هر انسانی مرتکب اشتباه می شود ؛اما فقط انسان های احمق اشتباه خود را تکرار می کنند.(سیسرون)
خوش آمدید - امروز : یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • A
    خانه » تفریح و سرگرمی » تصویرهای همسرش + بیوگرافی مسعود رایگان

    تصویرهای همسرش + بیوگرافی مسعود رایگان

     مسعود رایگان (زاده: ۱ بهمن ۱۳۳۳ – خرم‌آباد) هنرپیشه سینما و همسر رؤیا تیموریان است.  مسعود رایگان دارای مدرک کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای دراماتیک است

    تصویرهای همسرش + بیوگرافی مسعود رایگان

    بیوگرافی مسعود رایگان + تصویرهای همسرش

    عبارات مهم : برنامه تلویزیونی – بازیگران معروف

    مسعود رایگان (زاده: ۱ بهمن ۱۳۳۳ – خرم آباد) میباشد

    نام و نام خانوادگی
    مسعود رایگان
    زمینه فعالیت سینما و تلویزیون
    تولد ۱۳۳۳ – خرم آباد
    محل زندگی تهران
    ملیت ایرانی
    همسر(ها) رویا تیموریان

    تصویرهای همسرش + بیوگرافی مسعود رایگان

    مسعود رایگان (زاده: ۱ بهمن ۱۳۳۳ – خرم آباد) هنرپیشه سینما و همسر رؤیا تیموریان هست. مسعود رایگان دارای مدرک کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای دراماتیک است

    مسعود رایگان (زاده: ۱ بهمن ۱۳۳۳ – خرم آباد) هنرپیشه سینما و همسر رؤیا تیموریان هست. مسعود رایگان دارای مدرک کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای دراماتیک هست. مسعود رایگان چند سالی را در اروپا و کشور سوئد به بازیگری پرداخت، ولی در سال ۱۳۸۰ به کشور عزیزمان ایران بازگشت. نام مسعود رایگان با فیلم خاموشی دریا بر سر زبان ها افتاد، ولی خیلی دور، خیلی نزدیک او را به شهرت رساند، به طوری که جایزه مراسم خوش حالی منزل سینما را جهت بازی در این فیلم ازآن خود کرد. وی همچنین کاندیدای دریافت گروه تحریریه سایت بلورین عالی ترین بازیگر نقش اول مرد در بیست و سومین دوره جشنواره فیلم فجر، جهت بازی در این فیلم شده است هست. در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت جایزه عالی ترین بازیگر نقش مکمل مرد جهت فیلم برلین منفی ۷ گردید.

    زندگی نامه مسعود رایگان
    رایگان هنرپیشگی را از کودکی و با پرده خوانی در کارهای پدرش شروع کرده هست، بعدها در سال های ۱۳۵۱ و ۱۳۵۲ در فیلمی از مرتضی جزایری بازی کرد. در سال های ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ با چند برنامه تلویزیونی همکاری کرد و سپس به سوئد رفت. وی علاوه بر تحصیل در مدرسه فیلم سوئد با مراکز اینترنشنال کالچر، فرهنگ ملل و تئاتر شهر، تئاتر ملی، تئاتر اوروبرد، تئاتر القبر همکاری کرد و برنامه ای تحت عنوان دست های روشن جهت شبکه ۲ تلویزیون سوئد کارگردانی کرد، همچنین در فیلمی از سوزان اوستن کارگردان برادران آمادتوس، تحت عنوان زندگی خطرناک بازی کرد و همچنین در چهار مجموعه تلویزیونی در سوئد نقش آفرینی کرد. رایگان سال ۱۳۸۰ به دعوت وحید موسائیان به کشور عزیزمان ایران آمد و در فیلم خاموشی دریا بازی کرد. او بار دیگر به دعوت رضا میرکریمی به کشور عزیزمان ایران آمد و در نقش اول فیلم خیلی دور، خیلی نزدیک، ساخته رضا میرکریمی بازی کرد.

    مسعود رایگان دارای مدرک کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای دراماتیک است

     مسعود رایگان (زاده: ۱ بهمن ۱۳۳۳ – خرم‌آباد) هنرپیشه سینما و همسر رؤیا تیموریان است.  مسعود رایگان دارای مدرک کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای دراماتیک است

    گفتگو با مسعود رایگان
    آقای رایگان! پدر شما مداح اهل بیت بودند و نوحه هایی با گویش لری از او به یادگار مانده، چطور فرزند یک مداح، شد بازیگر سینمای ایران؟!

    (با خنده) شما این را از کجا می دانید؟ من هنوز هم در حقیقت از ارادتمندان پدر هستم.

    پدرتان چطور آدمی بود؟
    مسعود رایگان: پدرم یک آدم غریبی بود جهت خودش، یعنی هم نوحه خوان بود، هم کارگردان تئاتر، هم بازیگر، هم طراح صحنه، هم طراح گریم و هم حتی نویسنده بود، تمام عشقش به خاندان اهل بیت(ع) بود، یعنی تمام متن، شعر، موسیقی و ملودی که روی نوحه ها می گذاشت جهت خودش بود و شعرهایی که به گویش لری- کرمانشاهی می سرود و به همین خاطر هم طرفداران زیادی داشت، خیلی ها عاشق همین بودند، در لرستان به پدرم کرمانشاهی خرم آبادی می گفتند.

    آقای رایگان، شما سال های ۶۰ تا۸۰ خارج از کشور بودید تا این که سال۷۹ به دعوت آقای وحید موسائیان و رضا میرکریمی به کشور عزیزمان ایران آمدید و فیلم خوبی هم بازی کردید. یعنی بعد از یک دوره غیبت طولانی، با یک فیلم خوب شروع کردید و خیلی سریع تبدیل به یکی از بازیگران شاخص سینمای کشور عزیزمان ایران شدید. چطور این اتفاق افتاد؟
    بله، من سال ۷۹ به کشور عزیزمان ایران آمدم و تا آخر فیلمبرداری کار اینجا بودم و مجددا به خاطر قرارداد تئاتری که داشتم به سوئد برگشتم و دو سال بعد به دعوت آقای میرکریمی جهت بازی در فیلم «خیلی دور خیلی نزدیک» به کشور عزیزمان ایران بازگشتم.

    تعریف و توصیف مسعود رایگان از سوئد چیست، با در نظرگرفتن این که تعداد دیگری از بازیگران ایرانی هم در سوئد اقامت دارند.
    مسعود رایگان: سوئد سرزمینی است که «خواستن، توانستن است»، علی رغم خیلی از کشورهای اروپایی و غربی، راه جهت تحصیلات در هر سن و سالی و با هر شرایطی، هر لحظه باز هست. سوئد جایی است که آموختن، هیچ وقت تعطیل نمی شود. هنر در سوئد جایگاه خاصی دارد و در فرهنگ آنها ریشه کرده است.

    در فاصله بین این ۲۰ سال که شما نبودید، چه تغییری در سینمای کشور عزیزمان ایران احساس کردید؟
    مسعود رایگان: اصولا آشنایی من با سینمای کشور عزیزمان ایران برمی گردد به آقای کیارستمی و فیلم هایش و همین طور سینمای استادانی مثل مهرجویی و کیمیایی. واقعیت این است که هر قدر نگاه می کنم، می بینم شاکله سینمای فاخر ما به همین ها برمی گردد. به عبارت دیگر، ما هنوز در سینما هرچه داریم از موج نویی است که سال ها قبل در سینمای کشور عزیزمان ایران شروع شد.

    فیلم ترین فیلم سینمای کشور عزیزمان ایران از نظر مسعود رایگان؟
    زیباترین فیلم ایرانی که می توانم نام ببرم فیلم «گزارش» آقای عباس کیارستمی است و افسوس می خورم آیا این ماجرا ادامه پیدا نکرد و نمی کند.

    از طرف کجا ادامه پیدا نکرد؟ منظورتان دقیقا چیست؟
    مسعود رایگان: تأسف من از اینجا ناشی می شود آیا مقوله ای که اسمش را گذاشته ایم «سینمای ملی»، پایه آن از فیلم گزارش آقای کیارستمی نیست و در واقع ما آن را مبنا قرار نمی دهیم تا به جلو حرکت کنیم. ما یک فاصله سی و اندی ساله از آن موج نو داریم تا بعد که شاهد فیلم جدایی نادر از سیمین هستیم.

    مسعود رایگان چند سالی را در اروپا و کشور سوئد به بازیگری پرداخت

    شما که قائل به سینمای ملی هستید، کدام فیلم را مصداق یک فیلم ایرانی تمام عیار می دانید؟
    مسعود رایگان: به معنای واقعی من حقیقتا فیلم خشت و آینه را فوق العاده می دانم، شاید یکی از دلایلی که سازنده اش، آقای گلستان هر لحظه خودش را بالا می داند و بحق هم هست، ساخت همین فیلم باشد، خشت و آینه هنوز مدرن هست، هنوز می شود به آن رجوع کرد و یاد گرفت، چه از زاویه دوربین چه از زاویه فکری که پشت فیلم واقع شده است است و چه از نظر حضور کارگردان که دانای کل است و چه از نظر بازیگری. فیلم خشت و آینه یک سکانس فوق العاده دارد که مرحوم جلال مقدم و پرویز فنی زاده – که یادشان به خیر باد- یک بازی تاریخی در سینمای کشور عزیزمان ایران را ارائه می دهند، در این سکانس ابزار و اشیا به معنی واقعی در قاب دوربین معنا پیدا می کند و هیچ توقفی صورت نمی گیرد. آقای مقدم، خیارش را پوست می کند و راجع به این که آیا یک فرزند را سر راه می گذارند فلسفه بافی می کند.

    به شما لقب بازیگر بدون اغراق می دهند چطور این شخصیت را در سینمای کشور عزیزمان ایران پیدا کردید؟
    مسعود رایگان: اصلا آیا اغراق؟ همه هنر بازیگری به بی اغراق بودن و باورپذیر بودن آن هست، این مسأله برمی گردد به آموزه های من از دنیای بازیگری، حالا من نمی دانم تا چه اندازه در آن موفق هستم، ولی بااهمیت ترین دلیلش به نظرم یکی مسأله تجربی دیداری- شنیداری و بعد مطالعات است که چقدر دیدیم، شنیدیم و خواندیم، دیدن یک فیلم یک تجربه دیداری و شنیداری است و فراموش نکنیم که در وهله اول یک سرگرمی هست، آیا خیلی دور خیلی نزدیک به دل می نشیند؟ به خاطر میل به آن به قصه و قصه پردازی است من به شخصه ادبیات ضد قصه را دوست ندارم، زمانی که ما به مـــعماری که درون شرق و غرب وجود دارد، نگاه می کنیم، تفاوت نگاه ها در ادبیات را هم متوجه می شویم، شما ببینید در شرق، منزل های شرقی یا منزل های ایرانی، درها به درون باز می شود و یک رازگونگی دارد که باید کشف کنیم، ولی در غرب برعکس این قضیه هست، می توان این طور گفت که شرقی ها درونگرا رمزآلود و غربی ها برونگرا هستند.

    خوب شما خودتان را زیاد شرقی می دانید یا غربی؟
    (می خندد) یعنی چه؟

    با توجه به همین توصیفاتی که گفتید پرسیدم.
    مسعود رایگان: خیلی تفاوت می کند، بنده هر چقدر هم که در خارج از کشور زندگی کرده باشم که یک چیزی حدود ۲۲ سال هم بوده به هر حال علقه های عاطفی من، ریشه های من در اینجاست و اصلا نمی شود توضیح داد.

    اما شخصیت هنری شما به آن سمت گرایش پیدا کرده.
    مسعود رایگان: آموزه های من آموزه هایی است که در غرب یاد گرفتم، شاید اگراین شرایط نبود من با خیلی از مبانی سینمای بازیگری و تئاتر که الان آشنا هستم به اینها نمی رسیدم و آشنا نمی شدم.

    شما مدت ها سوئد بودید و قبل از بازگشت به کشور عزیزمان ایران آنجا بازیگر بودید، تفاوت بازیگر ایرانی با بازیگری در جامعه ای مثل سوئد چگونه است؟
    مسعود رایگان: آنجا مسئولیت ها کاملا از هم تفکیک شده است هست، مسئولیت ها هم مشخص هست، در غرب این نگاه که کارگردان که « همه کاره » هست، سال هاست از بین رفته هست. در غرب تعبیری که از بازیگری وجود دارد به این معناست که بازیگر خالق صحنه است وکارگردان فقط کمک و هدایت می کند، بدون این که بازیگر متوجه شود، البته من بعد از بازگشتم به ایران، خوشبختانه و از خوش اقبالی با اکثر کارگردان هایی که افتخار همکاری داشتم دقیقا چیزی بوده که از آن متد الگو گرفته بودند.

    آقای رایگان! شما و همسرتان، زن رویا تیموریان یک زوج هنری هستید و زندگی شخصی بازیگران و صورت های معروف هم یکی از مباحث جالب جهت مردم هست. شما به عنوان بازیگری صاحب سبک، چگونه این فضا را مدیریت می کنید؛ به این معنا که هم با هواداران و ابراز احساسات مردم روبه رو هستید و ارتباط دارید و هم این که حریم شخصی خود را حفظ می کنید. جمع این دو چطور است؟ آیا به زندگی خصوصیتان آسیبی وارد نمی شود؟
    مسعود رایگان: داستان زندگی شخصی ما یک طرف واقع شده است است و زندگی کاری یک چیز دیگر هست، مردم مهربان هستند و ما را شرمنده دوستی خودشان می کنند.

    مسعود رایگان در سال ۱۳۸۰ به کشور عزیزمان ایران بازگشت

    شاید هم مهربانی های بیش از حد؟
    مسعود رایگان: فرض کنید ما جهت خرید به نانوایی و تره بار می رویم و پیش می آید که پرسش جالبی از ما می پرسند؛ به عنوان نمونه شما مگر نان هم می خرید؟ می گویم خب ما هم مثل شما هستیم چه فرقی می کند؟ ما نان، سبزی، سیب زمینی، پیاز هم می خریم احتمالا عصبی و ناراحت هم می شویم و سوار اتوبوس و تاکسی هم می شویم، قصه بر سر این است که ارتباط ما یک ارتباط نزدیک و دوجانبه با مردم است.ما طبعا بدون حضور مردم هیچ کاره هستیم. هنگامی که مخاطبی نباشد کارهای ما را تماشا کند، کار ما چه فایده ای دارد؟ در دهه ۸۰ میلادی که موجی از فیلم های ویدئویی خشونت بار سرازیر شد مخاطب تئاتر کم شد، بزرگان تئاتر سوئد گفتند ما کرکره های تئاتر را پایین می کشیم و هر وقت که مخاطب خواست دوباره روی سن می رویم. حقیقت این است که اینها مورد نیاز و ملزوم یکدیگر ند.

    بدترین موقعیتی که در آن با ابراز احساسات مردمی مواجه می شوید، چه زمانی است؟
    مسعود رایگان: در جریان فیلمبرداری، بعضی مردم از روی علاقه می آیند یا تصویر می اندازند یا سوالاتی دارند که چطور وارد عرصه سینما شوند و… حالا اینها همه در شرایطی است که دوربین جلوی من است و من باید به یک سوی دیگر فکر کنم و خودم را جهت نقشم آماده کنم. خب این قبیل پرسشها معادلات فیلمبرداری را بر هم می زند وگرنه در حالت آزاد مشکلی پیش نمی آید.

    مردم زیاد کدام نقش شما را به یاد می آورند؟
    مسعود رایگان: خیلی از نقش ها، به عنوان نمونه در خیلی دور خیلی نزدیک، سقوط یک فرشته، مدار صفر درجه یا فیلم خون بازی.

    بیشتر با کدام نقش شما را می شناسند؟
    مسعود رایگان: برد تلویزیونی خیلی زیاد هست، ولی اکران سینما محدود هست، به همین علت زیاد مرا با کارهای تلویزیونی ام می شناسند.

    از این ابراز دوستی های عجیب مردمی، چیزی خاطرتان است؟
    مسعود رایگان: امیدوارم چیزی را که می خواهم بگویم، آن دوست و همشهری عزیز هم بخواند، چون این یک قدردانی خاص از اوست؛ شهروند عادی که آبمیوه فروشی داشت. یک روز می خواستم سر یک پروژه بروم، ماشینم پنچر شد خلاصه ماشین را از زیر گذر بالا آوردیم. من یک گوشه ایستاده بودم و فکر می کردم، یکدفعه این آقا مچم را گرفت گفت شما بیا! مرا برد داخل آبمیوه فروشی و با یک معجون عجیب غریب پذیرایی کرد، پرسش کرد کجا داشتی می رفتی؟ گفتم داشتم می رفتم سرصحنه فیلمبرداری، باز پرسید چند نفر سر صحنه هستید؟ گفتم حدود ۳۰ تا ۴۰ نفر، به شاگردش گفت دو تا ۲۰ لیتری بزن ممد! یادش بخیر اسمش خاطرم نیست ولی روز خاطره انگیزی بود و به همه اعضای پروژه آبمیوه و معجون داد. مردم کشور عزیزمان ایران شدیدا عاطفی هستند، به بازیگران احترام می گذارند و حاضرند با یک هدیه ای دوستی خود را نشان دهند و این قابل قدردانی است.

    در کشورهای غربی این حالت چطور است؟ مردم چطور با بازیگران معروف برخورد می کنند؟
    مسعود رایگان: برای مثال یک بار من و همسرم در خیابان های استکهلم قدم می زدیم، یک آقایی که بازیگر مطرح در هالیوود هست، داشت رد می شد. اتفاقا برف شدیدی هم می آمد و یک فضای عجیب و غریبی بود. من به خانمم گفتم این فلانی است و او از من پرسش کرد که بعد آیا مردم سراغش نمی روند؟ به همسرم گفتم او حتی اگر در یک کافه ای هم نشسته باشد کاری به او ندارند و مزاحمتی ایجاد نمی شود، نهایت برخورد در خیابان با یک بازیگر یک لبخند و کلاه از سر برداشتن هست. چارچوب های ما با آنها تفاوت می کند، ما علاقه مندیم که در جمع زندگی کنیم، ولی آنها دوست دارند در خود و انتزاع باشند.

    تصویرهای همسرش + بیوگرافی مسعود رایگان

    نام مسعود رایگان با فیلم خاموشی دریا بر سر زبان ها افتاد

    فیلم شناسی مسعود رایگان

     مسعود رایگان (زاده: ۱ بهمن ۱۳۳۳ – خرم‌آباد) هنرپیشه سینما و همسر رؤیا تیموریان است.  مسعود رایگان دارای مدرک کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای دراماتیک است

    سینمایی

    نام فیلم سال
    من ناصر حجازی هستم… (۱۳۹۴)
    مزار شریف (۱۳۹۳)
    برلین منفی ۷ (۱۳۹۲)
    برگ ریزان (۱۳۹۲)
    بوسیدن روی ماه (۱۳۹۰)
    جرم ۱۳۸۹
    گل صورت (۱۳۸۹)
    پرسه در مه (۱۳۸۸)
    زیر آب (۱۳۸۸)
    دوزخ، برزخ، بهشت (۱۳۸۷)
    زادبوم x زادبوم (۱۳۸۷)
    مخمصه (۱۳۸۶)
    پاپیتال (۱۳۸۵)
    خون بازی (۱۳۸۵)
    دست های خالی (۱۳۸۵)
    سنتوری (۱۳۸۵)
    گوشواره (۱۳۸۵)
    خیلی دور، خیلی نزدیک (۱۳۸۳)
    کافه ستاره (۱۳۸۳)
    خاموشی دریا (۱۳۸۰)

    تلویزیونی

    نام سربال سال
    پیدایش صهیونیسم ۱۳۶۳
    مدار صفر درجه ۱۳۸۶
    شمس العماره ۱۳۸۸
    خسته دلان ۱۳۸۸
    جستجوگران ۱۳۸۸
    در مسیر زاینده رود ۱۳۸۹
    سقوط یک فرشته ۱۳۹۰
    داوران ۱۳۹۲
    معمای شاه ۱۳۹۴

    تصویرهای همسرش + بیوگرافی مسعود رایگان

    تصویرهای مسعود رایگان

    مسعود رایگان و همسرش

    عکس های مسعود رایگان و همیرش رویا تیموری

    گردآوری:بخش بازیگران بیتوته

    واژه های کلیدی: برنامه تلویزیونی | بازیگران معروف | رویا تیموریان | دنیای بازیگری | زندگی نامه | کارگردانی | سینمایی | بازیگری | کارگردان | بازیگران | سینمای

    تصویرهای همسرش + بیوگرافی مسعود رایگان

    تصویرهای همسرش + بیوگرافی مسعود رایگان

    اخبار

    آرشیو

    گالری عکس

    آرشیو

    اس ام اس های تازه

    آرشیو

    آهنگ های پیشواز

    آرشیو
  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود فایل های زبان اصلی خودرو
  • هاردکپی کتاب های سخت افزار
  • چاپ کتاب اورجینال
  • منابع اورجینال رباتیک
  • خرید کتاب های زبان اصلی علم شیمی
  • کتاب های پزشکی مولکولی اورجینال
  • خرید کتاب خارجی
  • خرید منابع پزشکی اورجینال
  • دانلود فایل های زبان اصلی ریاضی فیزیک
  • افست کتاب لاتین