کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید. (کوروش کبیر)
خوش آمدید - امروز : یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • A
    خانه » اخبار » اخبار جامعه و عمومی » ماجرای قرص‌های لاغری مسموم در پرونده دکتر تبریزی

    ماجرای قرص‌های لاغری مسموم در پرونده دکتر تبریزی

     پدر علیرضا صلحی دکتر تبریزی که به قتل همسر و مادربزرگش متهم و محکوم به اعدام شده است از بعضی ابهامات پرونده پسرش پرده برداشت.

    ماجرای قرص‌های لاغری مسموم در پرونده دکتر تبریزی

    پدر علیرضا صلحی دکتر تبریزی که به قتل همسر و مادربزرگش متهم و محکوم به اعدام شده است از بعضی ابهامات پرونده پسرش پرده برداشت.

    ارجاع پرونده به دیوان عالی کشور

    پدر علیرضا صلحی، دکتر تبریزی که چندی پیش به اتهام قتل همسر و مادربزرگش از طریق مسموم کردن غذای آنها به اعدام محکوم شد ضمن اعلام خبر ارجاع پرونده به دیوان عالی کشور جهت بررسی های زیاد از بعضی ابهامات پرونده فرزند خود انتقاد کرد.

    عبارات مهم : خودکشی – آبمیوه
    صلحی بخشی از ماجرای منتهی به کشته شدن «المیرا» همسر علیرضا و مادربزرگ او را از ابتدا شرح داد و گفت: در تاریخ ۱۵ /۷/ ۹۵ شخصی به دکتر (علیرضا) می گوید شنبه جهت شما غذای نذری می آوریم. او روز شنبه ساعت ها منتظر می ماند و خبری نمی شود از این رو خودش به آشپزخانه نزدیک محل کارش و منزل ما رفته و شش پرس غذا سفارش می دهد. ساعت ۱۴:۵۰ دقیقه غذا را می گیرد و به محل کار همسرش می رود. مدت وقت رسیدن او به محل کار همسرش طبق برنامه هر لحظه یک ربع بوده که این بار هم همین مدت وقت طول می کشد. علیرضا بعد از برداشتن همسرش غذا را جهت ما آورد ولی خودش نخورد چون کار داشت و مجبور بود برود.

    قبل از خوردن غذا المیرا قرص های لاغری آورده بود که می گفت از همکارانم گرفتم. قبلا هم قرص لاغری می خوردیم. پسر دیگر من از قرص های لاغری مصرف می کرد. ما همراه غذا این قرص ها را خوردیم. زمانی که حال همه مان بد شد به اورژانس گفتیم غذا نذری بوده چون علیرضا به ما گفته بود غذای نذری می آورم. بعدا به ما گفت چون قول نذری به شما داده بودم در ابتدا حقیقت را نگفتم.

    پدر دکتر تبریزی گفت: موقع رفتن به بیمارستان المیرا به ما گفت از قرص ها چیزی نگوییم. من از خانمم پرسیدم آیا نگوییم؟ زن من هم گفت نگوییم چون عروسم گفته و ما به او اعتماد داشتیم. به همین علت ما جریان این قرص ها را نگفتیم .

    همان وقت پسرم را به آگاهی بردند. همه ما را به جز مادربزرگ مرحوم می درخواست کردند مرخص کنند. ما گفتیم ما حالمان بد هست، از این رو آن شب هم ما را نگه داشتند. پسرم در آگاهی بود و ارتباط با علیرضا قطع شده است بود. در آنجا علیرضا ماجرای کپسول ها را مطرح می کند و می گوید این ها کپسول خورده اند. در مورد بازجویی ها همه حرف های ما تطابق دارد.

    صلحی در مورد اینکه آیا علیرضا خود از غذای مسموم نخورده هست، گفت: او کار داشت و باید به دیدار مسئول موسسه اعزام به خارج می رفت. ما غذای او را در یخچال گذاشته بودیم و اتفاقا غذای علیرضا را بردند آزمایشگاه و بررسی کردند. غذا سالم بود. من کسی بودم که غذاها را پخش کردم در نتیجه علیرضا خودش نقشی در پخش کردن غذاها نداشت. مقداری از غذای همسر من هم باقی مانده بود که در آزمایشگاه متوجه شدند در آن گاز فسیفن هست. به گفته کارشناسان قرص برنج اگر به غذا اضافه شود رنگ غذا را سیاه کرده و غذا بوی ماهی گندیده می گیرد. در نتیجه غذای ما با قرص برنج مسموم نشده بود و هرچه بوده در این کپسول ها بوده هست.

    وی در خصوص گاز فسیفن دیده شده است در باقیمانده غذای مقتول و همسر خودش گفت: ما این قرص ها را خورده بودیم و این گاز در فضای منزل پخش و جذب غذاها شده است هست. ما از بازپرس خواستیم جهت روشن شدن ماجرا مکاتبات گوشی المیرا استخراج شود تا مشخص شود چه کسی این قرص ها را داده بود. از قاضی خواستیم دوربین های محل حرکت ماشین از محل کار تا منزل ما را بررسی کنید. گفتند تصویرهای مستهلک شده است هست.

    وی با اشاره به دریافت پرینت مکاتبات چهار ماهه متهم به وسیله دادگاه گفت: همه مکاتبات پسر من با نامزدش مشخص بوده؛ در آنجا پیامک هایی بود که نشانگر میل به به خودکشی به وسیله این دختر بود. پیامک های متعددی وجود دارد یک نمونه اینکه نوشته خیلی از مردن می ترسیدم، خیلی زیاد ولی الان دیگر نه همین که به گزینش خودم هستمن را آرام می کند فوت به گزینش خود چه معنایی دارد؟ یعنی می خواهم خودکشی کنم. دوست المیرا خودش گفته المیرا گفته بود خودکشی می کنم. هنگامی که خبر فوت او را به دوستش دادند، گفت این دختر بالاخره خودش را کشت.»

    پدر متهم پرونده با بیان اینکه پزشکی قانونی در پرونده نوشته بود متهم خودش دکتر است و حتما می دانسته چطور این سم را به ران مرغ بزند چون ران مرغ سیاه است و معلوم نمی شود. مگر می شود درعرض یک ربع فاصله زمانی میان رستوران تا محل کار همسرش چنین کاری کرده باشد؟

    یکی از مسئولان گفته بود این غذا خریده شده است و متهم اعتراف کرده که غذا را مسموم کرده هست. این خبر با تیتر بزرگ در رسانه ها منتشر شد ولی بعد خودشان با تیتر کوچک تکذیب کردند.

    صلحی با بیان اینکه در این پرونده به شهود کمتر از شنیده ها توجه شده است هست، گفت متاسفانه رای صادره در روز تعطیل ابلاغ شد که وکلای علیرضا همه خارج از کشور بودند و جهت فرجام خواهی وقت کمی داشتند، یا در مورد رابطه علیرضا با المیرا که حتی خانواده اش هم می گفتند باعشق بوده ولی بعد از دو ماه گفتند اختلاف داشتند، یا نوشتند علیرضا با دوست المیرا رابطه نامشروع داشته هست؛ کسی که الان در ترکیه با همسرش تحصیل می کند.

    وی در مورد یکی از اتهامات وارده در پرونده هم توضیح داد و گفت: گفته اند در بیمارستان آبمیوه مسموم به مقتولین داده شده است هست. این در حالی است که پرستار بخش هم توضیح داد که ما به علیرضا گفتیم آبمیوه بگیرد چون پتاسیم خون مریض کم شده است بود. ماده سفید درون آبمیوه هم پتاسیم بوده که به دستور دکتر داده شده. هرچه ازطرف خانواده ایشان در رسانه ها منتشر می شود کذب است .

    صلحی با بیان اینکه پسر من یک ماه است در اعتصاب غذاست، گفت: علت اعتصاب غذای او این است که می گوید این رای نادرست هست. پرونده به دیوان ارجاع داده شده است و می گویند در دیوان مو به مو پرونده بررسی می شود. من امیدوارم دیوان عالی موشکافانه این پرونده را بررسی کند.

    گردآوری: گروه خبر سیمرغ
    seemorgh.com/news
    منبع: ilna.ir

    ماجرای قرص‌های لاغری مسموم در پرونده دکتر تبریزی

    واژه های کلیدی: خودکشی | آبمیوه | کپسول | لاغری | پرونده | تبریزی | خبر | اجتماعی

    اخبار

    آرشیو

    گالری عکس

    آرشیو

    اس ام اس های تازه

    آرشیو

    آهنگ های پیشواز

    آرشیو
  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • خرید کتاب کاغذی از آمازون
  • کتاب اورجینال
  • افست کتاب لاتین
  • کتاب های پزشکی مولکولی اورجینال
  • خرید کتاب خارجی
  • هاردکپی کتاب های دندانپزشکی
  • خرید کتاب زبان اصلی فیزیک
  • کتاب های الکترونیک اورجینال
  • خرید کتاب مکانیک زبان اصلی
  • جعبه هدیه کتاب