذشته ماست به نحوی که هر کاری باید انجام دهیم تا بندگی جهت خداوند حفظ شود. اگر کسی فتوایی خلاف فتوای جمع کثیری از فقها دهد، شاید خلاف چند فقیه نظر داده باشد ولی بی تردید عمل او به معنای نفی اسلام، شیعه جعفری اثنا عشری و فقه نیست. شخصی نزد امام صادق(ع) آمد و گفت که ای امام، می خواهم زنی را به عقد خود دربیاورم. حضرت که او را می آشنایی به وی گفت مگر تو همسر نداری؟ مرد گفت دارم ولی می خواهم سنت شما و پدران تان را اجرا کنم. ولی به او گفت حلال خدا را طوری اجرا نکن که لعنت و نفرین مردم را با خود ببری. این سخن از امام صادق(ع) یعنی باید به مقتضیات جامعه توجه شود. بعد سخن گفتن از برابری دیه زن و مرد در حالی است كه هم خواسته های روز جامعه آن را اقتضا می كند وهم کلام خدا و روایات با آن انطباق دارد و بی تردید تعدیل در این عنوان بسیار مهم است.عجیب است که آیا فقها تا امروز اقدامی شایان جهت تحقق این مهم نکرده اند. فقیه باید در صدور فتوا شجاع باشد تا قرآن در بن بست روایات و احادیث گرفتار نشود.

    دفتر اطلاع رسانی حضرت آیت ا… صانعی

    پاسخ به استفتای روزنامه«قانون» در باب تساوی دیه زنان و مردان

    پرسش: همان گونه که در خبرها آمده هست، در کمال تاسف دختربچه ای به نام آتنا به وسیله مردی به قتل رسیده هست. با توجه به مواد قانونی مبنی بر اینکه در صورت قتل یک زن به وسیله مرد جهت اجرای قصاص، رد فاضل دیه(نصف دیه) به خانواده قاتل مورد نیاز است و با توجه به اصلاحیه قانون مجازات اسلامی در خصوص پرداخت فاضل دیه از بیت المال مسلمانان در موارد خاصی که عفت عمومی جریحه دار شده است باشد، آیا رد فاضل دیه مهم است؟

     

    بسمه تعالی

    به نظر اینجانب مرد و زن در حكم قصاص، برابر هستند. بنابراین درصورت قتل عمدی زن به وسیله مرد درصورتی كه اولیای دم بخواهند او را قصاص کنند، مرد قاتل بدون پرداخت چیزی قصاص می شود آیا که النفس بالنفس، لا، بالنفس و نصف الدیه و «َالاُْنْثَى بِالاُْنْثَى» که در آیه۱۷۸ سوره بقره آمده است نیز خود ناظر به نفی تبعیض است كه در كتاب القصاص مفصلا مورد بحث و تفسیر قرار داده ام(۱) و می توانید جهت اطلاع اجمالی به تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه مراجعه کنید. بنابراین با توجه به نظر اینجانب در تساوی مرد و زن در دیه و قصاص، نیازی به پرداخت فاضل دیه از طرف اولیا مقتوله و یا از بیت المال نیست.

    ۱٫ فقه الثقلین، کتاب القصاص، ص۱۶۱٫

     

    با استناد به قرآن می توان دیه زنان و مردان را برابر کرد

    گردآوری: گروه خبر سیمرغ
    seemorgh.com/news
    منبع: روزنامه قانون

     

     

    واژه های کلیدی: زنان و مردان | خانواده | مردان | خبر | اجتماعی |

    اخبار

    آرشیو

    گالری عکس

    آرشیو

    اس ام اس های تازه

    آرشیو

    آهنگ های پیشواز

    آرشیو
  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • افست کتاب لاتین
  • خرید کتاب زبان اصلی فیزیک
  • کتب چشم پزشکی زبان اصلی
  • چاپ کتاب اورجینال
  • هاردکپی کتاب های سرمایه گذاری
  • چاپ کتاب آمازون
  • خرید کتاب مکانیک زبان اصلی
  • کتاب اورجینال
  • خرید منابع پزشکی اورجینال
  • هاردکپی کتاب های دندانپزشکی