کیش خوب همانند فوتبال خوب است، حرف نمی زند ، عمل می کند.
خوش آمدید - امروز : شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • A
    خانه » گالری عکس » عکس های ترول و خنده دار » اخبار روز حوادث اجتماعی+ قتل وحید مرادی و تصویر قاتل او

    اخبار روز حوادث اجتماعی+ قتل وحید مرادی و تصویر قاتل او

    پلیس پایتخت | پرونده قتل | رابطه جنسی | خانواده | دادگاه | ازدواج | ارتباط | خانواده | ایران | پرونده

    اخبار روز حوادث اجتماعی+ قتل وحید مرادی و تصویر قاتل او

    قتل وحید مرادی و تصویر قاتل او + اخبار روز حوادث اجتماعی 

    وحید مرادی گنده لات و شرور مشهور پایتخت کشور عزیزمان ایران دو روز پیش در زندان رجایی شهر کرج به قتل رسید، این خبر بازتاب گسترده اي داشت لیکن وحید مرادی اینقدر مشهور شده است بود که به نوعی سلبریتی به حساب می آمد، امروز علاوه بر پرونده وحید مرادی و تصویر قاتل وحید مرادی، آخرین اخبار حوادث روز اجتماعی را منتشر می کنیم با ما همراه بمانید.

    شرور مشهور پایتخت در تاریخ «۱۱ تیر جاری» هنگام هواخوری در زندان رجایی شهر کرج به قتل رسید. ظاهرا این قتل زمانی اتفاق افتاد که وحید در حیاط زندان مشغول هواخوری بود، با تعدادی از زندانیان درگیر شد و با ضربه جسم سخت به سرش به قتل رسید.

    اخبار روز حوادث اجتماعی+ قتل وحید مرادی و تصویر قاتل او

     وحید مرادی حدود یک ماه قبل در پی قتل فردی در منطقه ولنجک ودر حال فرار از کشور در مرز ترکیه دستگیر شد. وی پیش از این سابقه ۸ بار زندان به اتهام جرایم متفاوت را داشت.

    پلیس پایتخت | پرونده قتل | رابطه جنسی | خانواده | دادگاه | ازدواج | ارتباط | خانواده | ایران | پرونده

    جوانی که به دست وحید مرادی به قتل رسیده بود

    و اما: جزییات دستگیری وحید مرادی

    رئیس پلیس پایتخت در حاشیه دستگیری معروف ترین شرور پایتخت کشور عزیزمان ایران ضمن تشریح عملیات دستگیری این فرد گفت: پلیس با تمام توان با اراذل برخورد می کند. سردار رحیمی فرمانده انتظامی پایتخت کشور عزیزمان ایران بزرگ در حاشیه دستگیری یکی از معروف ترین اشرار پایتخت کشور عزیزمان ایران در جمع خبرنگاران گفت: وحید-م ۸ فقره سابقه زندان دارد و ده ها فقره مزاحمت، اوباش گری و … داشته که بابت آن ها زندانی شده است هست. وی افزود:

    آخرینبار وی در اینترنت لجن پراکنی کرده بود که بعد ازآن در شمال کشور مخفی شد. در شمال کشور با قمه به مأموران حمله کرد ولی مأموران با شلیک به پای وی، وحید را دستگیر کردند. فرمانده انتظامی پایتخت کشور عزیزمان ایران بزرگ اظهار داشت:

    اخبار روز حوادث اجتماعی+ قتل وحید مرادی و تصویر قاتل او

    بلافاصله بعد از آزادی وحید از زندان، او اینبار در منطقه ولنجک یکی از دوستانش رابا چاقو کشت و دو نفر دیگر را زخمی کرد و سریعا جهت فرار از کشور به مرزهای غربی رفت ولی کمتر از ۲۴ ساعت در منطقه صعب العبور دستگیر شد.

    سردار رحیمی اظهار داشت: اراذل و اوباش و یا کسانی که دراین مسیر هستند بدانند وحید –م که یکی از مطرح ترین اوباش پایتخت کشور عزیزمان ایران بود نتوانست از دست نیروهای پلیس فرار کند و قتل و دستگیری آخر کار او بود. وی خاطرنشان کرد: اراذل و اوباش قدرت پلیس را ببینند و شاهد باشند که ما قدرتمندترین و شرورترین اوباش را در کمتر از ۲۴ ساعت دستگیر می کنیم. پلیس با تمام توان با اراذل برخورد می کند.

    پلیس پایتخت | پرونده قتل | رابطه جنسی | خانواده | دادگاه | ازدواج | ارتباط | خانواده | ایران | پرونده

    در ادامه ماجرا: قاتل وحید مرادی کیست؟

    شامگاه ۱۳ بهمن سال ۱۳۹۵ بود که درگیری چند تن از اراذل و اوباش در خیابان منصور و آشتیانی به پلیس گزارش شد. اکیپی از ماموران کلانتری بیسیم به محل اتفاق اعزام شدند. با حضور ماموران مشخص شد که در جریان این درگیری فردی به نام علی با شلیک گلوله اسلحه شکاری به قتل رسیده است.

    تحقیقات نشان داد که مقتول با ضرب گلوله سعید، یکی از اشرار سطح یک پایتخت کشور عزیزمان ایران به قتل رسیده است.اقدامات پلیسی جهت دستگیری سعید و همدستش در دستور کار کارآگاهان قرار داشت تا آخر مخفیگاه هردو آن ها در فاز دوم اندیشه و شهرستان قم منطقه توانیر شناسایی شد.

    اخبار روز حوادث اجتماعی+ قتل وحید مرادی و تصویر قاتل او

    با شناسایی مخفیگاه سعید و همدستش، هردو در دو عملیات هم وقت در شامگاه یکشنبه ۱۵ بهمن ۹۵ دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی انتقال یافته شدند . در جریان تحقیقات از سعید مشخص شد که او علاوه، دریک سرقت  مسلحانه نیز نقش داشته است.

    عکس قاتل وحید مرادی

    روز گذشته هنگام هواخوری میان وحید مرادی و سعید درگیری لفظی رخ داد که این درگیری در سالن زندان نیز ادامه پیدا کرد. در ادامه این درگیری به زد و خورد تبدیل شد که در نهایت وحید با جسم تیزی به قتل رسید. الان تحقیقات از سعید جهت رازگشایی از این پرونده قتل ادامه دارد.

    پایان خبر


    در خبر بعدی شوهر اثبات کرد فرزند سومش متعلق به او نیست

    سه سال پیش فرد ناشناسی با مردی متاهل تلفنی تماس گرفت و با لحن کنایه آمیزی گفت که یک امانتی پیش او دارد. بعد ازچندتماس عجیب، فرهاد به رفتارهای همسرش ظنین شد و جهت روشن شدن اوضاع فرزند چهار ساله اش، پنهانی وی را به آزمایشگاه برد تا بداند نیما پسرش است یا نه. بعد ازچند روز درحالی که لحظات مشکل را می گذراند گواهی مرکز آزمایشگاه تخصصی صادر ومشخص شد که نیما فرزند او نیست.

    فرهاد می گوید هنگامی که پاسخ را شنیدم دنیا در برابر دیدگانم سیاه شد.نمی دانستم چه کار کنم. جهت همین به منزل پدرزنم رفتم و عنوان رابا او و مادر فریبا در بین گذاشتم. ولی همسرم با اطلاع ازموضوع، منکر رابطه پنهانی اش شد.

    بدین ترتیب با شکایت مرد جوان تحت عنوان زنای محصنه علیه همسرش، پرونده این ماجرای عجیب به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان پایتخت کشور عزیزمان ایران ارسال شد که به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور قاضی واعظی -مستشار- تشکیل شده است بود.

    دراین جلسه شاکی پرونده فرهاد گفت من ۱۶سال است که با همسرم زندگی کرده ام و حالا به یقین رسیده ام که او به من وفادار نبوده و خیانت کرده هست. جهت اثبات ادعای خودم برگه آزمایشی در اختیار دارم که نشان میدهد فرزند سوم ما از من نیست و حالا از همسرم به خاطر این خیانت شکایت دارم.

    زن خیانتکار بعد از نخستین محاکمه از اتهام زنا تبرئه شده است وتنها به اتهام ارتباط نامشروع به ۹۹ ضربه شلاق محکوم شده است بود.اما ازآنجا که قضات هیچ مدرک قانونی علیه این زن نداشتند جهت اثبات ادعاهای شاکی، پرونده رابه دادگاه خانواده ارجاع دادند تا راجع به نفی ولد تصمیم گیری شود.

    سرانجام جلسه این دادگاه هفته گذشته برگزار شد و با معرفی پسر هفت ساله این خانواده به دکتری قانونی مشخص شد ادعای مرد جوان درست بوده و این کودک فرزند او نیست. حالا با اثبات این عنوان قرار است زن جوان بار دیگر در دادگاه کیفری محاکمه شود.

    شاکی پرونده دیروز درگفت و گویی گفت من برج ساز هستم که چندی قبل در شمال پایتخت کشور عزیزمان ایران با مرد غریبه اي آشنا شدم و نمی دانم چطور و چگونه این مرد با همسرم آشنا شد و باهم رابطه برقرار کردند. من و دوستم باهم به کلوب ورزشی می رفتیم تا این که یک روز همسرم را داخل خودروی او دیدم و بعد پی به رابطه پنهانی انها بردم.

    من سه فرزند دارم و زندگی خوبی داشتیم و هرگز نگذاشته ام کم و کسری درخانواده باشد ولی نمی دانم آیا همسرم به من خیانت کرده است.او گوشی اش را از من پنهان کرده بودو به صورت پنهانی با مرد غریبه در تماس بود در حالی که من از این عنوان بی اطلاع بودم و بعد ها پسرم به من گفت که مادرش با مرد غریبه ارتباط دارد.

    حتی پسرم را ترساندن کرده بود که اگردراین باره به من حرفی بزند بلایی سرش خواهد آورد. همسرم درخواست طلاق کرده و مهریه اش را هم به اجرا گذاشته است در حالی که او به من خیانت کرده و زندگی ام را نابود کرده .


    ودر خبر بعدی: شکایت به اتهام تعرض بعد از ناامیدی از ازدواج

    دختر جوان هنگامی که از پسر مورد علاقه اش جواب رد شنید، به خاطر پنج سال رابطه اي که باهم داشتند، به دادگاه شکایت کرد و مدعی شد مرد جوان وی را اغفال کرده هست. به گزارش پارس ناز این دختر جوان به نام کتایون که اوایل امسال به دادسرا شکایت کرده بود، ادعا کرد مردی به نام رامین وی را اغفال کرده و پنج سال مورد آزارواذیت قرار داده هست. این دختر به مأموران گفت:

    اولین بار رامین من رابه منزل مادرش دعوت کرد و به زور به من تعرض کرد، بعد که اعتراض کردم گفت می خواهد با من ازدواج کند. پنج سال با همین وعده با من در ارتباط بودو در نهایت هنگامی که به او گفتم که چه زمانی به خواستگاری من می آیي؟ گفت قصدی جهت ازدواج با من ندارد. از آنجایی که زندگی ام تحت تأثیر قرار گرفته بود، اقدام به خودکشی کردم، ولی نجاتم دادند.

    ضمن این که چند ماه قبل از این که رامین به من بگوید دیگر من را دوست ندارد و نمیخواهد با من ازدواج کند، فهمیدم با چند دختر دیگر هم ارتباط دارد. با بازداشت پسر جوان او ادعا کرد رابطه اي با دختر جوان نداشته هست. او گفت: من با برادر کتایون دوست بودم و باهم به کلوب می رفتیم. دوستی ما عمیق شد و رابطه خانوادگی پیدا کردیم ودر این مدت کتایون هم با من دوست شد، ولی رابطه خاصی باهم نداشتیم.

    متهم ادامه داد: روابط ما آن قدر صمیمی شد که حتی انها منزل ارزش را در شهرستان در اختیار من قرار دادند، چون من دانشگاه قبول شده است بودم و باید به شهرستان می رفتم. بعد از دانشگاه بود که کتایون به من ابراز علاقه کرد و گفت من را دوست دارد و میـــخواهد با من ازدواج کند، ولی من گفتم که به او علاقه اي ندارم. گفتن این حرف برایم خیلی سخت بود، چون رابطه خوبی با خانواده کتایون داشتم و وی را هم دوست داشتم، ولی نه جهت ازدواج.

    وقتی کتایون از من ناامید شد خودکشی کرد، عنوان راکه شنیدم خیلی ناراحت شدم و حتی جهت دیدارش به بیمارستان رفتم؛ او یکبار دیگر امیدوار شد البته جهت خانواده اش توضیح دادم که آمدنم به این علت بود که انها خیلی به من لطف داشتند و من نمی توانستم نسبت به کتایون بی تفاوت باشم. بعد از این که از بیمارستان مرخص شد، باز هم به او گفتم که نمی خواهم ازدواج کنم و این که با چه کسی رابطه دارم، به او ربطی ندارد.

    ضمن این که من رابطه اي با کتایون نداشتم و آنچه راجع به اغفال میگوید کذب محض هست. با توجه به مطرح شدن عنوان تجاوز به عنف، پرونده جهت پیگیری به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان پایتخت کشور عزیزمان ایران ارسال شد. در جلسه پیگیری به این پرونده که دیروز برگزار شده است بود، ابتدا دختر جوان در جایگاه حاضر شد و گفت: متهم به من تجاوز به عنف کرده هست. او به من وعده ازدواج داد و من را اغفال کرد.

    وقتی قاضی از او پرسید آیا می داني معنی تجاوز به عنف این است که فردی به زور با تو رابطه جنسی برقرار کند؟ دختر جوان گفت: نه. هیچ اضطراری نبود، ولی به من وعده ازدواج داد و من هم قبول کردم. ولی او زیر حرفش زد اگر به من می گفت که قصد ندارد با من ازدواج کند، هرگز تن به این رابطه نمی دادم. خواهر رامین در جریان است که او من را چندبار به منزل مادرش برد و با من رابطه برقرار کرد.


    ودر اتفاق بعدی: زن جوان با پای خود به وعده گاه فوت رفت

    پسر جوانی که در جریان رابطه پنهانی با زن شوهر دار وی را درکارگاه مبل سازی به قتل رسانده بود، صبح دیروز در حالیکه با قرار وثیقه ۱۰ میلیارد تومانی آزاد بود در شعبه هشتم دادگاه کیفری استان پایتخت کشور عزیزمان ایران به اتهام قتل عمد پای میز محاکمه ایستاد. ماجرا روز بیست وهفتم اسفند سال ۱۳۹۳ از زمانی شروع شد که زن جوان از منزل ارزش بیرون رفت تا به مزار پدرش برسد ولی او دیگر به منزل باز نگشت.

    شوهر این زن با مراجعه به اداره پلیس گم شدن وی را به کارآگاهان خبر داد تا این که ۳ روزبعد پيکر این زن جوان به نام المیرا دریک کارگاه مبل سازی واقع در چهاردانگه پیدا شد بعد از شناسایی هویت زن گمشده جسدش به دستور بازپرس کشیک قتل در نخستین روز سال ۱۳۹۴ در حالی به دکتری قانونی انتقال یافته شد که وی را خفه کرده بودند.

    کارآگاهان دایره مبارزه با جرایم جنایی در تحقیقات گسترده اي دریافتند که صاحب کارگاه ارتباط پنهانی با این زن داشته است.با بررسی پیامک هاي گوشی المیرا و صاحب کارگاه به نام کریم متوجه راز شیطانی این زن و مرد شدند.

    بنابر این کریم به اتهام قتل عمد زن جوان بازداشت شد ولی او در نخستین مرحله بازجویی قتل زن جوان را انکار کرد در حالی که همه ی مستندات نشان می داد او عامل جنایت بوده هست. صبح دیروز این مرد مبل ساز در شعبه هشتم دادگاه کیفری استان پایتخت کشور عزیزمان ایران به ریاست قاضی حشمت الله توکلی وبا حضور قاضی حسن محمدی- مستشار ارشد دادگاه پای میز محاکمه ایستاد.

    ودر شروع جلسه، خانواده مقتول به نمایندگی ازفرزند ۹ساله این زن در جایگاه ایستادند وخواستار قصاص متهم به قتل شدند. سپس متهم به دستور مدیر دادگاه در جایگاه مخصوص ایستاد و گفت: من حدود دو سال پیش از اتفاق به وسیله زن مطلقه اي به نام سارا با المیرا آشنا شدم ابتدا رابطه ما به صورت تلفنی بود تا این که خیلی به هم وابسته شدیم و همین وابستگی باعث شد زیاد به هم نزدیک شویم.

    یک روز المیرا به من زنگ زد وآدرس محل کارم را گرفت ودرحالی که تازه پدرش فوت شده است بود به دیدنم آمد وگفت دلش برایم تنگ شده است است من هم در جریان یک درگیری وی را هل دادم و بعد آنجا را ترک کردم ولی نمی دانستم المیرا مرده است..

    سپس برادر متهم به قتل که پيکر المیرا را در کارگاه دیده و بعد به پلیس گزارش داده بود در برابر قضات دادگاه ایستاد و گفت: آن وقت برادرم شیشه مصرف میکرد…. ولی متهم به قتل راجع به این ادعا گفت:من شیشه اي نبودم…. سپس شوهر المیرا هم از سوءظن به همسرش گفت:

    چند هنگامی که بود که موارد مشکوکی در کیف همسرم می دیدم و ذهن مرا سخت درگیر کرده بود. روزی که از منزل بیرون می رفت گفت دلش جهت پدرش تنگ شده است میـــخواهد به بهشت زهرا برود و با این بهانه از منزل خارج شد تا این که جسدش را در آن کارگاه پیدا کردند. نمیدانستم همسرم با این مرد روابط پنهانی دارد.


    ودر آخرین خبر جنایت، آخر علاقه ممنوعه زن و مرد متأهل

    عشق ممنوعه زن و مرد متأهل باعث درگیری شد که در جریان آن مرد، زن جوان را کشت و جسدش رابه بیابان انتقال یافته کرد. سال ۱۳۹۵ خانواده زنی جوان به نام شیما به پلیس گزارش دادند این زن گمشده هست. آن ها گفتند شیما شب سال تحویل از منزل بیرون رفته و دیگر برنگشته هست. مدتی بعد مأموران پيکر زنی رابا مشخصاتی که خانواده شیما داده بودند، پیدا کردند.

    بعد از این که اولیای دم تأیید کردند پيکر متعلق به شیما هست، تحقیقات جهت مشخص کردن راز جنایت شروع شد. تحقیقات بعدی نشان داد شیما هرچند متأهل بوده، ولی با مردی به نام سامان رابطه داشته و روز آخر قبل از ناپدید شدن با او تماس گرفته بود.

    به این ترتیب، سامان بازداشت و بازجویی شد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: من و شیما مدتی بود باهم رابطه داشتیم روز اتفاق او به دیدن من آمد و گفت میـــخواهد با من رابطه داشته باشد.ما سر این عنوان باهم بحث کردیم و بعد هم من دستم را روی سینه اش گذاشتم و هل دادم که باعث مرگش شد.

    متهم گفت: پيکر را برادرم به بیابان برد من در جریان نبودم. پرونده با صدور کیفرخواست جهت پیگیری به دادگاه ارسال شد. روز گذشته جلسه محاکمه متهمان در شعبه ۷ دادگاه کیفری استان پایتخت کشور عزیزمان ایران برگزار شد. در ابتدای جلسه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد. سپس اولیای دم در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند.

    در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من اتهام را قبول ندارم چون واقعا عمدی جهت کشتن در کار نبود. او که به شدت گریه می کرد، گفت: دو سال قبل از این اتفاق من با شیما آشنا شدم. واسطه اینکار خانمی به نام رعنا بود که آشنای هردوی ما بود. رعنا به من گفت دوستش شیما مبل میـــخواهد و از آنجایی که من هم کارگاه مبل سازی داشتم، یک روز شیما به کارگاه من آمد و مدل ها را دید.

    قرار شد تصمیم بگیرد و به من خبر دهد. عدد تلفنم را گرفت و ازآن به بعد بود که ما باهم ارتباط داشتیم. این ارتباط دو ماه طول کشید من و شیما به شدت به هم وابسته شدیم. او زنی برازنده ، تحصیل کرده و زن بود.

    از آنجایی که رعنا به من گفته بود بیوه است از این که به او نزدیک شوم ترسی نداشتم. تا این که بعد از دو ماه متوجه شدم متأهل هست. یک روز به او گفتم رعنا همه ی واقعیت رابه من گفته. شیما گریه کرد و گفت: من با شوهرم رابطه خوبی ندارم.

    او من را اذیت می کند و اختلافات شدیدی باهم داریم می خواستم از همان ابتدا به تو بگویم که همسر دارم، ولی رعنا گفت که تو آدمی مذهبی هستی و اگر این عنوان را مطرح کنم رابطه ات رابا من قطع می کني بهمین علت هم پنهان کردم.

    متهم ادامه داد: بعد از فاش شدن این عنوان من با او قطع رابطه کردم و گفتم دیگر نمی خواهم وی را ببینم. او مدام به من زنگ می زد هنگامی که جواب نمی دادم از عدد غریبه به من زنگ می زد تا این که دو سال گذشت.

    روز اتفاق او با من تماس گرفت و از من خواست که جهت آخرین بار هم دیگر را ببینیم. او گفت یکی از نزدیکانش فوت کرده و از آنجایی که وابستگی زیادی بین انها بوده، خیلی ناراحت هست. به من گفت فقط تو می توانی من را آرام کنی.

    وقتی شیما به کارگاه آمد کارگاه تعطیل بودو من تنها بودم خیلی گریه کرد من از گریه هایش ناراحت شدم. می گفت فشار زندگی روی او زیاد هست. بعد خواست باهم رابطه داشته باشیم.

    من امتناع کردم، نزدیک تر آمد باز هم من امتناع کردم و خودم را دور کردم یک دفعه خشمگین شد و سرش رابه دیوار کوبید دستم را روی سینه اش گذاشتم و هلش دادم تا شاید آرام شود ولی از حال رفت. فکر کردم بیهوش شده است با خودم گفتم از مغازه خارج شوم حتماً به هوش می آید و می رود. هنگامی که به مغازه برگشتم، دیدم به هوش نیامده و فوت کرده است.

    خیلی ترسیده بودم، باورم نمی شد چنین اتفاقی افتاده هست. به منزل مادرم رفتم و گفتم میخواهم یکی، دو ساعتی بخوابم.خیلی گریه کرده بودم خوابم برد با خودم گفتم بیدار شوم حتماً فکری میکنم و خودم رابه مأموران معرفی میکنم.

    برادرم بیدارم کرد گفت کلید کارگاه را می خواهد تا مبل هاي خواهرمان رابه منزل اش ببرد. وادار شدم به برادرم بگویم چه شده است هست. او دو قرص ارام بخش به من داد و من خیلی عمیق خوابیدم هنگامی که بیدار شدم شب بود به برادرم گفتم چه کردی، گفت پيکر رابه بیابان هاي اطراف پایتخت کشور عزیزمان ایران برده و رها کرده است.

    متهم گفت: خیلی ناراحت شدم به برادرم گفتم اصلا آیا خودت را دخالت دادی؟ گفت که می خواسته به من کمک کند. بعد از ۴۵ روز هم دستگیر شدم. متهم در پاسخ به این سؤال که آیا متأهل است یا مجرد، گفت:

    من متأهل بودم و زنم را هم دوست داشتم و مشکلی باهم نداشتیم. وی همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا به همسرش وفادار نمانده هست، گفت: زن من زن خوبی هست، ولی شیما خیلی خوب، فهیم، باشخصیت و با احساس بود.

    ضمن این که من فکر می کردم مثل شیما که نیاز به دوستی دارد نیاز به دوستی دارم و بهمین خاطر هم به هم نزدیک شدیم. بعد از گفته هاي متهم، وکیل مدافع او در جایگاه حاضر شد و دفاعیاتش را مطرح کرد. در آخر هیئت قضات جهت تصمیم گیری وارد شور شدند.

    واژه های کلیدی: پلیس پایتخت | پرونده قتل | رابطه جنسی | خانواده | دادگاه | ازدواج | ارتباط | خانواده | ایران | پرونده

    اخبار روز حوادث اجتماعی+ قتل وحید مرادی و تصویر قاتل او

    اخبار روز حوادث اجتماعی+ قتل وحید مرادی و تصویر قاتل او

    اخبار

    آرشیو

    گالری عکس

    آرشیو

    اس ام اس های تازه

    آرشیو

    آهنگ های پیشواز

    آرشیو
  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • خرید کتاب زبان اصلی فیزیک
  • خرید کتاب زبان اصلی فیزیک کوانتومی
  • خرید کتاب مکانیک زبان اصلی
  • هاردکپی کتاب های سخت افزار
  • هاردکپی کتاب های سرمایه گذاری
  • دانلود فایل های زبان اصلی بیماری های مغز و اعصاب
  • دانلود فایل های زبان اصلی ریاضی فیزیک
  • چاپ کتاب اورجینال
  • منابع اورجینال رباتیک
  • هاردکپی کتاب های دندانپزشکی