بیماری های روانی که قدرت فوق العاده ای به مغز شما می بخشند

بیماری های روانی با تاثیرات عجیب بر توانایی مغزی

بدون شک کسی دوست ندارد به او بیمار روانی گفته شود یا حتی با خود فکر کند که نشانه هایی از بیماری روانی در او دیده می شود، چه برسد به این که واقعاً به چنین اختلالاتی دچار شده است و با عواقب آن روبرو گردد. شاید بتوان ادعا کرد که کمتر کسی پیدا می شود که از اختلالی روانی، هر چند کوچک و بی اهمیت، زحمت نبرد. در چنین مواردی ممکن است اطرافیان و حتی خود فرد نیز از اختلال روانی اش بی خبر باشند. در کل می توان گفت که تمامی افراد فکر می کنند که بیماری های روانی هیچ جنبه ی مثبتی نداشته و هیولاهایی هستند که انسان را در کام خود فرو می برند.

وقتی اسم بیماری روانی و شخص روانی به میان می آید احساس ناخوشایندی به ما دست می دهد، انگار که با یک بیماری هولناک یا یک هیولا روبرو شده است ایم. به همین علت شاید بدترین توهین به هر شخصی این باشد که او را روانی نامیده، یا گفت که مسئله روانی دارد و باید به روانشناس و روان درمانگر مراجعه نماید. بیماری های روانی تاثیرات و انگ های تلخ اجتماعی با خود به همراه دارند. در آینده شاید دیگر شاهد نظر منفی این چنینی به بیمارانی که از اختلالات روانی زحمت می برند نباشیم لیکن مشخص شده است که این بیماری های روانی گاه با اثرات جانبی بسیار مفیدی همراه هستند.

بیماری های روانی که قدرت فوق العاده ای به مغز شما می بخشند

مطالعات متعدد نشان داده که بعضی از اختلالات روانی با خود نعمت ها و توانایی های ذهنی را به ارمغان می آورند که هر انسانی آرزوی داشتن آن ها را دارد و توانایی هایی فراانسانی آشنا می شوند. در ادامه قصد داریم شما را با بعضی از بیماری های روانی آشنا کنیم که همراه با خود قدرت های فرا انسانی خارق العاده ای را به ارمغان خواهند آورد.

عبارات مهم : اختلال شخصیت – اختلال روانی

۱- اختلال هویت تجزیه ای می تواند احساس درد را در شما از بین ببرد

بیماری روانی «اختلال هویت تجزیه ای» (Dissociative identity disorder) معمولاً در فیلم ها و سریال ها به شیوه ای گیج کننده و تلخ به تصویر کشیده می شود. در فیلم ها افراد دارای این اختلال روانی معمولاً شخصیت های جداگانه داشته و هر کدام از این شخصیت ها با افکار متفاوت خود اتفاقات عجیب و غریب و باورنکردنی را در اجتماع رقم می زنند. ولی این بیماری در انجام دادن کارهای خطرناک و غیرمعمول خلاصه نمی شود. در واقع مغز این افراد تجربیات و احساسات تلخ را با عوض کردن دادن ماهیت آن ها سرکوب می نماید. ولی اخیراً روانشناسان دریافته اند که این روش در واقع راهی جهت مقابله با شرایط تلخ و نامطلوب روانی هست. بدین ترتیب شخص جهت این که از درد و زحمت عاطفی خلاصی یابد خود را شخصیتی دیگر فرض می کند.

اما در هر صورت این نوع اختلال یک اختلال روانی به شمار می آید لیکن فرد شخصیت های متقاوتی را به خود می گیرد که در واقع متعلق به او نیست. هنگامی که که یک شخص مبتلا به این اختلال دچار تجزیه شخصیتی می شود، مغزش به طور کامل آن ها را گول زده تا باور کنند که شخص دیگری هستند، بدون این که از دوران استراحت و خوشگذرانی ذهنی ارزش در کالبد یک شخصیت دیگر غیر از خود، کوچکترین خاطره ای به یاد داشته باشند. جهت مثال هنگامی که که شخصی به نام ماری جهت دوری از احساسات دردناک دچار دوقطبی شدن شخصیت می شود، دیگر خاطرات دورانی که شخصیت سوزان سکان هدایت رفتارهای او را بدست گرفته است را به یاد نخواهد آورد.

همچنین این اختلال ممکن است باعث شود که مغز فرد طوری واکنش‌ها کند که شخص احساس درد فیزیکی نیز نداشته باشد.در واقع در چنین شرایطی این اختلال با عوض کردن هویت فرد باعث می شود که خاطرات ناگوارش را فراموش کند؛ چه آن خاطره آزار معنوی از یک آزار جسمانی باشد و چه آسیب معنوی از نجات از یک تصادف که نزدیک بوده باعث فوت وی شود. کسانی که در یک اتفاق ی تصادف یا واقعه ی مرگبار بوده اند چنین تجربه ای را درک خواهند کرد.

وقتی اسم بیماری روانی به میان می آید احساس ناخوشایندی به ما دست می دهد، ولی بسیاری از این بیماری های روانی با خود قدرت های فرا انسانی

۲- اختلال شخصیت وسواسی جبری باعث می شود حافظه ی قدرتمندی داشته باشید

مطالعات انجام گرفته بر روی افراد شدیداً وسواسی نشان داده که بین به یادآوری سریع کلمات و میزان وسواس و اضطراب ارتباط وجود دارد. در این مطالعه به همکاری کنندگان در تحقیق ۳۲۰ کلمه ی بامعنی و ۱۴۰ کلمه ی بی معنی داده شد.در ۲۸۰ کلمه تکرار شده است تمامی گروه ها نتیجه ی مشابهی داشتند ولی افرادی که دچار «اختلال شخصیت وسواسی جبری» (Obsessive-Compulsive Disorder) بودند بسیار سریع تر و با دقت بیشتری کلمات را به یاد می آوردند.

انباشته کردن (ذخیره کردن) معمولاً پدیده ای است که در افراد دارای اختلال شخصیت وسواسی جبری دیده می شود ولی این عنوان تنها در مورد اشیاء نخواهد بود. «انباشته کردن خاطرات» نیز روشی دیگری از انباشته کردن است که معمولا در میان این بیماران دیده می شود. این روش به صورت اضطراری و به عبارت دیگر غیرارادی رخ می دهد لیکن افراد مبتلا به این اختلال به صورت بیولوژیکی توجه بیشتری به جزییات ریز خاطرات و حافظه خود دارند که معمولاً در میان افراد عادی دیده نمی شود.

عصب شناسان بعد از اسکن مغز افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی اضطراری دیدند که بخش هایی از مغز این افراد که مربوط به یادآوری تکراری خاطرات بود نسبت به افراد معمولی بزرگ تر است که به شکل گیری خاطرات بیشتری از اتفاقات گذشته منتهی می شود.مطالعاتی که در دانشگاه ایروین انجام شده است نشان می دهد که افراد دارای اختلال شخصیت وسواسی اضطراری دارای توانایی یادآوری اطلاعات فراتر از مغز یک انسان عادی هستند. به عبارت دیگر زمانی که مغز یک شخصیت وسواسی در حال پردازش وسواس است می تواند هر چیزی که در مورد آن وسواس وجود دارد را به سرعت به یاد بیاورد.

۳- اختلال کم توجهی- بیش فعالی می تواند شما را به یک نابغه ی خلق تبدیل کند

افرادی که به اختلال کم توجهی- بیش فعالی (Attention deficit hyperactivity disorder) دچار هستند معمولاً قبل از خوردن صبحانه نیز ایده های خلاقانه ی زیادی خواهند داشت که از تمام ایده های خلاقانه ی یک فرد معمولی در تمام طول روز نیز زیاد خواهد بود. در واقع این اختلال باعث می شود که ریسک پذیری شخص زیاد کردن یابد که به خلاقیت ذهنی فرد منجر خواهد شد. اغلب این افراد به اشتباه به آرام و قرار نداشتن منفی و کمبود توجه متهم می شوند ولی آن ها دلایل خوبی جهت بی قراری و کم توجهی به مسایل اطراف دارند.

مغز افراد دارای اختلال کم توجهی- بیش فعالی هیچ بردباری در برابر چیزهای که علاقه ای به آن ها ندارد نخواهد داشت و بدون خستگی و آرامش در جهت تمرکز کردن بر روی چیزهایی که علاقه داشته و معمولاً دارای مقادیر بالایی ریسک هستند تلاش خواهد کرد. به همین علت مغز متفکر هر لحظه ریسک پذیر بوده، نرمال بودن را به چالش کشیده و جهت دیدن چیزها از زاویه ای تازه باورهای عمومی را نمی پذیرد. اگر چه ممکن است در درس هندسه نمره بالایی دریافت نکند ولی بدون شک نخستین دانش آموز در کلاس خواهد بود که می پرسد:” علت منطقی جهت یاد گرفتن این مبحث چیست؟”. مغز این افراد به جای این که مثل دیگر افراد به آسانی قبول کند که دو بعلاوه دو در نهایت چهار خواهد شد، به دنبال پیدا کردن راهکارها و پاسخ های خلاقانه می گردد.

این افراد معمولاً در شرایط بحرانی و خطرناک سریع تر تصمیم می گیرند به همین علت شانس بقای آن ها در چنین مواردی نسبت به یک شخص عادی بسیار زیاد هست. حتی این افراد در بسیاری از موارد قبل از این که از تصمیم خود آشنایی کاملی داشته باشند به طور غیرارادی و ناخودآگاه تصویر العمل های خلاقانه انجام می دهند. نمی توان تصویر العمل های این افراد را آینده نگری کرد لیکن آن ها همواره از روش های خلاقانه استفاده می کنند. در واقع مغز افراد دارای اختلال کم توجهی- بیش فعالی مقدار بسیار زیادی به اتفاقات و محرک هایی که محیط اطراف به آن ها وارد می کند وابسته است.

بیماری های روانی که قدرت فوق العاده ای به مغز شما می بخشند

آن ها هر لحظه در حال رویاپردازی و امتحان احتمالات در ذهن خود هستند به همین علت در حوزه ی موسیقی و نویسندگی و کارهای دستی خلاقیت بسیار بالایی داشته و معمولاً موفق هستند. تاریخ نیز نشان داده که افراد دارای چنین اختلالی معمولاً افراد موفقی در کار بوده اند. از افراد مشهور مبتلا به این اختلال می توان به لرد بایرون، کورت کوبین، جاستین تیمبرلیک، ویل اسمیت و مایکل فلپس اشاره کرد.

۴- شخصیت دوقطبی می تواند شما را دارای قدرت مقاومت خارق العاده، همدلی شدید و قدرت بویایی بی نظیری کند

بر اساس مطالعات انجام گرفته افراد دارای اختلال شخصیت دو قطبی (Bipolar disorder) معمولاً دارای قدرت همدردی، معنویت و انعطاف بالایی هستند. همدردی چیزی است که در اعماق مغز ما رخ داده و باعث می شود که دردهای دیگران را حس کنیم و این حس در افراد دارای اختلال شخصیت دو قطبی نسبت به دیگر افراد بسیار نیرومند تر هست. تاثیر پدیده «واقعی بینی افسرده کننده» که در بیماران دارای شخصیت دو قطبی باعث می شود که این افراد تصویر واقعی تری از دنیای اطرافشان داشته باشند و در دراز مدت این نظر ها و تصورات تکراری می تواند ان را انعطاف پذیرتر و مقاوم تر سازد.

اتفاقی رخ می دهد و شما تجربیات و تصورات خاصی را خواهید داشت و در صورت تکرار این اتفاق، افراد دارای اختلال دو قطبی بودن شخصیت انعطاف و استقامت بیشتری در برابر این عنوان خواهند داشت. بیش از ۹۰ درصد افراد معنویت خود را منبع آرامش خود در مواجهه با دنیای پر از آشوب می دانند ولی افراد دارای اختلال دو قطبی شخصیت بیش از بقیه آرامش خود را در این حوزه جستجو می کنند. این افراد به علت حس های نیرومند معنوی خود در آرامش ها و درمان های معنوی نیرومند تر و بهتر از دیگر افراد عمل می کنند. از آن جایی که افراد دارای اختلال دو قطبی شخصیت عواطف و احساسات بسیار نیرومند دارند این عنوان در مورد حس های دیگر نیز صدق می کند و جهت مثال این افراد معمولا از حس بویایی بسیار نیرومند برخوردار هستند.

یکی از نشانه های اختلال دو قطبی شخصیت حساسیت شدید است و افراد دارای این اختلال معمولاً حساسیت شدیدی به بو دارند. در واقع این افراد بوهایی که با اتفاقات و تجربیات خاص در ارتباط هستند را خیلی سریع تشخیص داده و با استفاده از این حساسیت می توانند خاطرات بسیاری را به یاد بیاورند. قدرت های فراانسانی در افراد دارای شخصیت دو قطبی محدودیت های ظاهری یک «مغز سالم» را نادیده می گیرند و این افراد می توانند تجربیاتی داشته باشند که در یک انسان معمولی دیده نمی شود.

وقتی اسم بیماری روانی به میان می آید احساس ناخوشایندی به ما دست می دهد، ولی بسیاری از این بیماری های روانی با خود قدرت های فرا انسانی

۵- اختلالات روان پریشی می تواند مهارت باورنکردنی در حل پرسشها ریاضی به شما بدهد

بر اساس مطالعات انجام گرفته در دانشگاه ریکیاویک ایسلند، بسیاری از افرادی که از توانایی های خارق العاده ای در زمینه ی حل پرسشها ریاضی برخوردارند، دارای جنبه هایی از بیماری روان پریشی هستند. به عبارت راحت تر در میان دانشجویانی که در این دانشگاه حضور داشته و عالی ترین نمرات را در دروس ریاضی دریافت کرده بودند نشانه های مشترکی از بیماری روان پریشی دیده می شدو بسیاری از استادانی که در زمینه ی حل پرسشها ریاضی از دیگران برتر بودند سابقه ی بستری شدن در بیمارستان های روانی را داشتند. جان نَش یکی از مشهور ترین ریاضیدانان دوران ما، از اختلال اسکیزوفرنی زحمت می برد.

درک تصویری نابهنجار نش به مغز او اجازه می داد که ریاضی را از دیدگاهی ببیند که هیچ معلم یا استاد ریاضی نمی توانست تصور آن را بکند. زندگی نش در فیلم «ذهن زیبا» (A Beautiful Mind) در سال ۲۰۰۱ با هنرمندی راسل کرو به تصویر کشیده شد. این فیلم نشان می داد که افراد دارای توانایی خارق العاده در حل پرسشها ریاضی، جنبه هایی از دیوانگی، جنون و اسکیزوفرنی را در خود دارند. در واقع نورون های مغز افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، درک تصویری بسیار متفاوتی پیدا می کنند و البته در بعضی از موارد می توانند واقعیت را طوری عوض کردن دهند که به نتیجه های مثبت و خوشایندی منتهی شود و این همان چیزی است که ریاضیدانان در استقرا و نتیجه گیری های ریاضی به آن نیاز دارند.

۶- اضطراب می تواند فرد را به شدت باهوش کند

ذهن های مضطرب و مشوش همواره در حال سیر و سرگردانی هستند. فرد مضطرب جهت یک بیدار شدن راحت و بیرون رفتن از اتاق نیز از قبل برنامه ریزی می کند و فکر می کند این مباحث راحت ممکن است خطرات بالقوه ای را بر سر راه او قرار دهند. به عبارت دیگر در هر لحظه تئوری های توطئه بسیاری در ذهن فرد مضطرب وجود دارد. ولی این نوع تفکر، روشی جادویی جهت مجبور کردن مغز به شکل دادن مسیرهای ارتباطی تازه هست. جهت مثال بر اساس مطالعاتی که بر روی یهودیان اشکنازی صورت گرفته، که میزان اضطراب در میان آن ها بسیار زیاد هست، این گروه قومی معمولاً ضریب های هوشی بالایی دارند.

مطالعات دیگر نیز وجود رابطه بین ضریب هوشی و اضطراب را قبول کرده اند. روی هم رفته می توان ادعا کرد که اختلالات اضطرابی ارتباط مستقیم و باورنکردنی با مهارت های زبانی دارند. همچنین مشخص شده است افرادی که به اضطراب اجتماعی دچارند، همدردی بیشتری نسبت به سایرین دارند که به هوش عاطفی بالا و مهارت های زبانی آن ها دلالت دارد. در مورد مهارت زبانی بالا در این افراد باید گفت هنگامی که که فرد مضطرب می خواهد تمامی احساسات و افکار مضطربانه ی خود را به زبان بیاورد، مغز مضطرب او باید تمامی وحشت و نگرانی ها را به یاد بیاورد که به قدرت یادآوری و حافظه زیاد و مهارت های تفکر انتقادی منجر خواهد شد.

بیماری های روانی که قدرت فوق العاده ای به مغز شما می بخشند

۷- سندروم توره می تواند دقت باورنکردنی را به ورزشکاران ببخشد

سندورم توره (Tourettes) معمولاً در فیلم ها و سریال ها به شیوه ی نادرستی و به عنوان یک واکنش‌ها زشت و ادا کردن حرف های رکیک بدون این که کنترلی روی آن ها وجود داشته باشد به تصویر کشیده می شود. ولی مطالعات نشان داده که در ذهن افراد مبتلا به سندروم توره نبردی شناختی و بی آخر بین وسوسه ها و تلاش جهت کنترل کردن وسوسه های تلخ وجود دارد. این عنوان باعث می شود که فرد هنگامی که به صورت فعال در حال جدا کردن وسوسه های خوشایند از تلخ است از قدرت شناختی بالایی برخوردار باشد و بر روی هر وسوسه خاص هزاران بار زیاد از یک شخص معمولی تمرکز کند.

برخی از افراد مبتلا به این سندروم مانند تیم هاوارد، دروازه بان مشهور، می توانند این وسوسه ها را به شیوه هایی فراانسانی کنترل کنند. این همان چیزی است که باعث می شد دقت دیوید بکهام در زمین و شوت کردن توپ به سمت دروازه به مقدار بسیار زیادی زیاد کردن یابد. این اختلال در میان بسیاری از ورزشکاران مشهور دیده می شود که قدرت و دقت آن ها را به شدت زیاد کردن داده است.

۸- افسردگی شما را خلاق خواهد کرد

بر اساس مطالعات موسسه کارولینسکا، افرادی که در زمینه های کاری که نیاز به خلاقیت بالایی دارد کار می کنند احتمال این که به افسردگی دچار شوند بسیار زیاد هست. نویسندگان مشهور معمولاً خود را در اتاق هایشان حبس می کنند و تنها آشوب همه جانبه ی درونیشان است که آن ها را همراهی کرده و با آن ها هم صحبت می شود، به همین علت این افراد معمولاً به افسردگی دچار می شوند یا هستند. اگر چه نمی توان افسردگی را ستود ولی نمی توان تاثیرات خلاقانه ی آن را نیز انکار کرد. جهت مثال ونسان ون گوگ آنقدر افسرده بود که گوشش را کند و جهت معشوق سابقش فرستاد ولی می توانست تمام افسردگی های و افکار ناخوشایندش را در قالب هنر نقاشی بروز دهد.

همین عنوان نیز در مورد ادوارد مانش و تابلو مشهور «جیغ» صدق می کند. ون گوگ و مانش تنها هنرمندانی نبودند که به افسردگی دچار بودند. چارلز دیکنز، ارنست همینگوی، ویرجینیا وولف، تنسی ویلیامز، سیلویا پلت، و شاید همه ی نویسندگان اطرافمان به نحوی از اختلال افسردگی زحمت می بردند. شاید بتوان ادعا کرد که بدون افسردگی هنری نیز وجود نداشت!

۹- اوتیسم می تواند شخص را به یک شخصیت دانا با ظاهری عقب افتاده تبدیل کند

وقتی که به اوتیسم فکر می کنید شاید نخستین چیزی که به ذهنتان بیاید فیلم «مرد بارانی» (Rain Man) با حضور تام کروز و برادر اوتیسمی اش داستین هافمن باشد. در واقع هوشی که هافمن در فیلم در زمینه ی خواندن کارت های بازی دارد در میان بیماران اوتیسمی چیز غیرطبیعی نیست. معمولاً ۱۰ درصد از افراد دارای اختلال اوتیسم در زمره ی افراد با هوش خارق العاده در زمینه ای خاص قرار می گیرند. در واقع مهارت ریاضی این افراد حتی دانشمندان را نیز متحیر کرده است.

بر اساس مطالعات گسترده ای که در دانشگاه کمبریج صورت گرفته، افرادی که در حوزه ی علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضی فعال هستند نسبت به افراد شاغل در دیگر حوزه ها نشانه های مبتلا شدن به اوتیسم بیشتری داشته اند یا به عبارت بهتر در طیف آزمایشی اوتیسم نمرات بالاتری را بدست آورده اند. اگر چه این افراد را نمی توان اوتیسمی نامید ولی احتمال این که اختلال افسردگی شیدایی را تجربه کرده یا بکنند زیاد از سایر افراد خواهد بود

گردآوری: گروه سلامت سیمرغ
seemorgh.com/health
منبع: rooziato.com

واژه های کلیدی: اختلال شخصیت | اختلال روانی | اختلال هویت | افراد موفق | مبتلا شدن | افسردگی | خاطرات | بیماری | مطالعات | ریاضی