اطلاعیه سایت
حتما عناوین زیر و مطالب انتهای صفحه را ببینید !!!
رکورد بیشترین لایک عکس در اینستاگرام توسط سلبریتی جنجالی شکسته شد + عکس
معما و تست هوش عبور از رودخانه + پاسخ
محمد رضا گلزار و مهناز افشار کنار دیگ نذری اربعین + عکس
حضور علی کریمی در برنامه خندوانه رامبد جوان
جدیدترین عکس ساره بیات / حامد بهداد در سفر به کانادا + تصاویر
تصاویر زننده و داغ چکامه چمن ماه و مانی کسرائیان + GEM
تصاویر جذاب مدلینگ شدن بهنوش بختیاری برای برند پاندورا
عکس های مدلینگ شدن آناهیتا نعمتی
عکس های جدید پوریا پور سرخ و مهراوه شریفی نیا بازیگران سریال کیمیا
جنایت جدید داعش : نصف کردن خبرنگار سوری از وسط + عکس
ماجرای کادر پزشکی بیمارستان خمینی شهر اصفهان و بخیه صورت کودک فقیر + کاریکاتور
آشپزخانه | غذا خوردن | ضرب المثل | خوردن غذا | بازار | میهمان | بازگشت | دنیای ضرب المثل
ضرب المثل دوباره بسم الله…
عبارات مهم : آشپزخانه – غذا خوردن
داستان ضرب المثل دوباره بسم الله
ضرب المثل دوباره بسم الله…
مورد استفاده:
در مورد افرادی به كار می رود كه هنوز یك كار را تمام نكرده به سراغ كار دیگری می روند.
مردی در بازار شهری حجره داشت و آوازه خساست و تنگ نظری او، ورد زبان مردم شهر بود به طوری كه اگر كسی می خواست مردی را به خساست مثال بزند نام او را می آورد. روزی چند نفر از كسبه ی بازار در مورد واکنشها عجیب این مرد با هم صحبت می كردند. آنها با یكدیگر شرطی بستند مبنی بر اینكه هركس بتواند یك وعده غذا خود را میهمان این مرد خسیس كند شرط را برنده شده.
آشپزخانه | غذا خوردن | ضرب المثل | خوردن غذا | بازار | میهمان | بازگشت | دنیای ضرب المثل
یكی از بازاریان یك روز شاگردش را به دكّان مرد خسیس فرستاد و از او دعوت كرد جهت مشورت در مورد یك معامله به دكّان او بیاید. مرد خسیس كه حرف معامله را شنید، خیلی خوشحال شد. سریع كارهایش را كرد و خود را به دكّان دوستش رساند. بعد از سلام و احوالپرسی نشست تا با مرد صحبت كند. ولی چون دكان شلوغ و پر رفت و آمد بود مرد دكان دار گفت: در این سروصدا نمی توانیم خوب حرف بزنیم شب شام به منزل من بیا تا آنجا با خیال راحت بنشینیم و حرف بزنیم.
غروب كه شد مرد خسیس لباس هایش را پوشید و راهی منزل ی مرد بازاری شد. مرد صاحب منزل به گرمی از او استقبال كرد. سفره ای رنگین چید تا شام بخورند بعد از شام برایش میوه آورد. مرد خسیس كه این همه خوشبختی یكجا نصیبش شده است بود از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید.
بعد از شام مرد صاحب منزل آمد بنشینند و با هم صحبت كنند كه صدای جیغ و فغان از آشپزخانه به گوش رسید. مرد خود را به آشپزخانه رساند سپس بازگشت و رو كرد به مرد خسیس و گفت: شرمنده! سینی چای از دست زنم افتاده و روی پایش ریخته، پایش سوخته باید سراغ طبیب بروم و او را به منزل بیاورم تا مداوایش كند. اصل صحبت ما می ماند جهت یك شب دیگر حالا یا منزل ی من یا منزل ی شما، مرد خسیس كه حرف مرد را در حد تعارفی می دانست گفت: منزل ی ما و شما ندارد، دفعه ی بعد تشریف بیاورید منزل ی ما، خداحافظی كرد و به منزل اش بازگشت.
ضرب المثل دوباره بسم الله…
مرد خسیس كه رفت، مرد برگشت و به زنش گفت: عالی بود! خیلی خوب بود. باید ببینیم، او كی من را دعوت می كند تا شرط را ببرم.
چند شبی از شب دورهمی گذشت. مرد خسیس دید خبری از طرف مرد دكان دار نیامد. تصمیم گرفت خودش به دكان او رود و به بهانه ی احوالپرسی از همسر بیمارش ببیند، چه وقت می توانند در مورد معامله صحبت كنند. رفت سلام و احوالپرسی كرد و نشست از احوال همسر مرد پرسید. مرد تاجر گفت رو به بهبودی است ولی فعلاً قادر به حركت نیست.
آشپزخانه | غذا خوردن | ضرب المثل | خوردن غذا | بازار | میهمان | بازگشت | دنیای ضرب المثل
باید دوباره شبی بنشینیم و با هم صحبت كنیم. مرد خسیس: تعارف كرد كه باشه اگر خواستی شبی به منزل ی من بیا تا با هم صحبت كنیم. مرد گفت: خدا عمرت بدهد، باشه شام میام تا وقت كافی داشته باشیم و با هم صحبت كنیم. مرد خسیس كه پشیمان شده است بود گفت: نه! تو شام بیایی همسرت در منزل تنها می ماند؟ مرد پاسخ داد: او تنها نیست! خواهرش به منزل ی ما آمده تا مواظبش باشد.
مرد خسیس كه دستی دستی خودش را در چاه انداخته بود، فردا با نارضایتی برنج و گوشت و میوه خرید و به منزل برد و از همسرش خواست به اندازه ی غذای دو نفر شام بپزد.
زن مرد خسیس كه خیلی دست و دلباز بود و از دست خسیس بازی های شوهرش خسته شده است بود، چندین نوع غذا درست كرد تا سفره ای رنگارنگ جهت میهمانشان پهن كند.
ضرب المثل دوباره بسم الله…
مرد مغازه دار غروب كه شد دكانش را بست به منزل رفت و به همسرش گفت: به همه گفتم من امشب شرط را می برم من یك وعده غذا منزل ی مرد خسیس می خورم. لباسهایش را پوشید و به منزل ی او رفت.
مرد خسیس با دلخوری و به امید بستن یك معامله پرسود از میهمانش پذیرایی كرد و سفره ی رنگارنگی چید آن دو با هم سر سفره نشستند بسم الله گفتند و شروع به خوردن غذا كردند. مرد مغازه دار كه آن همه غذای رنگارنگ را دیده بود اشتهایش باز شده است بود و تند و تند می خورد. از طرف دیگر مرد خسیس حرص می خورد. با خود فكر كرد كه اگر من دست از غذا خوردن بكشم او خجالت می كشد و عقب می رود. مرد خسیس الحمدلله گفت و كنار سفره نشست ولی میهمان خوشحالش فقط غذا می خورد. كمی كه گذشت مرد خسیس دید اگر باقیمانده ی غذای در سفره را نخورد همین هم از دستش رفته به ناچار دوباره بسم الله گفت و شروع به خوردن كرد.
مرد مغازه دار رو كرد به دوستش و گفت: پرخوری اصلاً كار خوبی نیست؟ آدمی كه از اینقدر غذا نمی گذرد نمی تواند شریك خوبی در سود و زیان یك معامله باشد. تو كه الحمدلله گفته بودی آیا دوباره بسم الله…؟
منبع: rasekhoon.net
واژه های کلیدی: آشپزخانه | غذا خوردن | ضرب المثل | خوردن غذا | بازار | میهمان | بازگشت | دنیای ضرب المثل
-
محسن افشانی بازیگر سینما تلویزیون به خاطر حمل سلاح در پیج اینستاگرام خودش ب
-
ماجرای تیراندازی در فرودگاه مهرآباد/ آیا داعش در این حمله دست داشته است؟
-
بررسی گروگانگیری در بیمارستان به علت عدم پرداخت هزینه
-
علت فراموش کردن ۲۵ مسافر هواپیما توسط خلبان+پیام عذرخواهی
-
وضعیت خسارت و تعطیلی مدارس بر اثر سیل در آذربایجان شرقی+عکس
اخبار
آرشیو-
چذابه امروز وضعیت مرزهای عراق آخرین وضعیت مرزهای خوزستان شلمچه مهران
آخرین وضعیت مرزهای عراق شلمچه باز و چذابه موقتا بسته شد / تلاش برای رفع مشکل ادامه دارد استاندار خوزستان: پایانه مرزی شلمچه برای تردد زائران اربعین حسینی باز است همچنین مرز چذابه به صورت موقت از سوی کشور عراق بست...
-
ندیم امیری ؛ بازیکن افغانتبار تیم ملی فوتبال آلمان کیست و چطور به این تیم دعوت شد؟
-
سود نجومی که بانک ها از وام مردم به جیب میزنند!
-
خانواده میترا استاد نجفی را بخشیدند!
-
والیبال بازی کردن گلزار و علی کریمی در باشگاه
گالری عکس
آرشیو-
کافه اینستا با فریبا نادری زن ستاره مشهور ایرانی
اینستاگرام فریبا نادری | بازیگر معروف | فریبا نادری | اینستاگرام | بازیگر | تصویر | آخرین | اینستا کافه اینستا با فریبا نادری دراین قسمت از کافه اینستا مروری داریم بـه آخرین فعالیت هـای زن فری...
-
مدگردی با سحر قریشی | جالب ترین استایل های سحر قریشی
-
متن های تبریک تولد+ عکس نوشته خاص تولدت مبارک عشقم
-
عکس نوشته و جملات سنگین و معنا دار | سخنان بزرگان
-
سوپر استارها در کنسرت مهران مدیری | خواندن ترانه سوغاتی مرحوم هایده