هر برادری که از منافع برادر خود مانند نفع خویش حمایت کرد به کار خود سامان داده است (کوروش کبیر)
خوش آمدید - امروز : دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • A
    خانه » آرایش و زیبایی » آرایش صورت » اخبار حوادث روز+ جسد ترانه داخل کارتن بود، او آخرین بار به منزل مرد غریبه رفته بود

    اخبار حوادث روز+ جسد ترانه داخل کارتن بود، او آخرین بار به منزل مرد غریبه رفته بود

    ماموران کلانتری | تجاوز به عنف | تجاوز جنسی | قانونی | دادگاه | تحقیقات | کارتن | مدرسه | ترانه | ایران | پرونده

    اخبار حوادث روز+ جسد ترانه داخل کارتن بود، او آخرین بار به منزل مرد غریبه رفته بود

    جسد ترانه داخل کارتن بود، او آخرین بار به منزل مرد غریبه رفته بود + اخبار حوادث روز 

    دریک اتفاق اجتماعی، پيکر زنی درکنار خیابان ودر یک کارتن پیدا شد، فرزند هایي که در حال بازی بودند او را پیدا کردند، نام او ترانه هست، متاهل است و میگویند در اثر خفگی به قتل رسیده هست. در حقیقت ترانه باوجود شوهر داشتن روابط پنهانی اي با مردان بر قرار می کرد تا این که جسدش داخل کارتن پیدا شد.

    روایت ماجرای دردناک

    اخبار حوادث روز+ جسد ترانه داخل کارتن بود، او آخرین بار به منزل مرد غریبه رفته بود

    از پنجره بیرون را نگاه میکرد. زل زدن به اینبخش از محله که لچکی سبز رنگ بود جهت سروصدا بپا کردن فرزند ها، تفریح هر روزه اش بود، به خصوص حوالی ساعت چهار و پنج بعد ازظهرهای فصل سرما بعد از کم سو تر شدن نور خورشید.مردی جوان، آشفته حال، کارتن نسبتاً بزرگ بسته بندی شده است اي را در همان لچکی گذاشت، دوروبر را نگاه کرد و رفت. با خودش گفت:«نفرین بر پدر و مادر کسیکه این جا زباله بگذارد.»

    کم کم سروکله فرزند ها و جیغ و فریادشان پیدا شد.هنوز تعدادشان به پنج نفر نرسیده بود که کارتن طناب پیچی شده، توجه ارزش را جلب کرد. درش را باز کردند و یک باره از کارتن فاصله گرفته بودند و به سرعت دور شدند. مرد فهمید که باید کاسه اي زیر نیم کاسه باشد. تا به کارتن رسید، تلفن را برداشت و به ۱۱۰ زنگ زد. او پيکر یک زن را داخل کارتن یافته بود. باورش نمی شد که در آن روز قاتل را چشم هایش دیده است.

    ماموران کلانتری | تجاوز به عنف | تجاوز جنسی | قانونی | دادگاه | تحقیقات | کارتن | مدرسه | ترانه | ایران | پرونده

    از بخت بد، عینکش را هم نزده بود تا به خوبی مرد رابه خاطر بیاورد. او را میان سال «نسبتا جوان» دیده بود با شلوار لي و بلوز تیره. همه ی اطلاعاتی که در اختیار ماموران پلیس قرار داد چنین چیزی بود. داخل کارتن زن چهل و چند ساله، کوچک جثه با شلوار لي و نیمه برهنه قرار داشت که دهانش رابا دستمالی پر کرده بودند. این زن به دکتری قانونی انتقال یافته و علت فوت خفگی تعیین شد. البته بررسی پيکر نشان داده که در آخرین ساعات زندگی خود با مردی رابطه داشته است.

    آغاز تحقیقات

    در نخستین قدم اطلاعات مربوط به گمشده ها بررسی شد ولی هیچکس فردی با چنین مشخصاتی را گم نکرده بود. به این ترتیب ایده آدم ربایی منتفی بود. پرونده با سردرگمی کامل پیش می رفت تا این که یک گوشی همه ی پرسش ها را پاسخ داد. مرد جوانی تلفنی را در یکی از خیابان هاي کرج پیدا می کند و آن رابه کلانتری تحویل میدهد. وی مدعی است که مردی با تلفن تماس گرفته و صاحب آنرا همسرش معرفی کرده است.

    ماموران منتظر میمانند که مرد مرموز مجدد تماس بگیرد، مرد تماس می گیرد و به آگاهی احضار میشود. مرد داستان را چنین تعریف می کند چند روزی میشود که از همسرم خبری ندارم. سه روز پیش مردی با گوشی همسرم با من تماس گرفت. گفت برادر یکی از دوستان همسرم به اسم نیلوفر هست. همسر من فقط یک دوست داشت و من نیلوفر را نمی شناختم.

    اخبار حوادث روز+ جسد ترانه داخل کارتن بود، او آخرین بار به منزل مرد غریبه رفته بود

    آن مرد مدعی شد که همسرم مهمان آن ها بوده و مسموم شده است هست. گفت حوالی ساعت ۱۱ با دخترم در میدان حر باشم تا ما رابه منزل خواهرش ببرد. من و دخترم در میدان حاضر شدیم ولی از مرد مرموز خبری نبود». وی ادامه داد: «با او تماس گرفتم، جهت نیامدنش بهانه آورد. چند ساعت بعد دوباره با ما قرار گذاشت ولی نیامد. هنگامی که با او تماس گرفتم گفت همسرم نمیخواهد من را ببیند و فقط منتظر دخترم است.

    بعد از این که حاضر نشدم دخترم به تنهایی با او ملاقات کند تلفن را خاموش کرد و دیگر ردی از همسرم ندارم». دختر ۲۰ ساله این مرد نیز با کمی تفاوت گفته هاي پدرش را تایید کرد. پرسش مهم این بود: آیا مرد گم شدن همسرش و این تلفن هاي مشکوک رابه پلیس اطلاع نداده بودو جواب دختر این بود: «مرد مرموز به پدرم گفت که مادرم از اثر مصرف زیاد مشروب مسموم شده است است.

    ماموران کلانتری | تجاوز به عنف | تجاوز جنسی | قانونی | دادگاه | تحقیقات | کارتن | مدرسه | ترانه | ایران | پرونده

    برای همین پدرم ترسید که با پلیس تماس بگیرد. پدرم مانند من می دانست که مادرم روابط عجیب غریبی دارد، هیچ چیزی جهت مادرم کافی نبود و دوست داشت روابط متفاوت را آزمایش کند. ما عادت داشتیم که بعضی شب ها منزل نباشد و گاهی هم بدون اطلاع منزل نیاید. مادرم عادت نداشت به هیچ سوالی پاسخ دهد و بهمین علت روز قبل از این که ناپدید شود متوجه حالت معنوی عجیبش شدم ولی چیزی نپرسیدم چون خوب میدانستم پاسخی به من نخواهد داد».

    بررسی عدد هاي داخل تلفن همراه

    اخبار حوادث روز+ جسد ترانه داخل کارتن بود، او آخرین بار به منزل مرد غریبه رفته بود

    این تلفن داستان عجیب تری هم داشت. مرد هنگامی که آنرا تحویل گرفت، گفت: «این گوشی را دو سال پیش همسرم گم کرده بود. نمیدانم چطوری آنرا دوباره پیدا کرده است.» حال باید بررسی میشد که این تلفن چگونه سر از کرج در آورده هست. با بررسی تلفن همراه، اطلاعاتی از یک زن به اسم شهرزاد، ۳۴ ساله و مجرد به دست آمد. وی در رابطه با دزدی گوشی دستگیر شد ولی روح وی نیز از ماجرا خبری نداشت: «من گوشی را از علیرضا هدیه گرفتم».

    علیرضا همان کلید حل این معماست؛ مردی که شهرزاد او را چرب زبان تعریف میکند. متاهل است و ۴۵ ساله که ماه دیگر همسرش برایش فرزندی رابه دنیا می آورد. شهرزاد گفت: «علیرضا با زن ها رابطه برقرار می کرد و ازآن ها پول می گرفت. من همسر صیغه اي او بودم و باهم رابطه داشتیم. میدانستم که متاهل است و میدانستم که با زن دیگری به اسم ترانه هم رابطه دارد».

    مدت ها قبل این گوشی را آورد و به عنوان هدیه به من داد. البته بعد ها تلاش کرد به بهانه هاي متفاوت آنرا از من بگیرد ولی زیر بار نرفتم و نگهش داشتم. نمی دانستم آنرا ربوده هست. شهرزاد هیچ اطلاعاتی از محل زندگی علیرضا نداشت. علیرضا با او از تلفن عمومی تماس می گرفت و هر لحظه قرارهای ارزش رابه این ترتیب هماهنگ می کردند. حتی دوست دیگر ترانه که از دوستی او با علیرضا خبر داشت چیزی بیشتری از علیرضا نمی دانست.

    او گفت: «حوالی میدان ونک این دو باهم آشنا شدند. ترانه قبل از این مرد هم در ترکیه با مرد دیگری وارد رابطه شده است بود. این زن آرام و قرار نداشت و هیچ چیزی برایش کفایت نمیکرد». باید منتظر می ماندند که دوباره علیرضا با آن ها تماس بگیرد و به دام بیفتد.چهار ماه طول کشید که شهرزاد موفق شد قراری با علیرضا بگذارد و او رابه دام ماموران بیندازد. علیرضا دستگیر شد و ماجرا را تعریف کرد.

    دستگیری علیرضا

    بعد از ماه ها انتظار علیرضا به دام افتاد؛ مردی که گفته هایش زیاد به بیماران می ماند تا مردی که در آستانه پدر شدن قرار دارد.

    چطور با زن متاهل وارد رابطه شدي؟

    روز هاي ابتدای آشنایی نمی دانستم که ترانه همسر دارد. فکر میکردم که با برادر و دخترش زندگی میکند ولی کم کم ماجرا را برایم گفت.

    چرا رابطه ات رابا او ادامه دادی؟

    اوایل رابطه اي نداشتیم. زیاد باهم بیرون می رفتیم. از من ۳۰۰ هزار تومان دستی قرض گرفته بودو پولم را بعد نمی داد.

    گوشی تلفنش را از کجا آوردی؟

    بجای بدهی گوشی تلفن همراهش رابه من داد و کمی از طلاهای او هم پیش من بود. تلفن رابه شهرزاد هدیه دادم و طلاها را هم فروختم که حدود پنج میلیون تومان شد. البته به تازگی طلاها را آب کردم.

    چطور او را کشتی؟

    نکشتمش. روز اتفاق به منزل من آمد. قرار بود صبح بیاید ولی حوالی ساعت چهار بعد از ظهر پیدایش شد. همسرم منزل نبود. با خودش شراب آورده بود، باهم شراب خوردیم. آنقدر زیاد خورد که تعادلش را از دست داده بود. میگفت من را رسوا میکند و آبرویم را میبرد.

    از اتاق خارج شدم که چیزی برایش بیاورم تا حالش را بهتر کند، صدای خر خر او راکه شنیدم فکر کردم مسخره بازی در می آورد. به اتاق که برگشتم دیدم خودرا با روسری به تخت بسته است و درصدد خفه کردن خودش هست. از دهانش خون می آمد و کبود شده است بود. جهت این که خون ریزی او منزل را کثیف نکند دستمالی رابه دهانش گذاشتم و با دست هایم گردنش را فشار دادم تا مرد.

    چرا به شوخی او تن دادی و خفه اش کردی؟

    میدانستم همه ی چیز را جهت زنم تعریف می کند. هنگامی که داشت خودکشی میکرد این فکر به سرم زد که از دستش خلاص شوم.در آخر سعید نورالهی، قاضی شعبه ۳۳ کیفری، علیرضا رابه قصاص نفس و حد زنای محصنه محکوم کرد. این حکم از سوی دیوان عالی کشور نیز مورد تایید قرار گرفته است.


    و در خبر بعدی: ناظم منحرف دبیرستان پسرانه معین اعدام نمی شود شاید ۱۰ سال زندان

    شعبه ۱۰۹۱ دادگاه کیفری دو مجتمع قضایی ارشاد، جهت ناظم مدرسه معین، تشویق به فساد و فحشا» را در نظر گرفته که مجازات آن طبق قانون یک تا ۱۰ سال حبس هست. به گزارش پارس ناز، هفتم خرداد ماه امسال بود که یکی از سایت هاي خبری، از اذيت و اذیت تعدادی از دانش آموزان مدرسه اي در غرب پایتخت کشور عزیزمان ایران به وسیله ناظم مدرسه خبر داد؛ خبری که به سرعت در اینترنت پیچید و به دنبال آن، فیلم هایي از ناظم مدرسه منتشر شد.

    به دنبال انتشار این خبر، رهبر معظم انقلاب اسلامی طی نامه اي به مدیر قوه قضائیه دستور داد بعد از محاکمه، در مناسب ترین وقت حدود الهی در رابطه با متهمان اجرا شود. در متن نامه معظم له آمده است: خبر جنایت در یکی از مدارس غرب پایتخت کشور عزیزمان ایران موجب اندوه و تأسف شد. مقتضی است بعد از محاکمه سریعاً حدود الهی را در رابطه با محکومین اجرا کنید.

    رئیس قوه قضاییه هم به دنبال دستور رهبر معظم انقلاب، طی نامه اي به مدیر کل دادگستری استان پایتخت کشور عزیزمان ایران دستور داد در مناسب ترین وقت نسبت به پیگیری قانونی به پرونده مربوط به اتفاق تکان دهنده یکی از مدارس غرب پایتخت کشور عزیزمان ایران اقدام کند. در متن دستور مدیر قوه قضائیه به دادگستری استان پایتخت کشور عزیزمان ایران آمده است:در خصوص گزارش واصله در رابطه با اتفاق تکان دهنده و تاسف بار در یکی از مدارس غرب پایتخت کشور عزیزمان ایران و تشکیل پرونده و بازداشت متهم

    با توجه به اهمیت عنوان که موجب جریحه دار شدن عواطف عمومی شده است و نگرانی خانواده هاي ارجمند را فراهم کرده است و با عنایت به دستور اکید حاکی از دغدغه مقام معظم رهبری «دامت برکاته»، مقرر است در مناسب ترین وقت با رعایت موازین شرعی و قانونی به پرونده پیگیری و نسبت به اجرای حکم مقتضی بدون هیچ اغماضی اقدام و نتیجه به اینجانب منعکس شود.

    بازداشت ناظم مدرسه

    نهم خرداد امسال، عباس جعفری دولت آبادی دادستان پایتخت کشور عزیزمان ایران در ارتباط با این پرونده گفت: از روزی که خبر مربوط به این اتفاق تلخ را شنیدیم عنوان را پیگیری کرده و بعد از ارجاع پرونده به دادسرا، بلافاصله متهم به وسیله پلیس به دادسرا تحویل داده شد و با ادامه یافتن تحقیقات از متهم، قرار وی به بازداشت عوض کردن کرد. وی با اشاره به سرعت گرفتن تحقیقات با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری دراین زمینه تصریح کرد:

    وظیفه خودمان میدانیم که در کمترین وقت با رعایت مقررات به این پرونده پیگیری کرده و سریعتر آن رابه دادگاه ارسال کنیم. جعفری دولت آبادی در رابطه با تعداد شکایات صورت گرفته نیز گفت: در مطبوعات ملاحظه کردم که تا رقم ٣٦ مورد اعلام شده است ولی طبق آخرین خبرها که بنده داشتم ١٥ مورد بوده است البته ممکن است زیاد هم باشد.

    ادعای تجاوز مطرح نیست

    ۲۰ خرداد احمد شجاعی مدیر شرکت دکتری قانونی کشور از معاینه هفت نفر از دانش آموزان این پرونده خبر داد و گفت: با در نظرگرفتن این که هیچ کدام ادعای تجاوز فیزیکی نداشتند معاینه جسمانی بر روی آنان انجام نشد.

    وی افزود: ناظم این مدرسه نیز جهت انجام آزمون هاي روانشناختی و شخصیتی به روانپزشکان قانونی معرفی شد ودر حال حاضر برابر آزمایش هاي مختلفی که تاکنون بر روی وی انجام شده است مسئله خاصی دراین فرد دیده نشده است.

    صدور کیفرخواست با ۴ عنوان اتهامی

    ۲۲ خرداد دادستان پایتخت کشور عزیزمان ایران از صدور کیفرخواست جهت ناظم مدرسه معین با چهار عنوان اتهامی خبر داد و گفت: در گام نخست ۱۵ نفر از والدین دانش آموزان این مدرسه شکایت خودرا نسبت به ناظم مدرسه اعلام کردند ودر نهایت هشت نفر در دادگاه حضور یافتند. وی با بیان این که دادستانی پایتخت کشور عزیزمان ایران بعد از تشکیل پرونده تحقیقات تخصصی خودرا شروع کرد، افزود:

    در گام نخست دانش آموزانی که والدین آنها طرح شکایت کرده بودند در دکتری قانونی حضور یافته و مورد معاینه قرار گرفتند. در تمام گزارشات دکتری قانونی به آن معنا تجاوز جنسی که در اخبار اولیه آمده بود به معنای جرایم خاص جنسی دیده نشد، ولی تعرضات جنسی گزارش شد و متهم هم پذیرفته است.

    محاکمه متهم در مجتمع قضایی ارشاد

    نهایتاً پرونده ناظم این مدرسه به مجتمع قضایی ارشاد ارسال و جلسه دادگاه در روز شنبه ۱۶ تیر با حضور تعدادی از اولیای دانش آموزان و دو تن از دانش آموزان برگزار شد؛ جلسه اي چهار ساعت بطور انجامید و نهایتاً دادگاه ختم پیگیری را صادر کرد تا در موعد مقرر حکم صادر کند. یک منبع مطلع راجع به جلسه دادگاه ناظم مدرسه معین به خبرنگار گفت:

    در جلسه دادگاه ۹ نفر از اولیاء دانش آموزان و دو نفر از خود دانش آموزان حضور داشتند و جلسه دادگاه از ساعت ۱۱ تا ۱۶ و ۳۰ دقیقه روز شنبه طول کشید ودر یک جلسه، محاکمه انجام شد. وی اظهار کرد: اولیایی که شکایت نکرده اند، رضایت نداده اند بلکه فقط پیگیری نکردند. ضمن این که متهم نیز به همراه وکیل خود در جلسه حضور داشت و دادگاه نیز به صورت غیرعلنی برگزار شد.

    این منبع آگاه گفت: در دادسرای جهت ناظم مدرسه معین ۶ عنوان اتهامی در نظر گرفته شد ولی نهایتاً دادگاه ماده ۱۳۲ قانون مجازات اسلامی مبنی بر تعدد معنوی را اعمال کرد. دادگاه اعتقاد هست، متهم پرونده، فعل واحد با عناوین متعدد مرتکب شده است و ماده ۶۳۹ قانون مجازات اسلامی مبنی بر تشویق به فساد و فحشا را جهت ناظم در نظر گرفته که مجازات آن در قانون از یک تا ۱۰ سال حبس است.

    وی توضیح داد: وکیل متهم در جلسه ادعا کرد که اعتراف موکلش در شرایط عادی نبوده است که مجدداً با متهم صحبت شد و سوالاتی را مطرح کردیم که متهم اتهامات را پذیرفت. این مقام آگاه افزود: فرزند ها بر اثر این اتفاق تحت فشار قرار گرفتند و آثار روانی بر عده اي از آنها مشهود هست؛ البته اضطراری در کار نبوده و ناظم مدرسه آنها را ترغیب می کرده است.


    و در خبر بعد نیز: اعتراف علیه مادر از سوی پسر نوجوان در دادگاه تهران

    پسر نوجوان که به اتهام حمل مواد مخدر بازداشت شده است بود دیروز در دادگاه ادعا کرد مواد افیونی متعلق به مادرش بوده و وی جهت نجات مادرش اتهام حمل مواد را گردن گرفته است. در جلسه پیگیری به این پرونده که دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان پایتخت کشور عزیزمان ایران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور یک مستشار برگزار شد ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند.

    وی گفت : مأموران مبارزه با مواد مخدر آبان ماه پارسال در جست و جو از منزل عباس ۱۷ ساله و مادرش مقدار ۱۰۸ گرم شیشه و ۳۰ گرم هروئین کشف کردند. پسرنوجوان همان جا بازداشت و اعتراف کرد مواد افیونی متعلق به وی بوده هست. با تکمیل تحقیقات ادعایش را بعد گرفت. اکنون با توجه به مدرک هاي موجود در پرونده و با توجه به سن متهم جهت وی درخواست کیفر دارم.

    سپس عباس که از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه انتقال یافته شده است بود روبه روی قضات ایستاد ودر تشریح جزییات ماجرا گفت: من و مادرم در منطقه خاک سفید زندگی می کنیم . مادرم سال ها است که معتاد است.پلیس در تعقیب مادرم بودو آن روز مأموران به منزل مان آمدند و مواد مخدر را پیدا کردند. من به خاطر مادرم به دروغ گفتم مواد متعلق به من است چون نمی خواستم مادرم به دردسر بیفتد و زندانی شود.

    اما در کانون اصلاح و تربیت تصمیم گرفتم حقیقت را بگویم . وی ادامه داد: مادرم در خرید و فروش مواد دستی ندارد و این مواد را جهت مصرف خودش تهیه کرده بود.من از قضات دادگاه درخواست کمک دارم و می خواهم تا در مجازاتم تخفیف قائل شوند. قول میدهم بعد از آزادی کار و به مادرم کمک کنم تا مواد را ترک کند. در آخر جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.


    و در ماجرای بعدی: دختر ۱۵ ساله فقط می خواست دستمال بفروشد که مزاحمت های مردانه ویرانش کرد

    وقتی شرایط بد اقتصادی خانواده ام را دیدم دیگر نتوانستم به چشمان برادرزاده ۳ ساله ام نگاه کنم بهمین خاطر تصمیم گرفتم کاری جهت خانواده ام انجام بدهم این بود که در یکی از جایگاه هاي سوخت و گاهی هم در سر چهارراه ها دستمال کاغذی می فروختم تا بتوانم کمک خرجی جهت خانواده ام باشم.

    اما بازهم از شدت شرم و خجالت و مزاحمت هایي که بعضی افراد برایم ایجاد می کردند وادار شدم اینکار را رها کنم ولی نمی دانم با این وجود چگونه تحمل نگاه هاي یک کودک ۳ ساله را داشته باشم و… به گزارش پارس ناز؛ دختر ۱۵ ساله در حالیکه لباسهای مندرسی به تن داشت و دست کوچک پسربچه ۳ ساله اي را در دست می فشرد برابر مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری پنجتن مشهد نشست.

    هنوز سخنی بر لب جاری نکرده بود که قطرات اشک چون مرواریدهای درخشان بر صورت اش غلتید. دختر نوجوان لحظاتی بعد ودر حالیکه به کودک همراهش اشاره می کرد با قلبی مالامال از درد گفت: برادرزاده ام گرسنه است من نتوانستم غذایی برایش فراهم کنم برادرم که به مواد مخدر اعتیاد دارد همه ی بعد انداز مادرم را دزدی کرده است تا جهت خودش مواد مخدر تهیه کند و حالا کاری از دست من ساخته نیست.

    دختر نوجوان سپس سرگذشت تلخ خانواده اش رابه ۷ سال قبل گره زد و ادامه داد، پدرم نیز مانند برادرم گرفتار مواد افیونی بود. آن وقت من ۸ سال زیاد نداشتم که پدرم بر اثر سوء مصرف مواد مخدر دچار مسمومیت شد و جان سپرد. خوب به خاطر دارم هنگامی که پدرم را در گور می گذاشتند مادرم جیغ می کشید و خاک بر سر و رویش می پاشید من هم از وحشت گوشه چادرش را محکم گرفته بودم تا مادرم مرا تنها نگذارد.

    ازآن روز به بعد مادرم سرپرستی من و چهار خواهر و برادرم رابه عهده گرفت تا بعد از فوت پدر جای او را در زندگی پر کند. اینگونه بود که مادرم جهت تامین هزینه هاي زندگی بکار کردن در منزل هاي مردم پرداخت و گاهی نیز امور خدماتی و نظافتی هتل ها را انجام می داد چند سال بعد خواهرم ازدواج کرد و پا به منزل بخت گذاشت ولی هنوز مدت زیادی از ازدواجش نگذشته بود که همه ی شیرینی هاي مراسم خوش حالی عروسی به تلخ کامی تبدیل شد.

    خواهرم به خاطر خیانت هاي همسرش از او طلاق گرفت و همانند مادرم در یکی از هتل هاي مشهد مشغول کار شد. از سوی دیگر برادرم که ۱۸ سال زیاد نداشت دل به دختر همسایه بست و درحالی که ازدواج آنها بطور رسمی و قانونی ثبت نشده بود صاحب فرزندی شدند که هم اکنون همراه من است این درحالی بود که برادرم نیز به مصرف مواد مخدر روی آورده و جهت تامین هزینه هاي اعتیادش من و مادرم رابه شدت کتک میزند.

    به اجبار مرا جهت تهیه مواد یا سیگار بیرون از منزل می فرستد عربده کشی هاي او آنقدر باعث آبروریزی شد که به خاطر تمسخر همکلاسی هایم ترک تحصیل کردم اکنون نیز مدتی است مدیر هتل مادرم را از کار اخراج کرده و من هم نمیتوانم حتی غذای این کودک بی گناه را تهیه کنم او گریه می کند و من هم فقط همراهش اشک می ریزم …


    و در اتفاق بعد: راننده دربستی پایتخت کشور عزیزمان ایران طلاهای جا مانده مسافر را به زخم های زندگی اش زد

    راننده مسافرکشی که بیش از یک کیلو گرم طلای جا مانده در خودروی اش رابه دزدی برده بود در پایتخت کشور عزیزمان ایران دستگیر شد. مرکز اطلاع رسانی پلیس جلوگیری پایتخت کشور عزیزمان ایران بزرگ اعلام کرد: سرهنگ حسین همتی، جانشین کلانتری ۱۹۰ مجیدیه در تشریح این خبر گفت: پیگیری به این پرونده از پنجم ماه جاری شروع شد. دراین روز مردی هراسان به کلانتری مراجعه کردو اعلام کرد:

    در کارگاه طلافروشی کار می کنم. امروز جهت خرید طلا به مقدار یک کیلو و ۱۵۰ گرم به بازار رفته بودم ودر این میان مقداری هم وسایل و خرده ریز خریده بودم. طلای خریداری شده است را نیز درون ظرفی کوچک گذاشته بودم.

    این مقام انتظامی ادامه داد: از بازار وادار به کرایه یک مسافرکش با خودروی پرایدبه صورت دربستی شدم. کارگاه من در مجیدیه واقع شده است است و تا رسیدن به آنجا ظرف کوچک طلا را کف اتومبیل گذاشته بودم.

    هنگام رسیدن به مقصد حواسم به برداشتن ظرف طلا نشد و آنرا در پراید مسافرکش جای گذاشتم. وی در ادامه افزود: این مرد با طرح این شکایت از ماموران تجسس کلانتری درخواست پیدا کردن پراید و کشف طلاهایش را داشت.

    ماموران کلانتری موفق شدند در تجسس هاي اولیه خود به پراید مذکور برسند ولی با توقیف ماشین مشخص شد ماشین دراین چند روزه فروخته شده است است و به این ترتیب ماموران وادار شدند آدرس منزل متهم این پرونده را بجویند.

    جانشین کلانتری ۱۹۰ مجیدیه بیان کرد: در مرحله بعدی تحقیقات مشخص شد متهم منزل را نیز به همان ترتیب که پراید را فروخته است از منزل اش اثاث کشی و نقل مکان کرده هست. در انتها ماموران با تحقیقات و عملیات فنی پیچیده به متهم که مردی ۳۷ ساله و متاهل دارای یک فرزند بود میرسند. وی افزود:

    در بررسی هاي انجام شده است در کلانتری مشخص می شود متهم تمامی طلاها رابه دامادش داده و با استفاده از پولی که از دامادش دریافت کرده ماشین پرشیای نو خریده هست. جانشین کلانتری ۱۹۰ مجیدیه ادامه داد:

    به این ترتیب داماد متهم که مردی ۴۵ساله بود نیز بعنوان متهم بعدی پرونده بازداشت و به کلانتری دلالت داده شد. وی گفت: متهم دوم که در کار سنگ جواهرات بود مدعی شد طلاها رابه قیمت ۲۵۰ میلیون تومان به فروش رسانده است.

    در مرحله بعدی از تحقیقات مشخص شد او نیز مثل متهم دیگر پول هاي باد آورده را خرج کرده و دو ماشین یکی جهت خودش و دیگری جهت خواهرش خریده است و حتی لوازم منزل خودرا نیز نو و نوار کرده است و جهت اعضای خانواده نیز گوشی هاي گرانقیمت خریداری کرده هست. براساس این گزارش متهمان به زندان فرستاده شدند و تا به هم اکنون ۵۰ میلیون تومان به همراه چند گرمی از باقی مانده طلاها به شاکی بازگردانده شد.


    و اما: زینت مرد غریبه را به منزل برده بود که مادرشوهرش مچ گیری کرد

    زنی که مادر ۳ فرزند است مرد غریبه رابه منزل اش برده بود که مادرشوهرش مچش را گرفت. مادر شوهر بلایی سر این مرد آورد که نه تنها از اینکار بلکه از بدنیا آمدنش هم پشیمان شود. این زن به نام زینت اهل کوجائلی ترکیه که مسئول پذیرش بیمارستان است با مرد فاسد در منزل خلوت کرده بود که مادر شوهرش وارد معرکه شد. مادر شوهر عصبانی عروسش را در منزل قفل کرده زندانی کرد و مرد راکه برهنه بود تا خیابان دنبال کرد.

    در آنجا همسایه ها و اهالی محله با داد و فریاد زن عصبانی دور مرد جمع شدند و به همراه مادرشوهر زن خائن او رابه شدت کتک زدند. هنگامی که مرد آخر موفق به ایستادن شد و خواست فرار Escape کند یکی از همسایه ها با خودرویش او را زیر گرفت.

    مرد که به شدت مجروح شده است بود اینبار دست به دامان ماموران پلیسی شد که به قضیه ورود کرده بودند. پلیس Police او رابا حوله پوشاند و جهت درمان به بیمارستان انتقال یافته کرد. ماجرا اکنون در مراحل قانونی قرار دارد.


    و باز هم: تجاوز ۸ ماهه به دختری دانشجو

    یک پسر ۲۱ ساله بعد از ربودن یک دختر ۲۰ ساله دانشجو ، او را به منزل مسکونی برد ودر آن جا به مدت ۸ ماه همانند یک حیوان به او تجاوز کرد. الی برونسون بردت ۲۱ ساله به اتهام آدم ربایی و تجاوز در میشیگان بعد از ربودن همکلاسی دانشجویش او را به مدت ۸ ماه در منزل مسکونی اش در شرق میشیگان حبس کرده ودر این مدت مورد سوء استفاده جنسی و غیر اخلاقی خود قرار داده است.

    این اتفاق بعد از شکایت کردن از الی برونسون بردت به اداره پلیس مامورین توانستند او را دستگیری کنند. همکلاسی ۲۰ ساله الی در بیانات خود در دفتر پلیس گفت: در مدت ۸ ماهی که در اسارت بردت بودم مانند بردگان جنسی با من واکنش‌ها میشد. در ماه هاي اول اسارت، این دانشجو بدلیل تسلیم نشدن در برابر خواسته هاي بی شرمانه پسر جوان مورد ضرب و شتم بی رحمانه وی قرار می گرفت.

    تلاش هاي وی جهت متواری شدن از این منزل ترسناک بدلیل قفل و فعال بودن سیستم هاي امنیتی که به وسیله بردت فعال شده است بود بی نتیجه میماند. الی برونسون و همکلاسی ۲۰ ساله اش هردو از دانشجویان دانشگاه ایسترن در شرق میشیگان بودند. بنابر حکم قاضی دادگاهی الی برونسون بردت به اتهام تجاوز به عنف محاکمه و به ۸ سال زندان محکوم شد.


    و در خبر آخر هم: دختر ۱۲ ساله هنگامی که به اتاق خواب مادر مستش رفت با صحنه چندش آور روبرو شد

    مادری مطلقه بدلیل مستی زیاد به دختر نوجوانش که بیش از اندازه خجالتی بود، پیشنهاد بی شرمانه اي داد. این مادر شیطان صفت که اغلب اوقات مست هم بود شبی به دختر ۱۲ ساله خود پیامی فریب کارانه فرستاد تا دخترک خود راکه زیاد اوقات کف دستانش از خجالت و سر به زیری خیس عرق بودو از بیماری کمبود اعتماد به نفس زحمت می برد، به دام هوس خود بکشد.

    زمانی که شکیرا به اتاق خواب مادرش رفت، با صحنه اي چندش آور از مادرش رو به رو شد که از وحشت به لکنت افتاد. هنگامیکه دختر به اداره پلیس مراجعه کرد با گریه گفت که مورد اذيت و اذیت از سمت مادرش قرار گرفته

    و وادار شده است هر شب به مدت طولانی مانند برده در اتاق خواب مادرش سپری و او را تامین کند. زن جوان که از بیماری جنسی زحمت می برد بارها دخترش را مورد سواستفاده قرار داده بود تا نیاز هاي بی شرمانه خودرا تامین کند.

    مامور پلیس بعد از ثبت بیانات شکیرا اقدام به دستگیری و مواخذه مادر او کرد. جانینه زمانی که مورد بازپرسی قرار داده شد با دلیری گفت که همچین چیزی امکان ندارد و او به دخترش که از همه ی چیز به او نزدیک تر است امکان ندارد تجاوز کند

    اما طبق گفته هاي دکتری قانونی و اسناد و مدارک، شکیرا بارها مورد تعرض جنسی با اجسام سفت و خشن قرار گرفته که حالا از بیماری هاي خاصی زحمت می برد و باید تحت نظر پزشکان قرار گیرد.

    واژه های کلیدی: ماموران کلانتری | تجاوز به عنف | تجاوز جنسی | قانونی | دادگاه | تحقیقات | کارتن | مدرسه | ترانه | ایران | پرونده

    اخبار حوادث روز+ جسد ترانه داخل کارتن بود، او آخرین بار به منزل مرد غریبه رفته بود

    اخبار حوادث روز+ جسد ترانه داخل کارتن بود، او آخرین بار به منزل مرد غریبه رفته بود

    اخبار حوادث روز+ جسد ترانه داخل کارتن بود، او آخرین بار به منزل مرد غریبه رفته بود

    اخبار حوادث روز+ جسد ترانه داخل کارتن بود، او آخرین بار به منزل مرد غریبه رفته بود

    اخبار

    آرشیو

    گالری عکس

    آرشیو

    اس ام اس های تازه

    آرشیو

    آهنگ های پیشواز

    آرشیو
  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • کتاب اورجینال
  • چاپ کتاب آمازون
  • خرید منابع پزشکی اورجینال
  • منابع اورجینال پزشکی بالینی
  • چاپ کتاب لاتین
  • منابع اورجینال رباتیک
  • خرید کتاب های زبان اصلی علم شیمی
  • افست کتاب لاتین
  • خرید کتاب زبان اصلی فیزیک
  • کتاب های پزشکی مولکولی اورجینال