اطلاعیه سایت
حتما عناوین زیر و مطالب انتهای صفحه را ببینید !!!
رکورد بیشترین لایک عکس در اینستاگرام توسط سلبریتی جنجالی شکسته شد + عکس
معما و تست هوش عبور از رودخانه + پاسخ
محمد رضا گلزار و مهناز افشار کنار دیگ نذری اربعین + عکس
حضور علی کریمی در برنامه خندوانه رامبد جوان
جدیدترین عکس ساره بیات / حامد بهداد در سفر به کانادا + تصاویر
تصاویر زننده و داغ چکامه چمن ماه و مانی کسرائیان + GEM
تصاویر جذاب مدلینگ شدن بهنوش بختیاری برای برند پاندورا
عکس های مدلینگ شدن آناهیتا نعمتی
عکس های جدید پوریا پور سرخ و مهراوه شریفی نیا بازیگران سریال کیمیا
جنایت جدید داعش : نصف کردن خبرنگار سوری از وسط + عکس
ماجرای کادر پزشکی بیمارستان خمینی شهر اصفهان و بخیه صورت کودک فقیر + کاریکاتور
در حادثه تصادف پورشه زرد پریوش اکبرزاده و محمدحسین ربانی جان خود را از دست دادند و تحلیل های مختلف مثبت و منفی در این خصوص شکل گرفت که بالاخره خانواده مرحوم محمدحسین ربانی نسبت به این تحلیل ها واکنش نشان دادند…
محمدمهدی ربانی، پدر مرحوم محمد حسین ربانی که پسر آیت الله ربانی است بعد از گذشت بیش از یک هفته از حادثه ای که برای پسر کوچکش اتفاق افتاده دیگر وارد عمل شد تا حرف و حدیث های پیش آمده را تا جایی که می تواند از بین ببرد.
به خانه مرحوم محمدحسین رفتیم تا از نزدیک با آنها گفتگو کنیم. خانه شان در یکی از محله های درکه است. خانه ای آپارتمانی با متراژ ۱۱۵ متر. آقای ربانی گلایه می کند از حرف هایی که درباره خانه ۱۸ میلیاردی اش می زنند. می گفت :
من نمی خواهم بگویم وضع مالی بد و اسفباری دارم اما این خوانه را خواستم متری ۶ میلیون تومان بفروشم نخریدند. خودم هنوز ماشین ندارم. پسر بزرگم هم پرشیا دارد. آنوقت چطور حمدحسین که یک دوچرخه هم نداشت حالا به او می گویند پسر پورشه سوار! یک رسانه در این روزها به سراغ ما نیامد تا اطلاعات صحیح بگیرد. این دور از انصاف است…
خواهرش با بغض ترکیده اش می گفت :
من با این وضعیت که باردار هستم و شرایط مساعدی ندارم حتی نمی توانم درست مانند یک خواهر داغدیده برای برادر کوچکم عزاداری کنم. اینترنت گوشی ام را قطع کرده ام تا هیچ چیز درباره این موضوع به دستم نرسد. واقعا انصاف نیست مردم اینطور تهاجمی برخورد می کنند…
خانوده مرحوم محمدحسین بابت اینکه مجبور هستند در دفاع از پسر از دست رفته شان، خانه و زندگی و حتی اتاق شخصی پسرشان را نشان دهند اصلا راضی نیستد اما این کار را برخلاف میل باطنی شان انجام دادند تا حداقل کمی از بار فشارهایی که تحمل کرده اند کم کنند.
محمدمهدی ربانی، پدر محمدحسین ربانی درباره حواشی که بعد از تصادف پسرش به وجود آمده است پس از گلایه های فراوان می گوید :
حرف و حدیث ها پشت سر من و خانواده ام خیلی زیاد شده است. آنقدر زیاد شده که دیگر مجبور شدم واکنش نشان بدهم. پدرم آیت الله ربانی، روحانی بود آن هم ۳۵ سال پیش و به همین دلیل که از یک خانواده مذهبی هستیم، هجمه تهمت ها روی ما بیشتر سنگینی می کند و نمی توانم نسبت به آنها ساکت بمانم. می گویند من خانه ای ۱۸ میلیاردی دارم. می گویند پسر ۲۰ ساله ای که ماشین ۵۰۰ میلیونی سوار است ببین پدرش که پسر فلان روحانی است چه ماشینی سوار می شود. پسر من موتور که هیچ، دوچرخه هم نداشت.
هیچ رسانه ای تا به حال پیش ما نیامده بود
او می گوید: «این حادثه آنقدر وسعت پیدا کرده و افراد مختلف با غرض های مختلف به این مسئله دامن زده اند که دیگر نمی شود ساکت ماند. از یک طرف به خاطر نام یک فوتبالیست و از طرف دیگر به خاطر اختلاس های این چند سال و ثروت های بادآورده ای که یک عده به دست آورده اند موجب شد ماجرای پورشه سوار شدن یک پسر ۲۰ ساله با سرعت بیشتری به شکل منفی بپیچد. البته مردم هم حق دارند. اگر ما هم با این قضیه مواجه می شدیم عکس العمل نشان می دادیم. حتی اگر از مال حلال و درست هم این ماشین در اختیار یک پسر ۲۰ ساله بود باز یک عامل منفی و حساسیت برانگیز در جامعه است.
نکته مهمتر این است که این پسر ۲۰ ساله پدربزرگش روحانی مطرح ۳۵ سال پیش بوده. اینها و مسائل فرعی جمع شد و از آن یک موضوع بزرگ ساخته که به خارج از ایران هم رسیده است. متاسفانه وظیفه رسانه ها که انتشار اخبار صحیح است از همان دقایق اول اخبار و اطلاعاتت نادرست در اختیار مردم قرار داده اند تا چنین سوءاستفاده هایی صورت بگیرد اما تا امروز هیچ رسانه ای پیش ما نیامده تا اطلاعاتی در این مورد به دست بیاورد. اولین نفر شما هستید. این موضوع جای تاسف دارد.
خانه ۱۱۵ متری در درکه دارم نه خانه ۱۸ میلیاردی
پدر محمدحسین از خانه ای که در آن زندگی می کند می گوید که یک خانه آپارتمانی در درکه است و آنقدرها هم قیمتی نیست: «من یک خانه آپارتمانی ۱۱۵ متری دوخوابه در درکه دارم که فکر نکنم آنقدرها هم ارزش بالایی داشته باشد. یک بار می خواستم به خاطر یکسری مسائل اینجا را بفروشم، متری ۶ میلیون تومان برای فروش گذاشتیم اما هیچ کس از ما نخرید.
از طرف دیگر فعالیت کاری من آنقدر درآمدزا نیست. حتی کار دولتی هم نداشتم و تا چهار سال پیش در یک شرکت ساختمانی کار می کردم. تا سال ۸۸ سهامدار آنجا بودم. آن شرکت به خاطر مسائلی دچار مشکلاتی شد که بعد از سه سال دوندگی دوباره سرپا شد اما من دیگر در آنجا چیزی نداشتم تا بخواهم کارم را ادامه بدهم. بعد از آن هم در یک شرکت دانش بنیان مشغول به فعالیت شدم. چندین ماه هم کار تحقیقاتی کردیم اما به خاطر اینکه حمایتی صورت نگرفت، آن کار هم تعطیل شد اما الان با ۶۰ سال سن، بیکار هستم.»
واقعا هنوز نمی دانم اصل ماجرای آن شب چه بوده
او تمام حرف هایی که بعد از آن حادثه زده شده از زبان دیگران مخصوصا دوستان پسرش شنیده و بسیار آزرده خاطرش کرده. برای همین بود که یک بار دیگر ماجرا را مرور می کند: «ماجرا را اینطور که تعریف می کنند نیست. نه ماشین برای پسرم بود نه برای دختری که پشت فرمان نشسته بود. پسر من آن شب به میهمانی خانه دوستش می رود. ما به او زنگ زدیم که زودتر به خانه بیاید. او وقتی می خواسته برگردد دختر دیگری که نامزدش هم در همانجا بود به پسرم گفت با او هم مسیر است. دانیال (کسی که ماشین را از هوتن قلعه نویی خریده بود) ماشینش را به دختر می دهد تا با آن بروند و پسر من هم با او همراه می شود که تصادف اتفاق می افتد.
حتی یک ربع قبل از تصادف هم با او صحبت کردیم که گفت در راه است. نه ماشین برای پسر من بوده نه پسر ۲۰ ساله من با آن دختر ۲۵ ساله نسبتی داشته و این تهمت ها را بعد از این حادثه نمی توانم بپذیرم. پسر من نامزد داشته اما نامزد او با خانواده اش به آمریکا مهاجرت کرده است. قرار بود محمدحسین هم تابستان پیش آنها برود یا اینکه نامزدش برگردد اما به علت بیماری که داشته دو بار عمل کرد.
یک بار آپاندیس و یک بار هم معده. برا یهمین کارها یک مقدار عقب افتاده بود. در این روزها به خاطر اینکه درگیر مراسم پسرم بودم اصلا فرصت برای تحقیق اینکه واقعا ماجرا از چه قرار بوده نداشتیم. حتی به خاطر هجمه ها و فشارهای زیادی که رویمان بوده فرصت نکردیم خانه آن دختر برویم و حداقل از آنها سوال و تحقیق کنیم. من خودم چندین مدل ماجرا شنیده ام اما واقعا نمی دانم واقعیت و اصل ماجرا چه بوده.»
پسر آیت الله ربانی درباره مالکیت ماشین هم اینطور توضیح می دهد: «ماشینی که پسر من به همراه آن دختر تصادف کرده قبلا برای هوتن قلعه نویی بود. بعد از آن بود که شخصی به نام دانیال آن را می خرد که در کلانتری هم به عنوان مالک خودرو حضور پیدا کرد اما متاسفانه رسانه ها این موضوع را به درستی پوشش ندادند و گفتند که نوه ۲۰ ساله آیت الله ربانی صاحب پورشه بوده. به هر حال مردم هم حق دارند این برداشت را داشته باشند که پسر ۲۰ ساله با چنان ماشین گرانی در آن موقع شب، می تواند پدر پولداری داشته باشد.»
منبع : روزنامه ۷ صبح
تاکنون 7 نظر ثبت شده است.
پاسخ به صاحبخانه آقای ربانی | انصراف
-
محسن افشانی بازیگر سینما تلویزیون به خاطر حمل سلاح در پیج اینستاگرام خودش ب
-
ماجرای تیراندازی در فرودگاه مهرآباد/ آیا داعش در این حمله دست داشته است؟
-
بررسی گروگانگیری در بیمارستان به علت عدم پرداخت هزینه
-
علت فراموش کردن ۲۵ مسافر هواپیما توسط خلبان+پیام عذرخواهی
-
وضعیت خسارت و تعطیلی مدارس بر اثر سیل در آذربایجان شرقی+عکس
اخبار
آرشیو-
چذابه امروز وضعیت مرزهای عراق آخرین وضعیت مرزهای خوزستان شلمچه مهران
آخرین وضعیت مرزهای عراق شلمچه باز و چذابه موقتا بسته شد / تلاش برای رفع مشکل ادامه دارد استاندار خوزستان: پایانه مرزی شلمچه برای تردد زائران اربعین حسینی باز است همچنین مرز چذابه به صورت موقت از سوی کشور عراق بست...
-
ندیم امیری ؛ بازیکن افغانتبار تیم ملی فوتبال آلمان کیست و چطور به این تیم دعوت شد؟
-
سود نجومی که بانک ها از وام مردم به جیب میزنند!
-
خانواده میترا استاد نجفی را بخشیدند!
-
والیبال بازی کردن گلزار و علی کریمی در باشگاه
گالری عکس
آرشیو-
کافه اینستا با فریبا نادری زن ستاره مشهور ایرانی
اینستاگرام فریبا نادری | بازیگر معروف | فریبا نادری | اینستاگرام | بازیگر | تصویر | آخرین | اینستا کافه اینستا با فریبا نادری دراین قسمت از کافه اینستا مروری داریم بـه آخرین فعالیت هـای زن فری...
-
مدگردی با سحر قریشی | جالب ترین استایل های سحر قریشی
-
متن های تبریک تولد+ عکس نوشته خاص تولدت مبارک عشقم
-
عکس نوشته و جملات سنگین و معنا دار | سخنان بزرگان
-
سوپر استارها در کنسرت مهران مدیری | خواندن ترانه سوغاتی مرحوم هایده
اگه اینارو نمیگفتند باید تعجب میکردیم چه دروغ ها!
Dorogh nist
از خدا بترسيد
عجب خانواده مذهبی !! پسرشون که عادت داره شبها به مهمونی هم میره و با دختر خانم ها خیابان گردی میکنه ، نامزد پسرشون هم با خانواده به کشور خونخوار و جهانخوار امریکا مهاجرت کرده !!! :))
فضولا به شما چه اخـــــه
اقا میگه پول ندارم مشکلات داشتم میخواستم خونه ام بفروشم؟بعدش میگه پسرش میخواست بره آمریکا همونی آمریکا خونخوار مهاجرت کنه ادم بی پول میتونه پسرش بفرسته به امریکا جنایتکار. به نظر شما حالا مارو خر حساب گیر نیاورده است؟خخخخخخخ
تازه خونشون هم مال ماست همینجوری دادیم چند وقتی بشینند. اینم چون میخاستن برای پسرشون عزاداری کنند جا نداشتند ما دادیم وگرنه خونه خودشون جنوب شهر و یک زیرپله ای بیشتر نیست.