داستان کوتاه «دانشجو و استاد»

داستان کوتاه «دانشجو و استاد»

عبارات مهم : داستان کوتاه – داستان کوتاه

دانشجو و استاد

داستان کوتاه «دانشجو و استاد»

دانشجویی به استادش گفت: استاد! اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا هنگامی که خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم.

استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟

دانشجو پاسخ داد: نه استاد! هنگامی که پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم.

استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت:

تا هنگامی که به خدا پشت کرده باشی هرگز او را نخواهی دید…

منبع: asriran.com

واژه های کلیدی: داستان کوتاه | داستان کوتاه | دانشجو | داستان | دانشجو | داستانهای خواندنی (۲)