هر اقدام بزرگ ابتدا محال به نظر می رسد.
خوش آمدید - امروز : جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • A
    خانه » اخبار » اخبار جامعه و عمومی » آخرین حرف های امیر حسین، قاتل ستایش یک هفته قبل از اعدام

    آخرین حرف های امیر حسین، قاتل ستایش یک هفته قبل از اعدام

    «چیزی یادم نمیاد. ساقی‌ای که بهم عرق داده بود، حتما قرص ریخته بود توش. من قبلا هم مست کرده بودم ولی کدوم آدمیه که با مست‌کردن، آدم بکشه؟ من هیچی یادم نمیاد و نمی‌فهمم چیکار کردم.»

    آخرین حرف های امیر حسین، قاتل ستایش یک هفته قبل از اعدام

    «چیزی یادم نمیاد. ساقی ای که بهم عرق داده بود، حتما قرص ریخته بود توش. من قبلا هم مست کرده بودم ولی کدوم آدمیه که با مست کردن، آدم بکشه؟ من هیچی یادم نمیاد و نمی فهمم چیکار کردم.»

    آخرین حرف «امیرحسین» در روزهای قبل از اعدام

    «امیرحسین، قاتل ستایش قریشی از بین بردن شد تا دیگر شاهد تجاوز و قتل نباشیم؛ بی خبر از آن که مسئله فردی نیست و ریشه در جامعه ای دارد که خشونت زیر پوستش نفس می کشد.»

    عبارات مهم : قاتل ستایش – اعدام
    مستاصل، بلاتکلیف، با غمی که امکان بروز نداشت. «چیزی یادم نمیاد. ساقی ای که بهم عرق داده بود، حتما قرص ریخته بود توش. من قبلا هم مست کرده بودم ولی کدوم آدمیه که با مست کردن، آدم بکشه؟ من هیچی یادم نمیاد و نمی فهمم چیکار کردم.» اینها را امیرحسین، یک هفته قبل از اعدام می گفت؛ در تماس ده دقیقه ای از زندان. زمانی که امید داشت به بخشش و درخواست کمک می کرد. «وقتی با داییم رفتیم و خودم رو معرفی کردم، مجبورم کردند که هر اتفاقی افتاده رو اعتراف کنم. شرایط مشکل بود و من به خاطر عرقی که خورده بودم هیچی یادم نمیومد. جهت اینکه خلاص بشم، یه داستانی رو روایت کردم. من هنوزم یادم نمیاد چیکار کردم.»

    این حرف ها باید می ماند تا زخمی را باز نکند؛ نه زخم خانواده ای که ستایشش را از دست داده نه زخم امیرحسینی که روایتش با درد هست. این حرف ها در همان تماس های چند دقیقه ای با استرس تمام شدن تماس باید می ماند تا خود امیرحسین روایتشان کند؛ ولی حالا که نیست شاید این حرف ها بتواند خیلی چیزها را ترمیم کند، که اگر ترمیمی باشد، نه ستایشی قربانی می شود نه امیرحسینی بالای دار می رود. ترمیمی که راه حل ش از بین بردن و اعدام نباشد. «همه تفریح من گوشیم بود؛ چیز دیگه ای نداشتیم. یه رفیق هم داشتم که دور از چشم بابام باهاش بیرون می رفتم؛ وگرنه دعوام می کرد. این ماجرا سر گوشیمم بود البته. دوست نداشت همش سرم تو گوشیم باشه؛ ولی خب چیکار می کردم؟»

    «چی دارم بگم جز اینکه اشتباه کردم؟ نفهمیدم. اون موقع انقدر حالم بد بود و تو حال خودم نبودم که به یک چیزهایی اعتراف کردم که به ضررم شد. هرجا هم گفتم دروغ بود کسی باور نکرد. نمی دونم چقدر درسته بگم یا نه ولی به خدا من با هیچ کس رابطه جنسی نداشتم. ۱۶ ساله م زیاد نبود. نفهمیدم.» امیرحسین نمی توانست راجع به قبل از آن لحظه ها حرفی بزند، نمی توانست پل بزند به گذشته و خاطره بازی کند. نمی توانست و تنها حرفش این بود که اشتباه کردم و نفهمیدم. دلش می خواست جبران کند ولی نشد. پنج شنبه صبح اعدام شد.


    گردآوری: گروه خبر سیمرغ
    seemorgh.com/news
    منبع:khabaronline.ir


    آخرین حرف های امیر حسین، قاتل ستایش یک هفته قبل از اعدام

    واژه های کلیدی: قاتل ستایش | اعدام | آخرین | اعتراف | خبر | اجتماعی |

    اخبار

    آرشیو

    گالری عکس

    آرشیو

    اس ام اس های تازه

    آرشیو

    آهنگ های پیشواز

    آرشیو
  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • هاردکپی کتاب های دندانپزشکی
  • کتاب های الکترونیک اورجینال
  • دانلود فایل های زبان اصلی ریاضی فیزیک
  • دانلود فایل های زبان اصلی بیماری های مغز و اعصاب
  • چاپ کتاب لاتین
  • کتب خلبانی زبان اصلی
  • چاپ کتاب آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی فیزیک کوانتومی
  • خرید کتاب مکانیک زبان اصلی
  • هاردکپی کتاب های سرمایه گذاری