آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش می ‏يابد! (قران کریم)
خوش آمدید - امروز : جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • A
    خانه » اخبار » داستان “گل بومادران” از زبان سحر ولدبیگی +عکس

    داستان “گل بومادران” از زبان سحر ولدبیگی +عکس

    سحر ولدبیگی

    سحر ولد بیگی با انتشار عکس بالا در صفحه شخصی اش نوشت :

    مادر دختری، چوپان بود. روزها دختر کوچولویش را به پشتش میبست و به دنبال گوسفندها به دشت وکوه میرفت. یک روز گرگ به گوسفندان حمله میکند و یکی از بره ها را با خود میبرد!
    چوپان، دختر کوچکش را از پشتش باز میکند و روی سنگی میگذارد و با چوبدستی دنبال گرگ میدود. از کوه بالا میرود تا در کوه گم میشود. دیگر مادر چوپان را کسی نمیبیند. دختر کوچک را چوپان های دیگری پیدا میکنند، دخترک بزرگ میشود، در کوه و دشت به دنبال مادر میگردد، تا اثری از او پیدا کند.
    گلهای ریز و زردی را میبیند که از جای پاهای مادر روییده، آنها را
    می چیند و بو میکند.
    گلها بوی مادرش را میدهند، دلش را به بوی مادر خوش میکند… آنها را میچیند و خشک میکند و به بازار میبرد و به عطارها میفروشد.
    عطارها آنها را به بیماران میدهند، بیماران میخورند و خوب میشوند.
    روزی عطاری از او
    می پرسد:
    “دختر جان اسم این گل ها چیست؟” دختر بدون اینکه فکر کند میگوید: “گل بو مادران” (هوشنگ مرادی کرمانی)

    اخبار

    آرشیو

    گالری عکس

    آرشیو

    اس ام اس های تازه

    آرشیو

    آهنگ های پیشواز

    آرشیو
  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود فایل های زبان اصلی بیماری های مغز و اعصاب
  • کتب خلبانی زبان اصلی
  • خرید کتاب خارجی
  • دانلود فایل های زبان اصلی خودرو
  • کتاب های الکترونیک اورجینال
  • چاپ کتاب لاتین
  • خرید منابع پزشکی اورجینال
  • چاپ کتاب آمازون
  • هاردکپی کتاب های سرمایه گذاری
  • جعبه هدیه کتاب