بایگانی برچسب ها: زهرا در دهخدا

زهرا

زهرا

معنی زهرا در لغت نامه دهخدا زهرا. [ زَ ] (اِ) زَهْره و دلیری . (ناظم الاطباء). و رجوع به زَهره شود. زهرا. [ زَ ] (از ع ، ص ) زهراء. (فرهنگ فارسی معین ). از «زهراء» تازی بمعنی درخشان . روشن . درخشنده روی . و در اشعار فارسی این کلمه اغلب صفت زُهْره آمده است ، بمعنی زهره ٔ درخشان و تابنده : گهی چون آینه ٔ چینی نماید ماه دوهفته گهی چون مهره ٔ سیمین نماید زهره ٔ زهرا. فرخی . پر پروانه بسوزد با درخشنده چراغ چون چخیدن با چراغ روشن زهرا ک...

ادامه مطلب