بعد از ازدواج سفید، ازدواج ساندویچی هم رسید

ازدواج ساندویچی هم رسید

دو سه روزی است کلیپی در اینستاگرام، تلگرام، شبکۀ اجتماعی فیس بوک و … دست به دست می شود که حکایت از دغدغه های اجتماعی یک استاد مردم شناسی دانشگاه پایتخت کشور عزیزمان ایران دارد. در آن ویدئو که بخشی از نشستی راجع به ازدواج سفید در کانون اندیشه جوان هست، خط قرمزی (البته نمی دانیم، شاید به زعم ما در دنیای روزنامه نگاری خط قرمز باشند) نمی ماند که ابراهیم فیاض از آن عبور نکرده باشد.

عبارات مهم : روان شناسی – دانشگاه
او چند سال پیش هم راجع به انقلاب جنسی در کشور عزیزمان ایران صحبت هایی داشت که مورد توجه بسیاری از رسانه ها قرار گرفت. ابراهیم فیاض را در دسته بندی های مرسوم، اهل سیاست امروز، اصولگرا می دانند و بعضی معتقدند که با توجه به اعتبار های سیاسی که دارد، می تواند همه آنچه را در دل و ذهنش می گذرد، مطرح کند. ولی هرچه باشد، حرف های این استاد دانشگاه پایتخت کشور عزیزمان ایران شنیدنی است و حالا ما تلاش کردیم خواندنی اش هم بکنیم.

فیاض در این جلسه گفته است:

الان این ازدواج سفید بحرانی است که قشر میانگین دارد ایجاد می کند، بعد از آن ازدواج های ساندویچی هست، یعنی رابطه جنسی ساندویچی. در ازدواج سفید طرفین چندمدت با هم هستند ولی اگر قرار شد رابطه … سر خیابان انجام شود، چه کسی می خواهد آن ها را بگیرد؟ چند نفر را می خواهند بگیرند؟ چند نفر را می خواهند اعدام کنند؟

حالا دیگر خانواده گران شده است است چون سرمایه داری همه این ها را گران می کند، فقط اشراف می توانند در دوره سرمایه داری ازدواج کنند.

هنوز هم شما ببینید که در محور قدرت چه خبر هست، بحث های مردها در محور قدرت چیست و بحث های مردم چیست؟

من دقیقاً یادم هست. شاه، زمانی بدبخت شد که آمد تلویزیون و گفت دقیقاً ۱۰۰ سال از غرب عقب هستیم و باید در ۱۰ سال جبرانش کنیم و شعار دروازه بزرگ تمدن را داد و یکهو، کله شد. آنقدر سرعت مدرنیسم را بالا آورد که خودش هم در آن نابود شد.

موقعی که مبنا این شد که با سرعت تمام جلو برویم، جامعه را جای خانواده می نشانید. موقعی که قرار شد جامعه را جای خانواده بگذارید تا پیشرفت را ایجاد کنید، اقتصاد موتور محرکه جامعه می شود.

جامعه شناسی باید خفه شود، علوم اجتماعی باید خفه شود، که خفه اش هم کردند، جای ما روان شناسی نشاندند با عرفان هم قاطی اش کردند. الآن نتیجه اش چه شد؟ الآن شده است یک محافظه کاری اجتماعی و کسی بحث اجتماعی نمی کند.

کو عدالت؟ سخنرانانی همه در بحث انقلاب مانند شریعتی و بقیه، همه اش بحث عدالت بود و چه شد یکهو تبدیل شد به رستگاری شخص و همه اش در خواب و در بیداری و کی خواب دیده است کاکو؟ مملکت همه اش شد عرفان، هیچ کس روی زمین نبود، همه در آسمان ها رفتند.

با این روان شناسی به اضافه عرفان یک اشرافیتی شکل گرفت. علوم انسانی که مبنایش بر عقلانیت و دین عقلانی بود را گذاشتند کنار، یک حرکتی شروع شد و قشر میانگین حرکتی را شروع کرد. یعنی در نتیجه اقتصادی بازسازی آقایان، قشر میانگین شروع کرد به اعتراض جمعی اش، ولی قشر پایین چه؟ با تجاوز، آتنا، اهورا و مرتب دارد می آید دیگر و می بینید که چه خبر هست، یعنی ناامنی اجتماعی تا کجا آمده است.

اگر محور اقتصاد باشد، بدون جامعه، نتیجه اش این می شود. اگر نتوانیم پارادایم عقلانیت و عدالت را در جامعه با هم قاطی کنیم، جامعه ما حتماً با بحران روبه رو خواهد شد، آثارش هم آشکار شده است است و مقدمه اش این تجاوزهای قشر پایین است.

ما در حال حاضر نظام آموزشی با این تکنولوژی فعلی نداریم که فرزند ها یاد بگیرند چه کار کنند. یعنی نظام آموزشی ما یا سانسور می کند یا می گوید از آن بگذر.

آموزش اصل کار هست. آموزش همگانی می خواهیم و آموزش تخصصی. آموزش همگانی که امروز در صداوسیما وجود ندارد، وزارت ارشادش ندارد، وزارت مخابراتش ندارد… هیچ کدامشان ندارند. آموزش تخصصی اش هم که در دانشگاه است اجازه نمی دهند. بگذارند کار کنیم همه این ها درست می شود. اگر راست می گوییم و می خواهیم از جهل نجات پیدا کنیم، باید مردم را از جهل نجات داد، همه پرسشها با آموزش حل می شود؛ آموزش، فلسفه می خواهد، علوم انسانی می خواهد، که این ها هم خبری ازشان نیست.

بعد از ازدواج سفید، ازدواج ساندویچی هم رسید

گردآوری: گروه خبر سيمرغ
seemorgh.com/news
منبع: isna.ir

واژه های کلیدی: روان شناسی | دانشگاه | خانواده | ازدواج | آموزشی | ایران | آموزش | خبر