بایگانی برچسب ها: بغل کردن

بهانه ای جور کن برای بوسیدن و بغل کردن !

بهانه ای جور کن برای بوسیدن و بغل کردن !

  بهانه ای جور کن برای بوسیدن و بغل کردن ! خوشبختی گاهی آنقدر دم دستمان است که نمیبینیمش وحسش نمیکنیم : چایی که مادر برایمان میریخت و میخوردیم ، خوشبختی بود ،دستهای بزرگ و زبر بابا را گرفتن ،خوشبختی بود !خنده های کودکیهامان ،شیطنت ها ،آهنگ های نوجووانیمان ، خوشبختی بود !اما ندیدیم و آرام از کنارشان گذشتیم ! چای را به غر غر خوردیم که کمرنگ یا پر رنگ است ، سرد یا داغ است ،زور زدیم تا دستمان را از دست بابا جدا کنیم و آسوده بدوی...

ادامه مطلب