آیا او (خدا) برای بنده اش کافی نیست؟ (قران کریم)
خوش آمدید - امروز : جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • A
    خانه » پزشکی و بهداشت » بهداشت و ارتقاء سلامت » زلزله با سلامت روان ما چه می‌کند؟

    زلزله با سلامت روان ما چه می‌کند؟

    به علت وقوع زلزله دیشب در غرب کشور در این مطلب جهت آگاهی از استرس های ناشی از زلزله با دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس گفتگو کرده ایم.

    زلزله با سلامت روان ما چه می‌کند؟

    به علت وقوع زلزله دیشب در غرب کشور در این مطلب جهت آگاهی از استرس های ناشی از زلزله با دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس گفتگو کرده ایم.

    زلزله غرب ایران، کرمانشاه، قصر شیرین و ازگله دیشب ۲۱ آبان ماه ۱۳۹۶، طبق آخرین اخبار رسیده جان بیش از ۳۴۸ نفر از هموطنان مان را گرفت. خدا کند آینده نگری های کارشناسان راجع به زلزله احتمالی پایتخت کشور عزیزمان ایران هیچ وقت درست از آب درنیاید ولی بالاخره عقل سالم حکم می کند که هر لحظه جهت هر اتفاق ای آماده باشیم. حداقل فایده این کار آن است که ذهن مان از لحاظ روانی جهت حوادث غیرمترقبه و اتفاقات بعد از آن آماده می شود. سراغ دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روان شناس، رفته ایم تا از او در این خصوص بپرسیم.

    عبارات مهم : مشکلات روانی – اختلال روانی

    آقای دکتر! آیا این احساس ترسی که خیلی ها راجع به زلزله احتمالی دارند، طبیعی است؟

    ببینید؛ ما غالبا در برابر عواطف مان احساس درماندگی می کنیم. شاید در عین حال که می دانیم در امان هستیم احساس وحشت هم بکنیم و در مواجهه با تهدیدهای جزیی وحشت زده شویم. شاید این را دریافته باشید که هنگام مخالفت های جزیی و بی اهمیت با کسانی که دوست ارزش داریم، شدیدا عصبانی می شویم.

    اندک انتقادی که از سوی یک فرد ناشناس متوجه ما می شود، گاهی باعث تضعیف روحیه ما می شود. ممکن است به علت گیر کردن در راه بندان از کوره در برویم و از اینکه در کارهای روزانه درنگی وجود داشته باشد، ناشکیبا و عصبانی شویم. حالا در نظر بگیرید که خدای نکرده فرد در اثر زلزله دچار دشواری های روانی، اقتصادی و غیره شده است باشد. طبیعی است که بر بهداشت روان اش اثر بگذارد. احساسات ما غالبا حتی از نظر خودمان نیز غیرمنطقی هستند. بنا به عقیده نظریه پردازان انسان گرا، افراد برخوردار از کارکرد آرمانی، مهار زندگی خود را به صورت هوشیار در دست دارند.

    زلزله با سلامت روان ما چه می‌کند؟

    یعنی ما می توانیم احساسات مان را مهار کنیم؟

    خیلی ها معتقدند که رویدادهای خاصی مثل زلزله، توفان، از دست دادن یک عزیز و حتی قبول نشدن در دانشگاه، به طور خودکار باعث ایجاد تصویر العمل هایی عاطفی در ما می شوند، درست مثل آنکه دکمه دستگاهی را فشار داده باشیم. حتی بعضی روان شناس ها این باور را دارند که شاخصه مهم عواطف و هیجان ها آن است که این امور را تحت عنوان انفعال یا جنبش عاطفی تجربه می کنیم، نه کنش ها و اعمال، یعنی به عنوان چیزهایی که بر ما حادث می شوند، نه کارهایی که انجام می دهیم ولی واقعیت این است که می توانیم با استفاده از روش هایی خیلی از این استرس ها را در کنترل خود درآوریم.

    پس شما اعتقاد به مهار تصویر العمل هایی عاطفی هستید؟

    اولا واقعیت این است که به نظر من رویدادهای ناخوشایند، به طور خودکار به پریشانی منجر نمی شوند. مهار کلی تصویر العمل هایی عاطفی ممکن است موجب کم کردن انعطاف پذیری شود و معنای زنده بودن را خدشه دار کند. حتی انسان های منفی نیز گاهی اثرات مثبتی دربردارند. همان طور که درد موجب می شود سریعا از خطراتی مانند بخاری داغ اجتناب کنیم، عواطف تلخ نیز می توانند در مورد مسایل و پرسشها هشدار داده و به ما کمک کنند تا تکالیف مهم را انجام دهیم. احساس اضطراب مبهم به ما یادآوری می کند که آپارتمان خود را ضد زلزله و براساس اصول مهندسی بسازیم.

    خشم جلوی بی عدالتیرا بگیریم. احساس گناه ما را از بدرفتاری با دیگران بازمی دارد و ترس به ما کمک می کند تا خودمان را از بعد لرزه ها محافظت کنیم. حتی زمانی که کم کردن عواطف و هیجان های منفی کاری مورد نیاز و مناسب هست، تمام روش ها بافایده نیستند. به عنوان نمونه شاید موادمخدر و سایر داروها به طور موقتی از پریشانی کم کنند ولی این مواد مسئله مهم را برطرف نکرده و غالبا موجب پرسشها بیشتری می شوند.

    در معرض استرس های این چنینی مثل زلزله بودن چه تاثیرات روان شناختی ای در پی دارد؟

    اگر کسی جهت مدتی نسبتا طولانی در معرض چنین محرک های تنشیزایی قرار بگیرد پاسخ هایی را نشان می دهد که روی هم به نشانگان انطباق عمومی معروف هست. ابتدا هنگامی که فرد ناگهان در معرض زلزله قرار می گیرد، یعنی محرک استرس زای شدیدی که در برابر آن انطباق نیافته، واکنش هشدار نشان می دهد؛ یعنی بدن دستخوش تغییراتی از قبیل افزایش ضربان قلب و آزاد شدن یک سری هورمون هایی می شود که این تغییرات بدن را جهت مقابله یا فرار آماده می کند. اگر فرد قادر به فرار یا مقابله با حالت به وجود آمده نبود، وارد مرحله دوم یعنی مقاومت می شود.

    در این مرحله ذخیره های چربی و پروتئین تبدیل به قند می شوند تا انرژی و نیروی اضافی جهت کنار آمدن فراهم آید. در طی این مرحله به نظر می رسد که فرد با فشار روانی درگیر شده و به کارکرد بهنجار قبلی خود برگشته است ولی هنگامی که تمام منابع فرد مورد استفاده قرار گرفت، حتی قادر به مقاومت جهت استرس های کوچک تر نیز نیست و طوری می شود که فرد به شدت نسبت به گذشته آسیب پذیرتر می شود. مقاومت نمی تواند جهت هر لحظه ادامه یابد. اگر وحشت از زلزله یا حالت های بعد لرزه وجود داشته باشد، بالاخره مرحله فرسودگی به وجود می آید، فرد دچار بیماری هایی می شود و اگر در این حالت بماند شاید حتی وارد مرحله مرگ شود!

    پس چنین استرس هایی می توانند تاثیرات روانی بدی در پی داشته باشند؟

    بله، متاسفانه وجود چنین محرک های تنش زایی در پدیدار شدن تقریبا تمام امراض نقش دارد؛ چون که بدن در برابر میکروب هایی آسیب پذیر می شود که در حالت عادی در برابر آنها مقاوم بوده. حتی این فشارهای روانی می توانند کارایی دستگاه ایمنی را که عموما از ما در برابر بیماری محافظت می کند، کم کردن دهد. در بسیاری از موارد، بیماری نه در اثر میکروب آسیب زا و نه به علت فشار روانی، بلکه در نتیجه ترکیب این دو عامل به وجود می آید.

    فشارخون بالا، حمله قلبی، زخم معده، تنگی نفس و افزایش آمادگی مبتلا شدن به سرطان از جمله مسایل و پرسشها پزشکی هستند که در زلزله های طبس، رودبار و بم به شدت شیوع یافت. همچنین بعد از زلزله های قبلی مشکلاتی از لحاظ واکنش های هیجانی، تفکر، رفتار و روابط بین فردی به وجود آمد. در بررسی که اینجانب بعد از زلزله بم انجام دادم متوجه شدم که حالاتاضطراب، خشم، احساس گناه و افسردگیدر بازماندگان به شدت آزاردهنده بود. علاوه بر این، سردرگمی، دشواری در تمرکز کردن و افکار بازگشتی راجع به زلزله نیز جزو تجربه های مرسوم بازماندگان بود. نشانه های رفتاری هم به صورت رعشه، قدم زدن و وضعیت اندامی خشک و بی دقت نیز به شدت به چشم می خورد. تعارض های شخصی و تحریک پذیری زیاد کردن چشم گیری پیدا کرده بود و شاید ناگفته آشکار باشد که بعضی از مشکلات روانی در بین بازماندگان آشکار شد و یا کسانی که مشکلاتی داشتند، حال ارزش بدتر شد.

    نجات یافتگان اغلب با خاطرات و غم و اندوه خود زندگی می کنند و تعداد زیادی از افراد به کابوس، بازگشت به گذشته و بی قراری دچار می شوند که خود نشانگر اختلال روانی است.

    به علت وقوع زلزله دیشب در غرب کشور در این مطلب جهت آگاهی از استرس های ناشی از زلزله با دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس گفتگو کرده ایم.

    داشتن چه شاخصه هایی و داشتن چه چیزهایی باعث می شود که این حالات روانی کمتر رخ بدهد؟

    یکی از دلایلی که افراد به شدت دچار پرسشها روانی در اثر زلزله می شوند، آن است که حس می کنند هیچ گونه مهاری بر این مناسبت طبیعی ندارند. اگر افراد آموزش هایی دیده باشند که به عنوان نمونه بدانند هنگام زلزله به کجا پناه ببرند و چه اقداماتی انجام دهند، حس خواهند کرد که می توانند تا حدودی بر موقعیت مسلط شوند لذا کمتر آسیب می بینند. از طرف دیگر اگر می شد وقوع زلزله را آینده نگری کرد، حتی اگر کار خاصی هم نمی توانستیم انجام بدهیم، احتمالا کمتر دچار حالات تلخ روانی حاصل از زلزله می شدیم.

    پیش بینی پذیری می تواند به مهار چنین استرس هایی کمک کند و یا صرفا با گفتن اینکه چه زمانی نباید دلواپس آن محرک باشیم، ما را یاری دهد. ژاپنی ها که به طور شدید در معرض زلزله قرار دارند علایم اضطرابی کمتری، از خودشان نشان می دهند! شاید یکی اش به این علت باشد که در واحدهای مسکونی زندگی می کنند که در برابر زمین لرزه ها مقاوم سازی شده است اند و همین طور آموزش های خاص را از کودکی می بینند، یعنی احساس مهار دارند و دوم اینکه تا حدی با بررسی نشانه ها و علایم وقوع بعضی زلزله ها را آینده نگری می کنند. از طرف دیگر، انسان موجودی اجتماعی است و به نظر می رسد حمایت اجتماعی نیز، در برابر آثار استرس زلزله مثل سپر عمل می کند.

    منظورتان از حمایت اجتماعی دقیقا چیست؟

    حداقل در ۵ زمینه می توان حمایت اجتماعی را به کار برد:
    • رابطه عاطفی: گوش دادن به پرسشها مردم، هم دردی کردن، گریه کردن، درک کردن و اطمینان خاطر دادن به آنها
    • کمک ابزاری: حمایت مالی که واکنش‌ها انطباقی را تسهیل می کند. جهت مثال دولت می تواند بعد از زلزله وام های بدون بهره به بازماندگان بدهد تا منزل های خود را بازسازی کنند. شرکت های کمک رسانی می توانند غذا، چادر، پوشاک، دارو و پناهگاه موقت جهت مردم فراهم کنند.
    • اطلاعات: راهنمایی و هدایت مردم به منظور زیاد کردن توانایی آنها جهت مقابله با بحران.
    • ارزیابی: بازخورد دیگران در مورد واکنش‌ها فرد. این نوع حمایت به مردم کمک می کند تا بتوانند رویدادهای زندگی خود را تفسیر یا درک کنند.
    • تعامل اجتماعی: محاوره، تفریح، خرید کردن، بیرون رفتن با دیگران و به طور کلی اجتماعی شدن فایده های خاصی دارد حتی زمانی که جهت پرسشها راه حل نباشد.

    یعنی به نظر شما حمایت های اجتماعی به مردم کمک می کند تا بتوانند با استرسی مثل زلزله، بهتر مقابله کنند؟

    بله، تحقیقات نشان می دهد که حمایت اجتماعی اهمیت به سزایی دارد. برعکس، افرادی که مهارت های اجتماعی ندارند و آنهایی که با دیگران رابطه برقرار نمی کنند، هنگامی که با چنین استر س هایی مواجه می شوند زیاد در معرض خطر مبتلا شدن به بیماری های عفونی نظیر سرماخوردگی قرار می گیرند. حمایت اجتماعی مخصوصا به کودکانی که بازمانده زلزله هستند خیلی کمک می کند. پژوهش های انجام شده است بعد از زلزله های قبلی نشان داد که افرادی که از حمایت اجتماعی برخوردار بودند به احتمال کمتری به فشارخون یا اعتیاد دچار شدند.

    اگر کسی تجربه زلزله را داشته باشد، استرس او کمتر می شود یا بیشتر؟

    واقعیت این است که تجربه های قبلی ما در رابطه با محرک های تنش زا می تواند آن محرک ها را بهتر یا بدتر کند. با محرک های تنش زا مثل زلزله معمولا هنگامی بهتر می توان کنار آمد که با آ ن آشنا باشیم. به عنوان نمونه قبلا هم زلزله ای را دیده ایم ولی توانسته ایم با استفاده از اصول علمی جان و مال خود و اطرافیان را نجات دهیم و به نوعی تجربه پیدا کرده ایم ولی اگر عنصرهای معینی از استرس نظیر زلزله با تجربه های شدیدا ناخوشایندی مثل از دست دادن یک عزیز همراه بوده هست، آن گاه وقوع زلزله می تواند پریشان کننده تر از آن چیزی باشد که در حالت عادی بود.

    یعنی با توجه به تمام مواردی که گفتید، در شرایط یکسان افراد تصویر العمل هایی یکسانی به زلزله نشان می دهند؟

    نه! هیچ کس به زلزله پاسخی که دیگری به آن داده است را نمی دهد. بعضی افراد در برابر عوارض چنین محرک های تنش زا بسیار آسیب پذیرترند. بعضی دیگر بسیار مقاوم هستند و به نظر می رسد که می توانند حداقل تا حدی اثرات زلزله را کم کنند. بعضی از عوامل شخصی که بر آسیب پذیری نسبت به زلزله تاثیر می گذارند عبارت اند از: مهارت ها، عوامل ارثی و تیپ شخصیتی.

    ممکن است در مورد هر یک از این عوامل مختصرا توضیح دهید؟

    در مورد مهارت ها باید به اختصار بگویم که یک عامل موثر جهت مقاومت در برابر اثرات روانی زلزله عبارت است از مجموعه توانایی هایی که فرد در این موقعیت از خود نشان می دهد. به عنوان نمونه اینکه کجا سنگر بگیرد و چگونه از خود محافظت کند.
    در مورد عوامل ارثی به اختصار می توان این را گفت که آدمیان با گرایش های متفاوتی از لحاظ تصویر العمل به فشار روانی به دنیا می آیند. این اعتقاد در بین اکثر روان شناسان وجود دارد که عده ای از انسان ها تصویر العمل هایی فیزیولوژیک شدیدتری از خود نشان می دهند تا سایرین. تصویر العمل دهندگان شدید ممکن است حتی در کنار آمدن با محرک های تنش زای جزیی مسئله داشته باشند.

    زلزله با سلامت روان ما چه می‌کند؟

    آیا ظاهر شخصیتی خاصی هم داریم که زیاد تاثیر منفی بگیرد؟

    بله. افراد ظاهر شخصیتی A که افرادی ناشکیبا، بسیار مسابقه جو و به طور وسواس گونه ای وقت شناس هستند و در اثر ناکامی پرخاشجو می شوند، زیاد تاثیر منفی می گیرند. این افراد خود را به علت زلزله که از اختیارشان خارج هست، سرزنش می کنند! دلایل متعددی جهت این حالت ذکر شده است ولی بد نیست به این هم اشاره کنیم که ممکن است افراد ظاهر A به علت ناتوانی در ایجاد شبکه ای از دوستان و اعضای خانواده که بتوانند حمایت اجتماعی را در هنگام نیاز فراهم آورند، خود را آسیب پذیرتر سازند.

    چه کسانی در برابر چنین فشارهای روانی مقاوم ترند؟

    چنین افرادی که اصطلاحا افراد سرسخت نامیده می شوند، خصوصیات زیر را دارند:
    • آنها با جنبه های منفی خود و زندگی ارزش کمتر مبارزه می کنند. از عزت نفس بالایی برخوردارند و زیاد بر رویدادهای مثبت تاکید می کنند تا رویکردهای منفی.
    • اهمیت پرسشها را نادیده نمی گیرند و در عوض، فعالانه با مسایل مواجه شده است و می کوشند آن را حل کنند.
    • معتقدند که شخصا و از طریق اعمال خود به پاداش می رسند، نه آنکه پاداش هایشان تحت اختیار خودشان نباشد.
    • معتقدند که زندگی ارزش با معناست، یعنی یک نظام ارزشی صریح و روشن دارند.
    • از لحاظ اجتماعی افراد ماهری هستند و از شبکه های نیرومند خانوادگی و دوستانه برخوردارند، به طوری که می توانند در وقت گرفتاری به آنها مراجعه کنند.
    • و بالاخره این که بر زندگی خود کنترل بالایی دارند.


    گردآوری: گروه سلامت سیمرغ
    seemorgh.com/health
    منبع:salamat.ir


    واژه های کلیدی: مشکلات روانی | اختلال روانی | رابطه عاطفی | احساسات | زندگی | زلزله | تصویر | استرس | احساس

    اخبار

    آرشیو

    گالری عکس

    آرشیو

    اس ام اس های تازه

    آرشیو

    آهنگ های پیشواز

    آرشیو
  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • هاردکپی کتاب های دندانپزشکی
  • خرید کتاب مکانیک زبان اصلی
  • افست کتاب لاتین
  • چاپ کتاب لاتین
  • خرید کتاب های زبان اصلی علم شیمی
  • دانلود فایل های زبان اصلی ریاضی فیزیک
  • خرید منابع پزشکی اورجینال
  • خرید کتاب خارجی pdf
  • جعبه هدیه کتاب
  • کتاب اورجینال