اگر صخره در مسیر رود نبود ،رود هیچ آوازی از خود سر نمی داد.
خوش آمدید - امروز : چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • A
    خانه » تفریح و سرگرمی » یک روز کنار دریا

    یک روز کنار دریا

    قایقرانی | پیرمرد | پیرزن | آخرین | پیرمرد | داستانهای خواندنی (۲)

    یک روز کنار دریا

    یک روز کنار دریا

    عبارات مهم : قایقرانی – پیرمرد

    داستان جالب «یک روز کنار دریا»

    یک روز کنار دریا

    پیرزنی جهت نخستین بار در عمرش کنار دریا می رفت. قبل از این که راه بیفتد، همسایه ها دورش را گرفتند و گفتند که از بابت همه چیز خیالش جمع باشد و فقط جهت آنها یک شیشه آب دریا سوغات بیاورد!

    بالاخره پیرزن کنار دریا رسید. آن موقع، اوج مَد بود و آب دریا حسابی بالا آمده بود. پیرزن از پیرمرد قایقرانی که همان اطراف بود خواهش کرد که یک بطری آب دریا به او بفروشد!

    پیرمرد که چشم هایش گرد شده است بود، بروبر به زن نگاه کرد و گفت: «خوب، هر بطری آب دریا ۵ سنت!»

    پیرزن پنج سنت را به قایقران داد و بطری را پر از آب کرد و خوشحال رفت تا چرخی در شهر بزند. چند ساعت بعد که پیرزن برگشت تا جهت آخرین بار با دل سیر به دریا نگاه کند، وقت جزر بود و آب دریا پایین رفته بود.

    قایقرانی | پیرمرد | پیرزن | آخرین | پیرمرد | داستانهای خواندنی (۲)

    پیرزن با تعجب فریاد زد: «اوه! خدای من! جناب ماهیگیر شما عجب تجارتی به هم زده اید؟!»

    منبع: asriran.com

    واژه های کلیدی: قایقرانی | پیرمرد | پیرزن | آخرین | پیرمرد | داستانهای خواندنی (۲)

    اخبار

    آرشیو

    گالری عکس

    آرشیو

    اس ام اس های تازه

    آرشیو

    آهنگ های پیشواز

    آرشیو
  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • چاپ کتاب آمازون
  • کتاب اورجینال
  • خرید کتاب های زبان اصلی علم شیمی
  • خرید کتاب خارجی pdf
  • افست کتاب لاتین
  • هاردکپی کتاب های سرمایه گذاری
  • جعبه هدیه کتاب
  • دانلود فایل های زبان اصلی خودرو
  • منابع اورجینال رباتیک
  • کتب خلبانی زبان اصلی