نباید از خسته بودن خود شرمنده باشی بلکه فقط باید سعی کنی خسته آور نباشی.
خوش آمدید - امروز : جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • A
    خانه » تفریح و سرگرمی » داستان او پشت پنجره بود

    داستان او پشت پنجره بود

    ماهیگیری | مادربزرگ | داستان | پدربزرگ | پنجره | ساختن | داستان | داستانهای خواندنی (۲)

    داستان او پشت پنجره بود

    داستان او پشت پنجره بود

    عبارات مهم : ماهیگیری – مادربزرگ

    داستان جالب

    داستان او پشت پنجره بود

    روزی از روزها جانی با خانواده اش جهت دیدن پدربزرگ و مادربزرگ به مرزعه رفته بودند.

    مادربزرگ یک تیر و کمون به جانی داد تا باهاش بازی کنه.

    موقع بازی جانی به اشتباه یه تیر به سمت اردک خانگی مادربزرگش پرت کرد که به سرش خورد و اونو کشت.

    جانی وحشت زده شد لاشه رو برداشت و برد پشت دیوار قایم کرد.

    وقتی سرشو بلند کرد دید که خواهرش سالی همه چیزو دیده ولی حرفی نزد.

    مادربزرگ به سالی خواهر جانی گفت توی شستن ظرف ها کمکم کن.

    ولی سالی گفت : مامان بزرگ جانی بهم گفته که می خواد تو کارای آشپزخونه کمک کنه.

    و زیر لبی به جانی گفت : اردکه رو یادت میاد؟

    جانی سریع رفت و ظرفا رو شست.

    بعد از ظهر اون روز پدربزرگ گفت که می خواد فرزند ها رو ببره ماهیگیری ولی مادربزرگ گفت :

    متاسفانه من جهت ساختن شام به کمک سالی نیاز دارم.

    سالی لبخندی زد و گفت : دلواپس نباشید چونکه جانی به من گفته می خواد کمک کنه.

    و زیر لبی به جانی گفت : اردکه رو یادت میاد؟

    سالی رفت ماهیگیری و جانی تو ساختن شام کمک کرد.

    چند روزی به همین منوال گذشت و جانی مجبور بود علاوه بر کارای خودش کارای سالی رو هم انجام بده.

    تا اینکه نتونست تحمل کنه و رفت پیش مادربزرگش و همه چیز رو بهش گفت.

    مادربزرگ لبخندی زد و اونو در آغوش گرفت و گفت: عزیزدلم می دونم چی شده.

    من اون موقع کنار پنجره بودم و همه چیز رو با چشم های خودم دیدم ولی چون خیلی دوستت دارم همون لحظه بخشیدمت.

    من فقط می خواستم ببینم تا کی می خوای به سالی اجازه بدی به خاطر یه اشتباه تو رو در خدمت خودش بگیره!

    منبع: asriran.com

    ماهیگیری | مادربزرگ | داستان | پدربزرگ | پنجره | ساختن | داستان | داستانهای خواندنی (۲)

    واژه های کلیدی: ماهیگیری | مادربزرگ | داستان | پدربزرگ | پنجره | ساختن | داستان | داستانهای خواندنی (۲)

    اخبار

    آرشیو

    گالری عکس

    آرشیو

    اس ام اس های تازه

    آرشیو

    آهنگ های پیشواز

    آرشیو
  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • خرید کتاب خارجی pdf
  • خرید کتاب خارجی
  • چاپ کتاب اورجینال
  • خرید کتاب زبان اصلی فیزیک کوانتومی
  • منابع اورجینال رباتیک
  • دانلود فایل های زبان اصلی خودرو
  • هاردکپی کتاب های سخت افزار
  • هاردکپی کتاب های دندانپزشکی
  • خرید کتاب های زبان اصلی علم شیمی
  • کتاب اورجینال