اطلاعیه سایت
حتما عناوین زیر و مطالب انتهای صفحه را ببینید !!!
رکورد بیشترین لایک عکس در اینستاگرام توسط سلبریتی جنجالی شکسته شد + عکس
معما و تست هوش عبور از رودخانه + پاسخ
محمد رضا گلزار و مهناز افشار کنار دیگ نذری اربعین + عکس
حضور علی کریمی در برنامه خندوانه رامبد جوان
جدیدترین عکس ساره بیات / حامد بهداد در سفر به کانادا + تصاویر
تصاویر زننده و داغ چکامه چمن ماه و مانی کسرائیان + GEM
تصاویر جذاب مدلینگ شدن بهنوش بختیاری برای برند پاندورا
عکس های مدلینگ شدن آناهیتا نعمتی
عکس های جدید پوریا پور سرخ و مهراوه شریفی نیا بازیگران سریال کیمیا
جنایت جدید داعش : نصف کردن خبرنگار سوری از وسط + عکس
ماجرای کادر پزشکی بیمارستان خمینی شهر اصفهان و بخیه صورت کودک فقیر + کاریکاتور
قاضی بعد از ورق زدن پرونده گفت: در وهله اول، به نظر نمیآمد همسران باشید، با این حال آیا میخواهید متارکه کنید؟. زن جواب داد: هم ازدواج ما مصلحتی بوده و هم طلاقمان.
قاضی بعد از ورق زدن پرونده گفت: در وهله اول، به نظر نمی آمد همسران باشید، با این حال آیا می خواهید متارکه کنید؟. زن جواب داد: هم ازدواج ما مصلحتی بوده و هم طلاقمان.
زن جوان در دادگاه: شوهرم عاشق شده!
پسر جوانی که در سودای زندگی رؤیایی خارج از کشور با زنی همسن مادرش ازدواج کرده بود درپی آشنایی با دختر جوانی، دل بسته او شد. تازه داماد بعد از پیداکردن عشق واقعی زندگی اش راهی دادگاه خانواده شد، تا به ازدواج قبلی اش آخر دهد.
عبارات مهم : روزنامه ایران – خانواده صبح یک روز سرد پاییزی، هنگامی که پیگیری به پرونده های جاری شعبه ۲۷۶ به آخر رسید، منشی دادگاه به اطلاع قاضی رساند که یک زوج جهت طلاق توافقی پشت در هستند. بدین ترتیب با دستور قاضی غلامرضا احمدی، زنی میانسال با روسری رنگی و مانتوی گلدار وارد شد، سلام کرد و روی صندلی نشست. بلافاصله بعد از او جوانی قد بلند، که شلوار جین قهوه ای و کاپشن سرمه ای به تن داشت وارد محکمه شد و کنار زن نشست. هر دو آرام و راحت به نظر می رسیدند و بر خلاف عمده مراجعان، خشم یا گرفتگی در چهرهایشان دیده نمی شد.
قاضی بعد از ورق زدن پرونده گفت: در وهله اول، به نظر نمی آمد همسران باشید، با این حال آیا می خواهید متارکه کنید؟. زن جواب داد: هم ازدواج ما مصلحتی بوده و هم طلاقمان. بلافاصله مرد جوان ادامه داد: همه چیز خوب است و هیچ مشکلی با هم نداریم. جز یک مسأله… و زن به میان حرف های شوهرش پرید و گفت: جز این که او حالا عاشق شده است و می خواهد با دختری همسن و سال خودش ازدواج کند. این عنوان چندان غیر طبیعی نیست و من هم به او حق می دهم و آرزوی خوشبختی برایشان دارم… و مرد دوباره گفت: البته فقط این نیست. حالا کار و بارم هم بهتر شده است و فکر می کنم در وطن خودم می توانم آینده ام را بسازم.
پس از آن زن و مرد از گذشته ارزش صحبت کردند. ماجرای ازدواج ابراهیم و مهرناز به ۴ سال پیش باز می گشت. در آن روزها مهرناز از شهر تورنتوی کانادا به پایتخت کشور عزیزمان ایران آمده بود تا به دوستان و اقوامش سری بزند. یک شب هم میهمان خانواده ابراهیم بود که حرف زدن راجع به زندگی در کانادا ابراهیم را به مهاجرت علاقه مند کرد. چراکه او سودای اقامت در یک کشور خارجی همانند کانادا را در سر داشت. همان شب مهرناز تأکید کرد که در صورت ازدواج با یک شهروند کانادایی می تواند در مدت کمتری اقامت بگیرد و… همان شب ابراهیم به مهرناز پیشنهاد داد که او را با اماکن تفریحی و گردشی تازه پایتخت کشور عزیزمان ایران آشنا کند و به همین بهانه بعد از یک هفته رفت وآمد آخر به او درخواست ازدواج داد.
ولی مهرناز تأکید کرد که باید ابتدا عنوان را با مادر و خانواده اش در میان بگذارد.این درحالی بود که مادر ابراهیم با این وصلت بشدت مخالفت کرد و گفت: من آرزوهای زیادی دارم و نمی توانم دوستم را در لباس عروسم ببینم. پدرش هم گفت:دلم می خواهد اسم یک دختر جوان در شناسنامه پسرم ثبت شود، نه زن مطلقه ای که جای مادرش باشد.
اما ابراهیم که پایش را در یک کفش کرده بود تا هر طور شده است به کانادا برود، با کمک مهرناز، خانواده اش را متقاعد کرد که عقدشان فقط یک ازدواج مصلحتی خواهد بود که بعد از دریافت اجازه اقامت، با طلاق خاتمه خواهد یافت. بدین ترتیب آنها ناگزیر موافقت کردند و دو هفته بعد مراحل آزمایش و کارهای اداری صورت گرفت و مهرناز با مهریه ۱۳۴۳ سکه طلا و گرفتن حق طلاق بدون قید وشرط به عقد ابراهیم درآمد. او در روز عقد به پدر و مادرشوهرش اعلام کرد که رقم مهریه و اجازه طلاق را جهت اطمینان از ممنوع الخروج نشدن از سوی ابراهیم ثبت می کند و چشمداشتی به مهریه اش ندارد.
چند روز بعد هــــــــم تازه عروس ۵۰ ساله پایتخت کشور عزیزمان ایران را ترک کرد تا آن که سه سال بعد موفق شد مجوز اقامت ابراهیم را بگیرد. ولی هنگامی که این خبررا به شوهرش داد و جواب او را شنید دهانش از تعجب بازماند. آیا که ابراهیم از آنسوی خط تلفن گفت:من دیگه نمی خوام از کشور عزیزمان ایران برم. من یه عشق واقعی پیداکردم ومی خواهم باهاش زندگی کنم. و…
قاضی که بدین ترتیب از داستان ازدواج این زوج با خبر شده است بود، از آنها پرسید: آیا در این مدت همدیگر را ندیدید؟ یا روابط زناشویی نداشتید؟
مهرناز جواب داد: از روزی که با هم عقد کردیم فقط چند روز با هم بودیم. ولی نه من و نه ابراهیم مثل همسران به هم نگاه نمی کردیم. جهت من یک نوعدوستی بود و کمک به پسر دوست قدیمی ام. از تاریخ عقدمان نه ابراهیم به تورنتو آمد و نه من به تهران. تا این که خبردار شدم به دختری علاقه مند شده است و کسب و کارش هم رونق گرفته هست. حالا یک ماه است در پایتخت کشور عزیزمان ایران هستم و در هتل اقامت دارم. جهت همین تصمیم گرفتیم طلاقمان را ثبت کنیم تا ابراهیم بتواند به خواستگاری دختر مورد علاقه اش برود. حالا هم مهریه و همه حقوقم را می بخشم.
قاضی از ابراهیم پرسید: باید به دختری که دوستش داری، عنوان ازدواج مصلحتی ات را گفته باشی. درست است؟ و مرد جوان با تکان دادن سر، این عنوان را تأیید کرد. قاضی سپس رو به زن گفت: راستی شما در این سال ها هرگز ازدواج نکردید؟
مهرناز جواب داد: چرا. ولی همسر اولم معتاد بود و به مشکل توانستم از او طلاق بگیرم. بعد از آن به کمک برادرم، فرزند شش ماهه ام را برداشتم و راهی غربت شدم. در همه این سال ها روی تربیت دخترم حساس بودم و حتی او را به مهدکودک هم نسپردم. باور کنید فرزندم را پشتم می بستم و در فــــــــــروشگاه کار می کردم. کم کم تحصیلاتم را ادامه دادم و حالا وضع مالی ام خیلی خوب هست. هیچ نیازی هم به ازدواج نداشتم و ندارم و ترجیح می دهم فقط به آینده فرزندم فکر کنم.
قاضی بعد از شنیدن این حرف ها، فرم مربوط به طلاق توافقی را برداشت و مطالب مربوط به حقوق طرفین همچون مهریه، اجرت المثل، نفقه، جهیزیه و… را نوشت و از هر دو طرف خواست زیر آن را امضا کنند. هنگامی که که مهرناز و ابراهیم می درخواست کردند دادگاه را ترک کنند، قاضی رو به زن کرد و گفت:راستی جواز اقامت این جوان چه شد؟ حالا باطل می شود؟ و مهرناز جواب داد:مشکلی نیست. هر وقت بخواهد می تواند بیاید. امیدوارم با همسرش بیایند و مدتی هم میهمان ما باشند. و ابراهیم هم لبخندی زد و گفت: ممنونم. تا همین جا هم بی جهت شما را به زحمت انداختم. و..
گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: روزنامه ایران
هم ازدواج ما مصلحتی بوده و هم طلاقمان!!
واژه های کلیدی: روزنامه ایران | خانواده | کانادا | دادگاه | ازدواج | زندگی | ایران | پرونده
-
محسن افشانی بازیگر سینما تلویزیون به خاطر حمل سلاح در پیج اینستاگرام خودش ب
-
ماجرای تیراندازی در فرودگاه مهرآباد/ آیا داعش در این حمله دست داشته است؟
-
بررسی گروگانگیری در بیمارستان به علت عدم پرداخت هزینه
-
علت فراموش کردن ۲۵ مسافر هواپیما توسط خلبان+پیام عذرخواهی
-
وضعیت خسارت و تعطیلی مدارس بر اثر سیل در آذربایجان شرقی+عکس
اخبار
آرشیو-
چذابه امروز وضعیت مرزهای عراق آخرین وضعیت مرزهای خوزستان شلمچه مهران
آخرین وضعیت مرزهای عراق شلمچه باز و چذابه موقتا بسته شد / تلاش برای رفع مشکل ادامه دارد استاندار خوزستان: پایانه مرزی شلمچه برای تردد زائران اربعین حسینی باز است همچنین مرز چذابه به صورت موقت از سوی کشور عراق بست...
-
ندیم امیری ؛ بازیکن افغانتبار تیم ملی فوتبال آلمان کیست و چطور به این تیم دعوت شد؟
-
سود نجومی که بانک ها از وام مردم به جیب میزنند!
-
خانواده میترا استاد نجفی را بخشیدند!
-
والیبال بازی کردن گلزار و علی کریمی در باشگاه
گالری عکس
آرشیو-
کافه اینستا با فریبا نادری زن ستاره مشهور ایرانی
اینستاگرام فریبا نادری | بازیگر معروف | فریبا نادری | اینستاگرام | بازیگر | تصویر | آخرین | اینستا کافه اینستا با فریبا نادری دراین قسمت از کافه اینستا مروری داریم بـه آخرین فعالیت هـای زن فری...
-
مدگردی با سحر قریشی | جالب ترین استایل های سحر قریشی
-
متن های تبریک تولد+ عکس نوشته خاص تولدت مبارک عشقم
-
عکس نوشته و جملات سنگین و معنا دار | سخنان بزرگان
-
سوپر استارها در کنسرت مهران مدیری | خواندن ترانه سوغاتی مرحوم هایده