آدمیانی مانند گل های لاله ، زندگی کوتاه در هستی و نقشی ماندگار در اندیشه ما دارند .
خوش آمدید - امروز : جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • A
    خانه » کامپیوتر و اینترنت » خاطره جالب مهراب قاسم خانی از روزهایی که هنوز معروف نشده بود

    خاطره جالب مهراب قاسم خانی از روزهایی که هنوز معروف نشده بود

    به گزارش خبرنگار حوزه بازیگران و صورت های معروف تیم خبر رسان تلگرام و اینستاگرام و فیسبوک و .. گروه تحریریه سایت؛ مهراب قاسم‌خانی طراح دکور و

    خاطره جالب مهراب قاسم خانی از روزهایی که هنوز معروف نشده بود

    به گزارش خبرنگار حوزه هنرمندان گروه اینترنت گروه تحریریه سایت جوان؛ مهراب قاسم‌خانی طراح دکور و نویسنده که همسر شقایق دهقان است و یکی از زوجهای هنرمند سینما و تلویزیون به شمار می روند در صفحه اینستاگرامش تصویری از حضور خود، همسر و دخترش در لوکیشن شبهاى برره را منتشر و خاطره ای جالب را روایت کرد.

    گفتنی هست؛ این دو هنرمند زیاد در ژانر کمدی فعالیت دارند و به خاطر صورت هر لحظه خندانشان طرفداران زیادی را به خود جلب کرده اند.

    یکی از موفق‌ترین کارهای قاسم خانی، سریال ساختمان پزشکان به کارگردانی سروش صحت بود که تابستان ۱۳۹۰ از شبکه سوم سیما پخش شد.
    مهراب قاسم خانی در پیج اینستاگرام خود نوشت:

    “اوایل دوران فیسبوک، من کم کم داشتم با جذابیت هاى آشنا شدن آشنا میشدم. تازه موفق شده است بودم که اسمم وارد ویکیپدیا بشه. البته تنها توضیح جلوى اسمم “همسر شقایق دهقان” بود… توى همین دوران شیرین بود که یه روز یه نفر برام توى فیسبوک مسیج فرستاد و نوشت، زشته که صفحه فیک براى آقاى قاسم خانى درست کردید. منم جوابش رو دادم که خودم آقاى قاسم خانى هستم و اگه میخواستم صفحه فیک درست کنم به اسم محمدرضا گلزار درست میکردم نه قاسم خانى. قانع نشد. گفت: مطمئنم خودش نیستید و من سه تا پرسش ازتون میپرسم که اگه جواب دادید باور میکنم. خوشم اومد. بازى بانمکى بود. با خیال راحت کفتم باشه بپرس. پرسید گوشى آقاى مدیرى چیه؟ چه میدونستم؟ مهران هفته اى یه گوشى عوض میکرد. منم اصلاً اهل گوشى نبودم که اگه دیده بودم هم بدونم چیه. همین رو بهش گفتم. یه لبخند فرستاد که معنیش این بود که خر خودتى. قضیه برام جدى‌تر شد. گفتم پرسش بعدى رو بپرس. پرسید تولد آقاى رضویان چه روزیه؟ کلاً حدودش رو هم نمیدونستم. ارفاق هم کرد. گفت: ماهش رو هم بگى کافیه. دیگه شاکى شدم. گفتم اینا چیه میپرسى؟ من تولد خودم رو به زور یادم نگه میدارم. یه پرسش بپرس که مربوط به خودم باشه. بازم لبخند فرستاد و گفت: باشه. پلاک خونه پدرى زن دهقان چنده؟. بلد نبودم… خب خونه شون ته کوچه بن بست بود و پلاک دونستن مورد نیاز نداشت. اومدم توضیح بدم، گفت: خجالت بکش. زشته. آدماى عقده اى به اسم بقیه صفحه باز میکنن. دیگه هر چى هم مسیج دادم جوابم رو نداد… آخرش نتونستم ثابت کنم خودمم. قشنگ تحقیر شدم.
    پ. ن. اول: این عکسا رو دیروز یکى از دوستان اینستاگرام برام دایرکت کرد و گفت: جلوى لوکیشن شبهاى برره ازمون گرفته. مررسى.
    پ. ن. دوم: دخترم قد فرزند سوسک بود اون روزا. بعداً بزرگ شد، توله سگ شد”

    خاطره جالب مهراب قاسم خانی از روزهایی که هنوز معروف نشده بود

    انتهای پیام/

    تصویر نوستالژیک مهراب قاسم‌خانی همراه همسر و دخترش

    واژه های کلیدی: همسر شقایق دهقان | مهراب قاسم خانی | صفحه اینستاگرام | اینستاگرام | هنرمندان | هنرمند | لبخند | خاطره | لوکیشن

    خاطره جالب مهراب قاسم خانی از روزهایی که هنوز معروف نشده بود

    خاطره جالب مهراب قاسم خانی از روزهایی که هنوز معروف نشده بود

    اخبار

    آرشیو

    گالری عکس

    آرشیو

    اس ام اس های تازه

    آرشیو

    آهنگ های پیشواز

    آرشیو
  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • کتاب های الکترونیک اورجینال
  • چاپ کتاب اورجینال
  • منابع اورجینال پزشکی بالینی
  • دانلود فایل های زبان اصلی خودرو
  • چاپ کتاب لاتین
  • خرید کتاب زبان اصلی فیزیک کوانتومی
  • دانلود فایل های زبان اصلی ریاضی فیزیک
  • چاپ کتاب آمازون
  • کتاب اورجینال
  • هاردکپی کتاب های سرمایه گذاری